سه شنبه ۱۵ آبان
اشعار دفتر شعرِ یک قصه، دو آدم شاعر محمد فروزان
|
|
پنجره نیمه باز و صدای اذان
در زمستان سرد بهمن ماه
|
|
|
|
|
سیب سرخی و کمی دلتنگی
و کلیدی
که مرا سوی تو ارشاد کند
|
|
|
|
|
شاید اگر تو باز هم
از بر من گذر کنی
به چشم بدتو باز هم
اگر به من نظر کنی
|
|
|
|
|
یک لیوان چای گرم و دو حبه قند
|
|
|
|
|
هوا گرگ و میش شده است
ومن باز به امید دیدنت، خوابم میگیرد
|
|
|
|
|
آخر کسی چه میداند
دیدن تو درآسمان نیلی
و وزش باد در موهای تو
چه بر سر من آورده
|
|
|
|
|
دلم تنگ است
و این درد کمی نیست
که دیگردست تو در دست من نیست
|
|
|
|
|
در دلم چند شبی طوفان است
اسم رمز شب من هجران است
|
|
|
|
|
در خلوت و تنهایی خود
خنده ها سر میدهم
باشد تا رستگار شوم
|
|
|
|
|
اینجا تهران است به وقت نیمه شب
پشت چراغ قرمز
|
|
|
|
|
نشسته ام کنار کاغذ و قلم
تو و نگاه نافذ و تمام خاطرات من
|
|
|
|
|
ازهمین امروز صبح
فهمیدم
کور شده اند چشمانم
|
|
|
|
|
الا یا ایها الساقی ***
تویی آن خالق هستی؟
|
|
|
|
|
تمامی واژه های شیدایی ام
همانهایی که همیشه برای توست
|
|
|
|
|
یک ایده قدیمی که بال و پر گرفت و خدمت شما ارسال شد.
|
|
|
|
|
اللهم صل علی محمد و آل محمد
|
|
|
|
|
اگر جای ما
کرگدن اینجا بود
نظم عالم بد بود؟
|
|
|
|
|
تو دریای عشقی و بارون منم
//میام تا تو آغوش تو گم بشم
|
|
|
|
|
شاید اگر گوشه چشمی به شقایق بدهی
// و کمی باز به هر قطره باران نگری
|
|
|
|
|
باد می وزد
و سهم عطر تو را
با من شریک می شود
قایم موشک ع
|
|
|