سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 24 دی 1403
    14 رجب 1446
      Monday 13 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        كسي كه واعظي دروني نداشته باشد ، موعظه هاي مردم سودي به او نمي رساند. امام محمد باقر(ع)

        دوشنبه ۲۴ دی

        در حد این دل نبوذی

        شعری از

        افسانه احمدی ( پونه )

        از دفتر آرامش درون نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۲۰:۱۰ شماره ثبت ۱۲۹۷۹۴
          بازدید : ۱۳۶   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )

        وادیِ عشق تو را بی باده پیمودم چه سود
        عشق تو اندازه ی قلب منِ عاشق نبود
        تیره روزی های من لایه به لایه درد شد
        صورتم از گریه های سوزناکم شد کبود

        مثل شمعی تا سحر گِرد تو بی پروا شدم
        بی ثمر در پای این دلدادگی رسوا شدم
        آنقدر با خشم خود زخمم زدی ای سنگدل
        آخر از دست تو و این ساده دل تنها شدم

        آسیاب عشق را ، از گردشش انداختی
        تا به سرگرمی و ارزشهای خود پرداختی
        بی گلایه با سکوتم در تو ممتد سوختم
        لحظه ای آیا تو با عشق پَریشت ساختی؟

        سوختن هایم تو دیدی بی تفاوت تر شدی
        هر چه گفتم بیشتر از پیش هم بدتر شدی
        لذتی دارد برایت این شکستن ها مگر؟
        راه خود را رفتی بی اندازه بی باور شدی

        سینه ام انبار کوهی بغض بی صاحب شده
        چشمم از گریه شده کور و عصا واجب شده
        پایم از راهت بریدی، در به رویم بسته ای
        معرفت را کشته ای و ،یاوری کاذب شدی

        حیف از این قلب ترک خورده که دردش داده ای
        عاشق بیچاره را سیمای زردش داده ای
        کم نکردی از غمم ، آتش زدی بر جان من
        روی خود از دل گرفتی آه سردش داده ای

        در حد و اندازه ی این دل نبودی بی وفا
        بی سبب سنگم زدی کردی مرا از خود جدا
        "پونه" دیگر از نفس تنگی شده نزدیک مرگ
        روزگارم را تو کردی سرد و ناشاد و سیاه

        افسانه_احمدی_پونه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۹:۰۹
        پر احساس و زیباست
        در وصف یار بی وفا خندانک
        محمدرضا آزادبخت
        پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۸:۴۶
        درود زیبا بود
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۰:۰۶
        با سلام و عرض
        مانند همیشه بردلم می نشیند
        شاعر گرامی
        درود درود درود
        خندانک خندانک خندانک
        بهروز عسکرزاده
        جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۲:۳۸
        سلام
        قلمتان همیشه نویسا.
        در مصراع آخر ’سیا‘ (بدون های پایانی) هم درست است.
        خندانک
        علیرضا جهان آرا (جهان)
        جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۲:۵۲
        درودتان باد
        چه زیبا قلم زدید سرکار خانم پونه بزرگوار
        برقرار باشید و پایدار 🙏🙏🙏🙏🙏🌺🌺🌺🌺🌺🙏
        جواد مهدی پور
        شنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۳:۱۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1