سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      او با \ من \

      شعری از

      مهران یوسفی( مهر)

      از دفتر هیچ نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۶ اسفند ۱۴۰۱ ۰۹:۴۸ شماره ثبت ۱۱۸۴۳۴
        بازدید : ۱۶۴   |    نظرات : ۱۱

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مهران یوسفی( مهر)
      آخرین اشعار ناب مهران یوسفی( مهر)

      آنکس که مرا جان بود ، در جان نمایان شد
      آن عشق که بر دل بود ، یک خنجر بران شد
       
      زخمی به دلم افتاد ، آن زخم شکوفا شد
      من در پی او گشتم ، این ، " من " بود که پیدا شد
       
      او " شخص " برایم بود ، او ماه شبانم بود
      از دیده که پنهان بود ، خورشیده نورانم بود
       
      من در پی دیدارش ، به راه بیوفتادم
      جز عشق به او ، هرچه ، کامل برفت ز یادم
       
      در راه که میرفتم ، بر لب نشست آهی
      آنجا بگفتم کاش ، بینم تورا " واراهی "
       
      در راه که میرفتم ،  از او اثری دیدم
      یک دم سکوت کردم ، گویی " بیا " شنیدم
       
      در راه برفتم باز ، با چشم های گریان
      در باغ و صحرا دیدم ، او بود که در جریان
       
      در راه برفتم باز ،  در آن ، فصل پاییزی
      آنجا بدیدم که ،  او شد " شمس تبریزی "
       
      از او بیاموختم ،  قاعده ها را خواندم
      هر یک را با عشق ،  به قلب خود دادم
       
      در راه برفتم باز ، بی هیچ دین و آئین
      آنجا بدیدم که ، او هست " جلال الدین "
       
      در شعر هاش بدیدم ،  پاسخ هر سوالم
      دیدی که داشتم من ، تغییر کرد به عالم
       
      آن راه که میرفتم ، عطرش ، گل شب بو بود
      آنجا بفهمیدم ، عالم ، همه چی " او " بود
       
      بر خود نظری کردم ، بر جان و دل و بر تن
      آنجا بدیدم 
      " من "
      در پی او ، او  با " من "
       
      فرمانروای مهربانی ( امیر مهران )
      ۴
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      سید هادی محمدی
      شنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ ۰۰:۴۳
      خندانک
       مهران یوسفی( مهر)
      مهران یوسفی( مهر)
      شنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۴۹
      درود
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      يکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ۰۸:۲۷
      درود بزرگوار
      دلنوشته زیبایی است خندانک
       مهران یوسفی( مهر)
      مهران یوسفی( مهر)
      يکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ ۱۱:۰۹
      سپاس گذارم
      ارسال پاسخ
      جواد کاظمی نیک
      شنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ ۰۱:۰۰
      دوردبرشما زیبابود جناب مهر عزیز وگرامی وگرانقدر 🌻🌺🌻🌺🌻🌺🌻
      🌹⚘️🪻🌹🌸🌸
      🪻🪻🪻🌹🌹
      ⚘️⚘️⚘️⚘️
      🌺🌺🌺
      🌻🌻
      ❤️
       مهران یوسفی( مهر)
      مهران یوسفی( مهر)
      شنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۴۹
      سپاس گذارم
      ارسال پاسخ
      علیرضا حسنعلی
      شنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ ۲۰:۵۰
      موفق باشید خندانک
       مهران یوسفی( مهر)
      مهران یوسفی( مهر)
      شنبه ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ ۲۱:۴۹
      سپاس
      ارسال پاسخ
      بهروز دارابی
      يکشنبه ۶ فروردين ۱۴۰۲ ۰۵:۰۱
      درود بر شما
      🌹🌹🌹
      نیره شیریان(مارال)
      سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۰۳:۱۸
      درود برشما دوست عزیز عالی بود بسیار زیبا سرودید قلمتان مانا
       مهران یوسفی( مهر)
      مهران یوسفی( مهر)
      سه شنبه ۸ فروردين ۱۴۰۲ ۲۱:۳۲
      درود بر شما سپاس گذارم
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0