سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری


عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 16 ارديبهشت 1404
    10 ذو القعدة 1446
      Tuesday 6 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        بخشندگی را از گل بیاموز؛ زیرا حتی ته كفشی را كه لگدمالش می كند خوشبو می سازد.اونوره دو بالزاك

        سه شنبه ۱۶ ارديبهشت

        من نه آنم که شما می‌دانید

        شعری از

        عباس ابراهیمی رستاقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
        ارسال شده در تاریخ دیروز شماره ثبت ۱۳۷۵۰۳
          بازدید : ۹   |    نظرات : ۴
        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر عباس ابراهیمی رستاقی
        آخرین اشعار ناب عباس ابراهیمی رستاقی

        من نه آنم که شما می‌دانید 
        هم نه آنم که خودم می‌جویم 
        در مسیرم هستم
        بر خدا دل بستم 
        آن خدایی که به شدت کافیست 
        در همین نزدیکیست 
        آسمانش آبیست
        عدل و مهرش جاریست 
        من فراری ز همه رنج و غمم 
        عاشقم بسیار 
        گرچه که کمم
        ذره ای شر نرود در دل شیدایی من
        تا خدا را دارم 
        با خدا بسیارم
        آن خدایی که شقایق وصف حالش گوید 
        در کنارش پوید 
        شاخ و برگ سرو آزاد و رها 
        حمد او را گوید 
        در مسیرش هستم 
        بر خودش دل بستم
        چون قناری و نوایش پس آن شاخه بلند 
        یا چو رودی که شتابان می‌دود تا دریا 
        همچو کوهی که رسیده تا اوج 
        سر به سر ، فوج در فوج 
        در مسیرش باشیم 
        با خودش احیاشیم
        در نگاه و در دعای مادر 
        در تبسم‌های پرمهر پدر 
        سر این پیچ و گذر 
        ته آن کوچه و پشت تک تک پنجره‌ها 
        من خدا را دیدم 
        با خدا خندیدم 
        در مسیرش بودن 
        دید نو می‌خواهد 
        شرحی تازه از تمامی جهان 
        ترسیم رویای شیرین و رسیدن تا به آن 
        در زمین و باوری تا آسمان 
        این چنین
        بود و ماندی هر زمان
        در مسیری بی‌گمان
         
        ۲
        اشتراک گذاری این شعر
        ۴ شاعر این شعر را خوانده اند

        سید محسن نصرالهی

         ،

        عباس ابراهیمی رستاقی

        ،

        ساسان نجفی(سراب)

         ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        نقدها و نظرات
        سید محسن نصرالهی
        سید محسن نصرالهی
        ۳ ساعت پیش
        سلام و رحمت 🌹🍓🍎
        بح بح خیلی عالی 🌸
        نشان هفت سیب سرخ برای شعر شما 😉😘😍

        🍎🍎🍎🍎🍎🍎🍎
        عباس ابراهیمی رستاقی
        درود و سپاس از توجه شما سپاسگزارم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ساسان نجفی(سراب)
        ساسان نجفی(سراب)
        ۲ ساعت پیش
        به به..
        درود بر شما..
        زیباااا و خیال انگیز..
        خندانک خندانک
        خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        محمد باقر انصاری دزفولی
        ۳۰ دقیقه پیش
        سلامی گرامی
        بسیارعالی و زیباسرودی بود
        درودبر افکار نابتان بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.

        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        محمد باقر انصاری دزفولی محمد باقر انصاری دزفولی
        ۱۳ ساعت پیش         سیاوش آزاد سیاوش آزاد
        ۱۷ ساعت پیش         وحید سلیمی بنی وحید سلیمی بنی
        دیروز         زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس) زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        ۲ روز پیش         سیاوش آزاد سیاوش آزاد
        ۴ روز پیش         طاهره حسین زاده (کوهواره) طاهره حسین زاده (کوهواره)
        ۴ روز پیش         جمیله عجم(بانوی واژه ها) جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        ۴ روز پیش

        نظرات

        آرمین اسدزاد (الف) آرمین اسدزاد (الف)
        ۳ دقیقه پیش         آرمین اسدزاد (الف) آرمین اسدزاد (الف)
        ۷ دقیقه پیش         آرمین اسدزاد (الف) آرمین اسدزاد (الف)
        ۱۰ دقیقه پیش         مسعود مدهوش( یامور) مسعود مدهوش( یامور)
        ۱۶ دقیقه پیش         مسعود مدهوش( یامور) مسعود مدهوش( یامور)
        ۱۸ دقیقه پیش

        مشاعره

        سیده نسترن طالب زاده

        د اااا باران ااا دو الماس مشکی زیبا اااا زمزمه ی مادرانه ای در اغوش اااا
        ساسان نجفی(سراب)

        لحظه ها رو دریاب پشت شیشه برف می بارد اا در سکوت سینه ام دستی دانه ی اندوه می کارد
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        دل و جان فدای آن دوست که ز هجرش آتشم روست ااا که بسان آه دجله غمی از فرات در اوست ااا سلامم استادبانو نسترن خانم جان بله الحمدلله علی کل حال
        سیده نسترن طالب زاده

        م ای رستخیز ناگهان ااا ای رحمت بیمنتها ااا ای اتش افروخته ااا در بیشه ی اندیشه ها ااا درودتان استادبانوی جان سرکار خانم دکتر کوهواره ااا بی برقی به از بی ابیست و اینها خیلی بهتر از زلزله میباشند
        ساسان نجفی(سراب)

        یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم اا در میان لاله و گل آشیانی داشتم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1