جمعه ۲۵ آبان
|
دفاتر شعر افسانه احمدی ( پونه )
آخرین اشعار ناب افسانه احمدی ( پونه )
|
باز افتاده به دامانم عذابی دیگر
گریه و نیمه شب و حال خرابی دیگر
حرفِ آرامش دل شوخیِ بیجایی بود
بسته ام پای دلم بر تب و تابی دیگر
می چکد خونِ دل از درد فراوان هر شب
سوخته است این جِگراز بوی کبابی دیگر
پشت سر مانده دویدن وَ ندیدن هایم
مانده ام بین خود و موجِ سرابی دیگر
عقلِ بی منطقِ من متّه و خشخاش ، دلم
بر همه پرسشِ او نیست جوابی دیگر
مدتی هست شنا ، کرده فراموش دلم
می رود شیرجه دل ، باز در آبی دیگر
تسویه کرده بدهکاری خود را قلبم
شد بدهکار دلم ، پای حسابی دیگر
طعم لب های می آلوده لبم می طلبد
حیف باشد بزنم پیک و شرابی دیگر
خاطراتم همه بر باد فراموشی رفت
یادت انگار گرفته است شتابی دیگر
روی لبخند من از بغض نبودت اینجا
بی خبر باز نشسته است حجابی دیگر
دلخوش از بودنت ای همدمِ تنهای شبم
باز کن لب به هم آغوشی و بابی دیگر
نبضِ بیداری ام آرامش خود می یابد
مستِ آغوشِ تو در لذتِ خوابی دیگر
بسته بودم در دکّانِ غزل هایم را
باید امشب بکنم ، باز کتابی دیگر
"پونه" ها باز به دیدارِ چمن می آیند؛
بعد از این فاصله با قصه ی نابی دیگر
افسانه_احمدی_پونه
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خیلی زیباست
روز پر خیر و برکتی داشته باشید