شنبه ۳ آذر
تنهاگذاشتی شعری از مجنون ملایری
از دفتر جوجه اردک زشت نوع شعر دوبیتی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ۲۱:۳۳ شماره ثبت ۱۲۶۸۶۶
بازدید : ۲۰۵ | نظرات : ۶
|
آخرین اشعار ناب مجنون ملایری
|
بابای پیر را تو چه تنها گذاشتی
آخر چگونه روی دلش پاگذاشتن
درخواباوبیاوببینگریههایتلخ
اوراچراتوزندهبهدنیاگذاشتی
-----
شادبودمکه تو پسر شدی و
وقتپیریچراتبر شدیو
داعمرگت مرارهانکند
توزحالممگرخبرشدیو
نیمهشبها بدانکه بیدارم
بیخبرعازمسفرشدیو
چهکنمناتوان وبیمارم
وزماندنچقدربیزارم
دلباباشکستیو رفتی
پشتسردرنبستیورفتی
منتطرمن نشستهام اینجا
تابیاییبه دیدن بابا
-------
بگو رفته کجا سامان من کو
هماندردوهماندرمانمنکو
همهگویندصبرونیستامکان
کجارفت یاربدپیمانمن کو
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین وزیبا بودند
سرشار از احساس
روح از دست رفته فرزند عزیزتان شاد
صبور باشید
فاتحه و صلوات