محبوب من خدای خوبم💫
شام تاریک مرا ، شمع شبستان شده ای
حالِ خوبِ من آشفته و حیران شده ای
من به مـوسیقیِ اللهِ تو عادت کردم !
سازِ کوک و سپرِ غصه وحرمان شده ای
ساحل آرام شد از لمسِ سرانگشتانت
دُرِ٘ نایاب ، میانِ صدفِ جان شده ای
قبله ام هستی و محرابِ دعاهای منی
سجده ام پای تو که علتِ ایمان شده ای
راه من کج نشد از زاویه ی بخششِ تو
رنجِ تقدیرِ مرا سایه و سامان شده ای
دانه انداخته ام سر به مرادم برسم
ذکرِ تسبیحِ منِ تازه مسلمان شده ای
صبر و آرام و قرارِ دل بی تاب و تبم !
شانه ای نم زده در موی پریشان شده ای
دائما وصلِ تو را می طلبد دل، یا رب!
سینه را شرحِ فراق و غم پنهان شده ای
کی رسد روز ملاقات تو با این دلِ تَنگ !؟
رنجه کن با قَدَمت حال که مهمان شده ای
خانه آذین شده با هر ضربان از قَدَمت
روح زخمیِ مرا نسخه ی درمان شده ای
در هوایی که نفس تنگ شده است از خفقان
"پونه" را شبنمی و نورِ دو چشمان شده ای
افسانه _احمدی_پونه