شنبه ۱ دی
اشعار دفتر شعرِ رهبر آزاده ام شاعر عارفه مرادی (بهار)
|
|
وطن یعنی بسوزی در غم فرزند خود گاهی
وطن یعنی که برخیزی پس از هر زخم جانکاهی
وطن یعنی اگر دشمن خش
|
|
|
|
|
فلسطین
نسل_کشی
خون تو
نیمه تمام
در رگهای مذاب زمین
طپش بی نظم ضربان ها
در هیاهوی مرگ
|
|
|
|
|
جنگ را پشت سر گذاشتیم
اما هنوز
گلوله ها، ردپایی داغ از خود
میان کلمات
در ردیف های شعر
در م
|
|
|
|
|
تا که در ایران زمین، زاده شده "فرزاد"ها
بی امان بر خاک افتاده سر جلّادها
هر که در ایمان قوی
|
|
|
|
|
(شعری به تقلید شعر گره گشایی )
(از زنده یاد پروین اعتصامی )
چون گره بستی نشان از حکمت است
|
|
|
|
|
خاطرات کودکی در خاطرم دارم هنوز
با نوای لای و لایی مست و هشیارم هنوز
خنده های از ته دل، وقت بازی
|
|
|
|
|
عید آمده تا سبزه فراوان گردد
هر بلبل سرمست غزلخوان گردد
تا از دلِ هر پیر و جوان غم برود
کاشانه پر
|
|
|
|
|
بیا دلدار ما
این فاصله را مختصر کن
ظهورت دیر شد، ای صبح!
شب را در به در کن
خلیل اللهِ این
|
|
|