سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        گروم گروم میکوبه

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۶:۳۳ شماره ثبت ۱۲۹۷۷۸
          بازدید : ۹۶   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        گروم گروم میکوبه
         
        گروم گروم میکوبه
        قلبم درون سینه ای که تنگه
        ماجرای من و تو،
        ماجرای کوه و ماه و پلنگه
        دستم نمیرسه به تو، خودم را پرت میکنم
        نعش منست که انگار،
        دراین شهرفرنگ شاهِ فرنگه
        چقدر دنیای من بی تو بیرنگه
        برای خاک من عشقت ،
        بعضی وقتا بیله و گاه کلنگه
        عشقت برایم گاهی مثل ماهی ،
        گاهی مثل نهنگه
        گاهی نوازش میکنه قلبمو
        گاهی بمانند تیر خدنگه
        ناقوس عشقت یکریز،
        به حالِ دَنگ دَنگه
        میدوم سویت ، تا که شاید ،
        آرام گیرد صدایش
        اما صدای کاروان ، نزدیکترست ز ناقوس
        در گوشم یکریز صدای زنگه
        زنگوله های شتر، جرس شده برایم
        صداها درهم شده
        حیاتم تنبل شده ،
        مرگم است اینک اینقدر، دراین سفر زرنگه
        حین مرگم چه آرامشی دارم
        چون پرچمم هنوز با نام خدا و سه رنگه
        حیات را تزریق میکنند به جانم
        ضعیف شده پیکرم
        دگرحیات من یه آمپوله که توو سُرَنگه
        گردنم را تبر زد ، خون است و فواره ای
        ز شاهرگی که مانند شیلنگه
        روحم ایلون ویلون شده بازم بسان دنیا
        شاید برسم به تو، بعد ازچند سالِ نوری
        با این پای روحی که هِی می لَنگه
        با این سَرِ روحی که منگِ منگه
         
        بهمن بیدقی 1403/2/18
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        فرامرز عبداله پور
        پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۶:۴۸
        درود
        زیبا ودلنشین وپراحساس
        سروده اید
        🙏❤⚘
        رقص قلمتان ابدی
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۰۹:۴۶
        با سلام و عرض ارادت آقای عبداله پور ارجمند
        بزرگوارید
        سپاس بیکران از مهر بیکرانتان
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۰:۰۰
        باعرض سلام
        مهمان قلم تواناواندیشه نابتان بوده ایم
        درودبی پایان
        بر شما
        شاعرواستاد گرامی وعزیز
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۰:۴۱
        با سلام و عرض ارادت استاد ارجمند
        بزرگوارید
        سپاس بیکران از مهر بیکرانتان
        شاد باشید
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۳:۱۳

        درود های فراوان جناب بیدقی استادفاضل گرانقدر
        چون همیشه زیبا
        قلمتان مانا
        مسرور ومستدام
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌹🌹🌹🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۴:۲۰
        با سلام و عرض ارادت استاد ارجمند
        بزرگوارید
        سپاس بیکران از مهر بیکرانتان
        شاد باشید
        در پناه حق
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2