پنجشنبه ۳ خرداد
|
|
می خواهی سراغی نگرفته
در هوای تاریک ترسم را بتکانی
|
|
|
|
|
آغوشم از رفتن پُره
مردی به دنیا اومده
حالا کجای ساعتی
...
|
|
|
|
|
عاشقی فقط با تو رنج و غم همزاده
از هر چی بترسی و عشق سرت که میاره
|
|
|
|
|
ای قلب بلادیده آشفته محروم
در آتش سینه شده ای ذوب چنان موم
|
|
|
|
|
در جَرَیانم
کمی عمیق تر
کمی کُند تر
و همچنان
در باور دریا
|
|
|
|
|
درهیاهوی زمان با دل رسوا چه کنم
دل تنهای زمین خورده خود را چه کنم
دل خریدار کمی شبنم غم آلوده ست
|
|
|
|
|
بابایپیرراتوچهتنهاگذاشتی
آخرچگونهروی دلشپاگذاشتی
|
|
|
|
|
شیخ گفتا کردهاند این شایعات
|
|
|
|
|
مجنون باز آن عاشق ناکام شد
|
|
|
|
|
⚘میلادحضرت فاطمه معصومه(س)
روزدخترمبارک⚘
|
|
|
|
|
امشب برای رفتنت تبدار و مُضطر است
|
|
|
|
|
نازتو.عاشقانه
دل به فرازِ نازِ تو رفته و باز آمدست
سرخیِ فکر غنچه ها، را به نیاز آمدست
حسرتِ پ
|
|
|
|
|
یار یولینا گوزیم تیکیب هی باخارام گُذارینه
حُسنونی گورمگ ایسته رَم دورمیشام انتظارینه
|
|
|
|
|
دل یارم ز سنگ و میل یاری
ندارد با دل ما سازگاری
|
|
|
|
|
گروم گروم میکوبه
قلبم درون سینه ای که تنگه
|
|
|
|
|
ای بی عاقبتا ن این زمانتان بگذرد
این ظلمت شما شتابان بگذرد
شادی مصیبت و خزان نماند
روسیاهی شما و
|
|
|
|
|
هر درد که دل می کشد از زخم زبانی ست ..
|
|
|
|
|
می خراب و خم شراب
مستیش دل و دین داده به آب
روزگار پیری و معرکه گیری
شده باب حضرات بی ت
|
|
|
|
|
این شعر و در زمان حیات استاد عزیزم زنده یاد جناب فرج الله مرید بیدختـــــــــــــی سرودم
به نام
|
|
|
|
|
می ترسم تو را خدا بنامم!!!
|
|
|
|
|
🌹گل نازی بروییدش به گلدان🌹
🌹به او گفتم که ای زیبای خندان🌹
|
|
|
|
|
آواره نبودی تو، بی خانه چه میفهمی
غمگین نَنِشستی در غمخانه... چه میفهمی
هر بار تو را دیدم از ع
|
|
|
|
|
ای ملک سیما که ازتو غیر حیران است تو را
داند حق انسان نگوید هر که، انسان ،است تورا
|
|
|
|
|
وادیِ عشق تو را بی باده پیمودم چه سود!
|
|
|
|
|
مادر اصطرلاب عشق است عشق اصطرلاب حق
پدر آن قدرت حق سحر مطلق
|
|
|
|
|
عشق، چون آمد، سر و سامان گرفتم
چون درختی خشك بودم، جان گرفتم
از غمت، ای آسمانِ بیقراری
...
|
|
|
|
|
نور سیاه میدمد از دریچه ی صبح...
|
|
|
|
|
دست در دست خیالت سمت دریا می روم
|
|
|
|
|
من می روم
تا بخوابم
و آنقدر در خواب می مانم
تا تو بیایی !!
|
|
|
|
|
ما محرم رازیم نگو بند نبود
هرمان هسه حرمان دلش هند نبود
یغماگر چشمان خمارت غم ماست
ناگفته نماند م
|
|
|
|
|
مِی و مُطرب همه جمع اند و برفتم از خویش
مِی زِ ما مَست و خلایق زِ جهان آزادند
هرچه از مستیِ چَش
|
|
|
|
|
جوانی بود ومن ..؟
در این دنیا که سرتاپا فریبه.؟
جوانی رفت ؛ من با من غریبه
دقیقنا غافل از قا
|
|
|
|
|
بارِ دگر در دلِ فصلِ بهار_سبز شده شالی به هر کشتزار
|
|
|
|
|
پوکهام
سر دادهام
تا
جان بگیرم
آه...
ای خشاب خالی
ای فشنگ دورو
|
|
|
|
|
عزیز قلب بابایی تو دختر
به مهرت، آسمانِ دل پُر اختر
|
|
|
|
|
"بسازم موشکی نیشش ز فولاد"
|
|
|
|
|
باور نکنم دیگر باغم که ثمر دارم
|
|
|
|
|
پنجه درپنجه ی باد و بیتاب ،
روم سوی آفتاب
نوری میگیرم به جان شب خویش
همچو کرم شب تاب
|
|
|
|
|
شوق بر شوق او فزاید از ارنی
مست آن شراب شوق ادرکنی
|
|
|
|
|
ای که در ساغرِ احساس، هویدا بودی
ماه و خورشیدِ دلم بودی و پیدا بودی
تا غمِ تشنگی از ساحلِ خشکم ببر
|
|
|
|
|
یه جایی بین خواب و بیداری اسیرم
نمی دونم ولی انگاری یه درخت بیدِ پیرم
|
|
|
|
|
رقص گیسوی تو در آینه غوغا می کرد
|
|
|
|
|
در هوای روی توجاماندم از گیسوی تو
رو گرفتی حال حیران مانده ام در کوی تو
|
|
|
|
|
آن لحظهٔ باشکوهِ پیوستن...
|
|
|
|
|
کنارم نیستی حالا دلم چون ابر می بارد
دلم تنگ است و هرگز دست از تو بر نمی دارد
مرا نادیده می گیری
|
|
|
|
|
بهشت را
بگذار
برای
وعده ی آخر...
|
|
|
|
|
دلم حسِ خوبِ اولین دیدار میخواد
|
|
|
|
|
شاید این جمعه بیاید شاید...
|
|
|
|
|
بی تو هرگز دل نخواهم داد ننگ و نام را
سر نخواهم کرد بی تو دولت ایام را
|
|
|
|
|
به چشمِ آبیِ چون آسِمانت،
به ابروهای چون رنگینکمانت،
|
|
|
|
|
بغض های زن
در ابتدا
کلمه بودند و
در ازدحام سکوت
بی زایش می مردند
و
|
|
|
|
|
نبودم اگر متلمذ خوبی تو ببخش که تمامت کنام رؤوف است
|
|
|
|
|
دور فلک به قامت ما دار میزند
|
|
|
|
|
شعله هستی شعله ای افتاده در جریان باد
می شوی چون لاله ای دلداده در دامان باد
|
|
|
|
|
وضو با اشک ِ شبهای ِ بدونت
گرفتم مست در محراب ِ رویت
|
|
|
|
|
📌آزاد
م.مدهوش🌿
🎤دکلمه: بانو هستی احمدی🌷
|
|
|
|
|
امشب فضای سینه ام بدجور نم دارد
|
|
|
مجموع ۱۲۴۲۸۴ پست فعال در ۱۵۵۴ صفحه |