يکشنبه ۹ ارديبهشت
|
|
زندگی باید کرد
گاه با کلی درد
گاهی با دلی شکسته از نامرد
|
|
|
|
|
اکنون پاییز است یا که بهار؟
|
|
|
|
|
دلتنگ مینا هستم و در فکر او روز و شبم
|
|
|
|
|
رمضان است رمضان است رمضان ماه خدا است...
|
|
|
|
|
خورشید که غروب می کند
زیر نور ماه
ستاره ها را می نگرم
و در خاطرات گذشته غوطه ور می شوم
سالیان سا
|
|
|
|
|
حضورت در وجودم مثل خون است
|
|
|
|
|
گفته بودی که به شعر وصف روی تو کنیم
روی دیوان غزل ، غزل از لطف غم ات
|
|
|
|
|
هرگز نفهمیدم من عشق چه معنا دارد
به نعمات رخ است یا که زیبایی دل؟
|
|
|
|
|
شاید این روزها بروم پر بکشم تا رویا
|
|
|
|
|
ای که داری به دلت میل تماشا کردن
رو به دیدار همان خوشکلک دنیا کیش
|
|
|
|
|
خدایا هستی هردل را پناهی
به حق رحمت خود باش پناهش
رحیم و عادل و تو تکیه گاهی
|
|
|
|
|
قدح ام پُرکن ای ساقی !
مگذار مستی ام آرام بگیرد
|
|
|
|
|
حـــذر دارم خــــــداونـــــــدا ز روزی
چو لــذت از دعــا بــر مــن نباشد
چه سان بینم ترا در
|
|
|
|
|
یک اشتباه را چند بار مرتکب شدم
|
|
|
|
|
به حدس وشکل یک چیز ،قاطعانه مرا به دام خود مکشان
|
|
|
|
|
کنار گذاشته ام
خودم را برای روز مبادا...
مثل دوستت دارم هایی
که پوسیدند
ته جیب هایت...
ونامم ک
|
|
|
|
|
✔︎ققنوس
ققنوس منم که در غم شب و روز را به هم دوخته ام
ودر اتش ناخواسته بال و پر سوخته ام
از آ
|
|
|
|
|
وقتی که خورشید دلم گم شد...
|
|
|
|
|
آخر مرا با یار وفادار چکار ؟
|
|
|
|
|
با دفتری از ترانه بر می گردم
|
|
|
|
|
در کوچهی من بعد تو طوفانِ غم است
|
|
|
|
|
تا فرصت عمر آدمی کوتاه است
|
|
|
|
|
به فدای آن گلویت بشوم که ساز باشد!
|
|
|
|
|
خاطرات کودکی در خاطرم دارم هنوز
با نوای لای و لایی مست و هشیارم هنوز
خنده های از ته دل، وقت بازی
|
|
|
|
|
صبح که میشد صدای مرغ خروس ها.....
|
|
|
|
|
سپاسگزارم پرودگار زیبا و مهربانم شکر در هرنفس و با هرنفس
|
|
|
|
|
پرواز
همیشه زیبایی پرنده نیست
ملکه ای در زندان
نگاه تو
|
|
|
|
|
گر که خواهی شاد باشد ، زندگی
|
|
|
|
|
نشسته ام این روزها
بودنهایت را می شمارم
انگشت زیاد می آورم...!
|
|
|
|
|
بنـدهِ شرمنـده ام امـا چنیـن است بـاورم
ریزه خوارِ سفـرهِ احسان و لطفِ داورم
کـردگـارم هـر دو ع
|
|
|
|
|
بهرِخاموش کردنِ شهوتِ سرباز،
افاقه کرد کافور
|
|
|
|
|
نیمه شب است؛
چراغ ها را کشته ام.
|
|
|
|
|
دنیا ندارد طاقت خوشحالی ام را
|
|
|
|
|
✍️ترانه
م.مدهوش♥️
🎤 دکلمه: بانو هستی احمدی🌸
|
|
|
|
|
شکسته گوهرِ بغضِ فسرده ی بهمن...
|
|
|
|
|
میگن زمونه انگاری عوض شده / رفاقت از روی قصد و غرض شده / ...
|
|
|
|
|
بپرسید بهار را
کی خواهد رسید از راه؟
"که اینجا سخت پاییز است"
وشب آرام وخون آلود
می چکد بر پوست
|
|
|
|
|
و من نشسته در خیال آمدنت
دوست داشتنت را هر روز !
از نو ...
شروع میکنم
|
|
|
|
|
دوش دل در هوس روی بهارین تو بود
|
|
|
|
|
کدام راز محتاج آموختن است ؟
|
|
|
|
|
🔰بهار
ابری بر چشمم لغزیزد و خوابم برد
فکر هستی من را با خودش برد
دیدم ان تک ستاره اسمان را
چ
|
|
|
|
|
جدا از من کجا می روی ای عشق
|
|
|
|
|
شنیدی باد و خاک و آتش و آب
بگفتا هر یکی من باشم ارباب
|
|
|
|
|
ز خوراک و هوس و پول و ثروت.
تو را در گور خوابانند به منت.
|
|
|
|
|
معشوق منی چرا که بارید عشق
|
|
|
|
|
رخ ماهت ز ما پنهان نمودی
دل و قلب و نفس زندان نمودی
تو ای زیبا رُخِ خوش چهره ی شوخ
ز دوریت
|
|
|
|
|
هرگز مجاورت نشود بهر من حجاب
جانم فدای دختر موسی بن جعفر است
|
|
|
|
|
آخرش مرگ،، علاجی ست که عشق تو به من می بخشد...
|
|
|
|
|
دلم که تَنگ میشود، به گریه میسِپارمَش
تمامِ تُنگِ کوچکم پُر است از زلالِ تو
|
|
|
|
|
خویش از خویش برانم که کجا را برسم
غصه بر غصه گذارم...
|
|
|
|
|
پلکی زده بودم ز چه مهتاب گرفت؟
|
|
|
مجموع ۱۲۳۶۹۷ پست فعال در ۱۵۴۷ صفحه |