محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
شنبه 8 ارديبهشت 1403
19 شوال 1445
Saturday 27 Apr 2024
به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹
شنبه ۸ ارديبهشت
پیوسته به جانِ من خسته شرر از تو میرسد
فخر حاكم بود در پيش كسان //
آن کسان بودند ذاتا چون خَسان
گفتند اگر از خون گذری بود وصالت
فاصله ای کوتاه
از ضخامت سیبیل استالین
تا انگشتری عقیق ابوبکر بغدادی
بیش نمانده ست !
برای بعد از من...
جــــنون مقدمــه ای از وقوع عصیان بود
هوا،هـــوای قــریب الشـــکست ایمان
بسیجی رهرو راه حسین است/
نه سرازپا نه سامان می شناسد
بوسه های اتمی را شما کامل کن ممنون
تو سخت میگیـــــــــری ... !
از فروغ روی تو قلبم فروزان گشته است
این دلم از عشق تو ی
خزان عهد ما هم روزگاری...
دوام عمر می چیند ازین باغ
از من مپرس علت عاشق شدن چه بود/
این مساله تمام جوابش درون توست/
لبخند چیست
جز کشش مضحک لبها...
در مرداب غوغایی ست ،
که تو نمی بینی
حرف هایی ست
که تو نمی شنوی
دوش دیدم درخواب باز باران آمد
زیر باران تنها نشسته ام در انتظار آفتاب
ای مادر ای نفسم
ای مادر ای همه کسم
من شوم قربان دودست ناز ت
چون هرشب میبینم راز نیازت
"این کابوس تا صبح اجباری ست "
لرزش پلك يه عاشق
لحظه ديدار يار
فاش گويد راز آن شب زنده دار
توي پستوي نهانخانه يار
بي كسي ام
چه انتهای غم انگیزی دارد تنهایی
همیشه دربدر بی نصیب یک دل شادم..
آنگاه که درخشید ستاره ی بختم در این ویرانه ی امید
بوف
تسلیم درشت چشم خویش گشت
سایه ی تسنیم جوشش د
شریان دارد زندگی
در کالبد نهانمان
راه عجیبیست
نفس را گریزی نیست
بودن در نبودن ها
مراصدابزن
ازگرمای قلب ستاره ها ی ارغوانی........
ای شک
قلب هایی یخ بسته
حسرت کرسی و شعر
تا همیشه ..... !!!
حسرت دیدار ماند در کوچه های ....
به شب بگو
فاصله نیست
ناخوانده از غروبی دیگر
شادم
که اغوا می شوم
بافتح الفتوح چشمهات
چشمان تو
لب هام که از خیسی لب هات سُر می خورد...
به تو بخشیدم همه احساسم را
غافل از عشق خدايي
دلبري كرد مرا ليك چه آسان زد و رفت
پرسه بر غم زند این روح پراز درد ولی
نمی دونم که چقد دلم هواخواه توئه.................
حلالم کن اگراشک توجاری شد
بی تو دلشکسته اند, چشم های بی فروغ من...
یک انقلاب جزم رنگارنگ
تا امتداد نسل های خسته امروز
ترسم این داغ نفسهای تو آبم بکند
آتش سر کش آغوش مذابم بکند
توبه ام باز شود باطل و عهدم شکند
قلب
لباس آراسته از فضل الله آبشنگ
دیروز درسیاهی با یک بی
قـلـب مـن در سینه رویای پریدن داشت و...
چشــم من دنبال تو مـیل دویدن داشت و...
دیدمت بعد از سه سال
شکستی یاردلم را،آزرده کردی، رفتی
مراازخودعزیزم، رنجی
روزی ام را
روزگار رنگ رنگ
رج زنان
ماراچه نیــــازی است به کاشـــان وبه قمصر
چون نکهتِ توبوی خوشِ اصل گلاب است
منع-م نکن از خواب " تو "، تا خواب حرامم نشود...
فارغ از خوب و بد گردش ایام به ناز
تنها گواه من آینه بود
من گریه می کردم و او می گریست
ای آینه
ای راز دار من
بامن سخن بگو
بگو من
اگر جای ما
کرگدن اینجا بود
نظم عالم بد بود؟
میزنم رطل گران بهر سبکباری خویش
گرچه گم شد یار
من به دنبال کلامی هستم که صنوبر دیروز
مثل یک معجزه نجوا می کرد
تو همان دختر غم ها ، تو همان معنی آه ی
چای لبریز به سر منزل احساس رسید.
تا که در یادم بماند بی وفایی های دوست
در کنار هر درختی یک تبر خواهم کشید
دل من تنگ شده از گل مو حرف نزن
بیخود از کوزه واز {تونگ}وسبو حرف نزن
موقع خون جگر خوردنم ای گل بانو
مردادی ام,مردادی ام اما مثل دل بی روح دی, سردم
پاييز
ازشانه هاي آسمان فرياد مي ريخت
"جيغ بنفش "ابر هاراباد مي ريخت
هر شب شبيه سايه ي شب
عشق از سوي خدا آيد به ما//
هر چه از او آمدش گو مرحبا
تا که از دیدار گویم ، گوئی فردا بهتر است
وفا در عهد ودر پیمان نکردیم
اینجا تمام آفرینش سر به زیرند...
ندن ای نازل یاریم سن منه گریان باخیسان
چکیسن سیندن آه ح
دستم به گناهِ تو چو آلوده شود....
پونه ای وحشی و ناخواسته ام...
صبح /رباعی
در چهره گل تبسمی دیدم صبح
از حسن خدائیش غزل چیدم صبح
کفر ار نشود خدا تورا دیدم صبح
می خوام بگم شاید در اشتباهی
بدون عشق بازي، اين من و تو
هميشه تك نوازي، اين من و تو ...
شب است و سکوت_/
و یک لیوان چای_/
پنجره ای نیمه باز_/
من ع
عاشقانه ترین شعرم را
روزی در آغوش تو خواهم سرود
مجموع ۱۲۳۶۶۴ پست فعال در ۱۵۴۶ صفحه
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک