سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        سناریوی داستانم

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۶:۱۵ شماره ثبت ۱۲۲۶۶۵
          بازدید : ۲۱۲   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        سناریوی داستانم
         
        در سناریوی داستانم ،
        ستمگری را خَلق کردم
        او را بدخُلق کردم
         
        مردمِ داستانم براوهجوم بردند
        گفتند ازمیانشان ، باید برود
        گفت : چه غلطهای زیادی !
        توپید به آنها و گفت : شِکَرخوردند
        آنها از او بیشتر بدشان آمد و بیشتر،
        براوهجوم بردند
         
        او هوا را که پس دید ، ز داستانم ،
        پرید بیرون و،
        سریعاً زد به چاک
        درست است حال و روزی داشت ویرون ،
        ولی روحیه ای داشت بی باک
         
        من به دنبالش دویدم ،
        اما او سریعاً از نگاهم محو شد
        کامِ من تلخ، همچو زهر شد ،
        بی او داستانم چه میشد ؟
         
        پُرسان پُرسان ردِ او را ،
        ز حرامیان گرفتم
        من گریزان تر ازاو، بسوی دریا
        او پُر از شهوت ،
        درمیانِ دریا ،
        بدنبالِ پَریا
         
        پریِ دریایی را ، من به او شرح ندادم
        لابد یک بی چاک و دهن ، پری را لو داد
        آری یادم آمد ،
        یه بی چاک و دهن در داستانم ،
        " بعنوانِ عذاب " ، به شهر دادم
         
        درمیانِ آن بلم ،
        که به سویش میرفت ،
        قصه را تغییر دادم ،
        آرام و قرار نداشت و،
        دیوانه وار، یکریز،
        می نوشت قلم
         
        وقتیکه به او دست یافتم ،
        ستمگری اش را ، از او گرفتم
        با نفسی عمیق و از روی رضایت ،
        آرام گرفت و،
        منهم مثلِ او،
        آرام گرفتم
         
        دوباره بُردمش میانِ داستان ،
        همه چیز را به مردم شرح دادم
        کسی اورا نپذیرفت ولی ،
        به او زندگی ای پاک ،
        گرچه در آلونکی ،
        در حومه ی سرسبزیِ آن شهر، دادم
         
        بهمن بیدقی 1402/2/27
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۵۶
        خندانک خندانک خندانک
        با سلام وارادت استاد بزرگوار
        همیشه
        طبعتان جوشا
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۲۹
        با سلام و عرض احترام استاد بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۱۱
        سلام و عرض ادب جناب بیدقی بزرگوار
        دست مریزا از هنر مندی شما
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۲۹
        با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        همایون فتاح(رند)
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۳۹
        چه پر معنی دل انگیز آمده ست ایدوست شعرت خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۴۱
        با سلام و عرض احترام آقای فتاح بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        فاطمه گودرزی
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۵۲
        سلام و ارادت استاد
        سروده ی بسیاز زیبایی بود
        خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۴۲
        با سلام و عرض احترام هنرمند بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        اصلانی (امی)
        پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۵۵
        هزاران درود برشما شاعر فرهیخته و گرامی استاد بیدقی. خندانک خندانک
        بسیار زیبا و دلنشین بود. خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        جمعه ۲۰ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۴۵
        با سلام و عرض احترام آقای اصلانی بزرگوار
        سپاسگزارم از لطفتون
        سلامت باشید
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1