دوشنبه ۱۱ تير
|
|
جواب ؟ = زمان ÷شمر
آیا شمر بر زمان بخشپذیر است ؟
|
|
|
|
|
آغ قوشوم گئدیب دیر ، بوشلاییب منی
|
|
|
|
|
ایکی قات پنجردن بویلویورام
کوچلرع سو سببیشم اخویورام
|
|
|
|
|
کوتاهی موهایم
گویای ماجرا بود
|
|
|
|
|
دختر گل را چید
بیچاره افتاد و مرد
نیلوفر در پارک
|
|
|
|
|
غیر از غم تو
هیچ غمی غم نمی شود
جز در مقابلت
کمرم خم نمی شود
|
|
|
|
|
میرقصند برگها ، به آهنگ وزش نسیم
طوری که انگار اینجا، رقاصخانه ست
|
|
|
|
|
گذشتمازتواین عشق پاکم
تومیدانی برایت.منهلاکم
|
|
|
|
|
گر تو در دنیا کـــــــــــــــردی هر حـــــــــــــــــــــــوس... :)
|
|
|
|
|
دیوانه و دلتنگتم،بی تاب از این بهتر؟
تو ماه زیبای منی،مهتاب از این بهتر؟
|
|
|
|
|
چنان سرگرم عصیان و گناهم
نمـی بینـم کـه می بینـد مرا او
|
|
|
|
|
شد گاهِ وداعِ مـاهِ خوبِ یزدان_ پایانِ ضیافـتِ خـداونـدِ جهـان
|
|
|
|
|
نه مستم و نه سر به هوا در ره عشق
زینب حسنی
|
|
|
|
|
به ما دادست آدم ارث بی عقلی ، خطاکاری
و ما این ارث را تا آخر دنیا نگه داریم
|
|
|
|
|
می کنم از سینه بیرون این دل غم دیده را...
|
|
|
|
|
دلتنگِ دیدارِ رُخ ماهت شدم من
با دیدنت دیوانه و شادت شدم من
جا کن مرا در قلب و در آغوش ِ گرمت
حال
|
|
|
|
|
میان سینه مهرت مثل مروارید پنهان است
|
|
|
|
|
پیغمبری بی اذن حق پیغمبری کرد
کار رسالت را سبکسر سرسری کرد
آنقدر با خلق خدا بد کرد و بد گفت
خلق خ
|
|
|
|
|
میون این همه مشکل تو واسم یه تکیه گاهی ...
|
|
|
|
|
وای از دست خامی و سبک سری ما آدما
|
|
|
|
|
می خواهی دستت رو فشاردهم/
به سمت چوبه دار پیشروی کنم
از درد گذشته مجسمه ای ساختم/
هرموقه بب
|
|
|
|
|
مرگ خبرنمیکندنزدِفقیروبی نیاز
فرق نمی نهددراین عالم مستی ونماز
|
|
|
|
|
نبودی،نماندی،ندیدی پریشانی ام را
درد پنهانی،حال بحرانی،علت بی نشانی ام را
|
|
|
|
|
دیر آمده ای
نیست دگر قصه ی فرهاد
|
|
|
|
|
شبیه چهره عیان کرده........
|
|
|
|
|
احساس می کنم ، قلبم شتاب می گیرد
|
|
|
|
|
شعر من در خور چشمان سیاه تو نبود
|
|
|
|
|
باران انشاء اش را ادامه داد
من در خیابان غریب اشک می ریزم
حجمی از نور تاریکی را می خواند از دوشم
|
|
|
|
|
اردیبهشت
بویِ نمِ باران دارد.
بویِ یاس بویِِ دستانِ خدا را دارد.
بویِ بهار،بوی زنبق و شقایق دارد.
|
|
|
|
|
دیر شود یا نه
ساعت زنگ نمی زند
قبلا زنگ زده
|
|
|
|
|
می شود چادر نشین هر بیت اعرابی شده
|
|
|
|
|
خدا حافظ ای ماهِ صوم و نماز
خدا حافظ ای ماهِ سوز و گداز
|
|
|
|
|
گفتا دلم که ای تو گر قصد مهدی داری
بُگذَر زِ راه نَفسَت با نَفس کن پیکاری
|
|
|
|
|
حسادت میکنم
به انبوه فهم کاج
|
|
|
|
|
به یاد داستان زیبای جناب مولانا و
شعر شیوای شاعره گرامی پروین اعتصامی
|
|
|
|
|
خواب دیدم که سیاهی همه جا برپا بود
تن وامانده ی من غرقه به یک دریا بود
|
|
|
|
|
به سانِ ساعتِ خوابیدۀِ بیمار بر دیوار
|
|
|
|
|
با تو در اعماق دوزخ میشود سرسبز بود
با تو در اعماق دریا میشود دلگرم بود
با تو در اعماق صحرا میشود
|
|
|
|
|
فـرزانـه ای گفتـا چنین در جمـعِ یـاران
بــایـد بــه تقــوا راهِ شیطـــان را ببندید
لغــزنــده بــا
|
|
|
|
|
کاش گریه نیاید
من چند روزی ست
دل از خنده برده ام...!!!
|
|
|
|
|
آنجا را ببین
آن یکی شکوفه نیست
چه پروانه ای
|
|
|
|
|
شبی اما در آغوش واژه ها جان داد پناه
هرچند نفهمیدی که شام غریبان بود
|
|
|
|
|
منو از خودت دور کردی ولی
یه روزی میفهمی چقد بیکسی
داری میری از پیشمو آخرش
یه روزی به حرفای من م
|
|
|
|
|
با من بمان
کنار این بهار
اما فصل نباش
موقت نباش
|
|
|
|
|
سَحَرشد و سَحَر را ،
درآغوش گرفتم
|
|
|
|
|
میخواهم تا بنویسم
از بلندای نگاهت
از شب یلدای بی تو
از وجود بی مثالت
از ابرهای بی بارون
از ترد
|
|
|
|
|
من به آن نگاه مجرد فکر می کنم
|
|
|
|
|
خداباشدنباشدحال بدهست
گناه وتوبه وشرک وحسد هست
اگربارگران بودیم ورفتیم
همانیکه مراگردن به زد هست
|
|
|
|
|
صد غزل در وصف او کم باشد و کوتاه و گم!
چون بشر از این ترانه مست و پنهان گشته است!
|
|
|
|
|
خواب تو را دیدم،
چشمانم تر شد.
نماز خواندم و وضو یادم شد.
رمضان شد،
دلم دیدار تو را روزه گرفت.
|
|
|
|
|
به روی موج خروشان حباب یعنی من
درون حلقه ای از پیچ و تاب یعنی من
|
|
|
|
|
تفاوتی میان چند روباه
مرغ همسایه را همیشه غاز می کرد
می فرستاد خانه خدا و پیغمبر
|
|
|
|
|
نظم ما و دفتر نازت نمی خواند بهم
|
|
|
|
|
تمام دردهایم را،
--به [دریا] سپردم!
گمان بردم؛
گوشی شنوا دارد وُ
محرم اسرار است.
غافل ک
|
|
|
|
|
درخت؛
از ترس ذغال شدن؛
کتاب شد!.
|
|
|
|
|
پدرم،
دستهایت حرف ندارند!
-- گرفتن دارند.
رها_فلاحی
|
|
|
|
|
اینک که بدیدارِ تو نائل گشتم
بر قامتِ دیوانِ تو فاعل گشتم
|
|
|
|
|
ای دل بهانه کم کن با سینه بی ریا باش
از غصه ها بپرهیز آئینهٔ صفا باش
من باتو هم مسیرم تا انتهای
|
|
|
|
|
شبیه مرگ سایه کوچک بر روی زمین
|
|
|
|
|
صد بوسه به رفتار نکویت ای عشق
|
|
|
|
|
پس از من دختر شعرم به عالم شهره خواهد شد
همان روزی که این شاعر به خاکش خفته خواهد شد
|
|
|
|
|
در آسمان عشق تو من ابر پر بارانی ام
یک ابر بارانی که نه، مجموعه ای طوفانی ام
|
|
|
|
|
نه میخواهم فراموشت کنم از دل به قرآن
نه میخواهم دگر عشق تو را، با من چه کردی؟!
|
|
|
مجموع ۱۲۵۰۶۱ پست فعال در ۱۵۶۴ صفحه |