سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
|
|
خدا ماشه را کشید
ما خون های بودیم
که از سینه گنجشکی
به پیراهن شب پاشیدیم
|
|
|
|
|
روزگارم در سیاه چاله کاخ می گذرد....
|
|
|
|
|
اسکله ها
از ایستگاه های عاشقانه
جدا افتاده اند
|
|
|
|
|
نگاهم بسته ام با اشکها ، جلّاد میخواهم
|
|
|
|
|
بیا ای ساقی هرشب.عارفانه
در این ماتم سرا قلبم ، ز بر دارد نشان خوش
بزن چنگی توای یارا،دلی دوستانه
|
|
|
|
|
حیف نیست که بخوابیم و نبینیم
قدح باده نوشین صبا را
شب فرو بسته و در خواب
میزند خواب، جام رویا
|
|
|
|
|
تو
آنی ...
پيامبر آواز گنجشگ ها
و درخت و سنگ و رود ...
از تو موج مى گيرند
زمزمه ی آرام كرانه ها
|
|
|
|
|
بی بی دلم گرفته از همه / میخوام برم کنار علقمه ...
|
|
|
|
|
ای عشق خدایی ،همسر من
ای یار و رفیق و همدم من
|
|
|
|
|
درختان،
در میان هرز علف ها،
در حصارند
امان از هرز علف ها!
|
|
|
|
|
بعد از تو من گمراه شدم کسی دردم دوا نکرد
یوسف شدم که در رفتم ولی کسی در وا نکرد
|
|
|
|
|
بسم الله الرحمن الرحیم
دوبیتی چشم زخم با دیدگاه طنز به روایت مادران پرداخته و از گروهی اندک و عده ا
|
|
|
|
|
تاکه چشمم را گشودم اخم یار آمد مرا
|
|
|
|
|
فقط خواهم که بیتاب تو باشم 2بار تکرار
بشویی روی خود آب تو باشم
حسادت میکنم برقاب عکس ات
برا
|
|
|
|
|
آه و افسوس امروز دین را به بیراهه کشانده اند.
آیا خداوند انسان را غمگین می خواهد دور از عدالت خداس
|
|
|
|
|
انیشتین علم را دیدی بلای جانمان گشته
اتمها را که کاویدیم به جای درک هستی، آتش از ذرات آن جُستیم
خ
|
|
|
|
|
بعد از کفش ،
بیشترین چیزی که
زیر پا گذاشته می شود ،
انسانیت است…وای قیامت برخیز رستاخیزلبالب ازخش
|
|
|
|
|
قلب تو تا ابد به نام من است
|
|
|
|
|
پاریس هم که باشم
بی تو،
اکبرآباد سفلیست!
|
|
|
|
|
شب را پارو زدیم
و تمام دریا را
به آفتاب دادیم ...
|
|
|
|
|
در چشمهای مهربانت حسِ عشق است
|
|
|
|
|
کلاغ قصه اش هیچ وقت
به خانه نرسید.
نقطه سرخط.
|
|
|
|
|
ازگلستان من ببر ورقی
پیاده ای سروپابرهنه با کاروان حجاز از کوفه بدر آمد وهمراه ماشد
|
|
|
|
|
میلاد من آن روزیست که ،
تو شدی سکاندارِ این جان
|
|
|
|
|
تلاش عاشق درتوصیف معشوق و حسرتش به جهت عنایت معشوق به او می باشد.
|
|
|
|
|
سرو خوش قامت تراشیده
ماه افسونگر سماواتی
ملک شعرم فدای چشمانت
وارث آیه های توراتی
|
|
|
|
|
متن تئاتر زندگیست ،
برف و بوران و گلهای سرخ
|
|
|
|
|
سلام خدا جونم
منم مزاحم همیشکی، ببخشید که وقتی دلم میگیره و نیازت دارم میام سراغت😞خدا جونم دلم گرفت
|
|
|
|
|
خداوندا دلم اعجاز میخواهد
دلم یک جرعه شعر ناب می خواهد
|
|
|
|
|
در دل شادی همی، من زندگانی میکنم...
|
|
|
|
|
خدایا هرچه دل آشوبی ،تشویش و خرابیست
از آرامش من دور.
خدایا از فضل خودت به من ببخش هر آنچه خیر
|
|
|
|
|
گذر ایام است ره خوبان تقدیم گل ،رسم دلیران
|
|
|
|
|
می شود روی دلت سنجاق باشم تا ابد
|
|
|
|
|
جانا به سر وعده و پیمان که بودی
|
|
|
|
|
والله که تو خواهر دریا....
|
|
|
|
|
نور از پشت پنجره می تابید
|
|
|
|
|
سلام بر آمنه امن و امینم
سلام بر حوریِّ هودج نشینم
سلام بر شهپر عشق پیمبر
سلام بر «ها»
|
|
|
|
|
افکار من تا انتها لیز است
|
|
|
|
|
مرگْ یعنی دیدن چشمان تو
خودکشی کردن فقط با یک نگاه
مرگْ یعنی حال من با دیدنت
تا جهنم رفتنم با ا
|
|
|
|
|
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
شراب زهر آگین سر کشیدن
به روی سینه در آتش خَزیدن
شنا کردن میان چند کو
|
|
|
|
|
بیزدن سنه دوست چیخمز آقا گئت قادان آلام
از ما برای تو دوست در نمی آید برو فدایت شوم
|
|
|
|
|
دنیای شما فقط به جامم غم ریخت
|
|
|
|
|
تنهایی،
باز دوباره غم گرفت
سرتاسر
این شهر خاموش
|
|
|
|
|
خوش باشد غم مجنون تو را شاد کند
|
|
|
|
|
بمون برادر !
دل نَکَن از من برادر
دلِ خونه پُره درده
رفتن و غربت عذابه
جدایی خیلی نامرده
|
|
|
|
|
خوشا نیما که بر زد جام صهبایی
|
|
|
|
|
بروم وا کنم این پنجره را تا باران
درد من می شود آرام ، فقط با باران
تا که این شهر؛ پر از همهمه ی
|
|
|
|
|
رفته ای از این جهان و سال های آزگار
من به سوگت همچنان درمانده ام آشفته وار
|
|
|
|
|
ای بیوفایی بدخو آخر وفا نکردی
آنچه به غیر کردی بر آشنا نکردی
این شهر پر ز آدم باشد هزار افسوس
ا
|
|
|
|
|
فریاد دل.عارفانه.587
شبیه بغضم و خیال می کنم که پس شادم
صدای تیشه شکسته ی خیال فرهادم
گذشته آب
|
|
|
|
|
در بهار دل تو میل به باران دارم، عاشقت گشته ام و شوق فراوان دارم
|
|
|
|
|
شستم
آب رفت
نگاهم
به جهان
|
|
|
|
|
گفتم ای پادشه حسن زغم روزگارم بده خوش
بوستانم به گلستان طرب به سبزه زارم بده خوش
تا که خلوت بگ
|
|
|
|
|
در سناریوی داستانم ،
ستمگری را خَلق کردم
او را بدخُلق کردم
|
|
|
|
|
در حسرت دیدارت ، در شهر گمان بودم
|
|
|
|
|
روزنه ای آن طرف بودن شور
هرزه شود شاپرکی
سنگ شود شیشه ی دل
عطر ولع بس به مشامی رِسَدَش
باد ص
|
|
|
|
|
یک ➖
کدام باغچه
از زندگی منفجر می شود
وقتی شقایق
داغدار
....
لاله
دل خون
....
بنفشه
|
|
|
|
|
پرچم عشق
پرچم عشق صیاد بالا
حسابی گیر کرده در تورش
خداوندا تو کاری کن
دراین اوضاع
عاش
|
|
|
مجموع ۱۲۴۰۸۳ پست فعال در ۱۵۵۲ صفحه |