دوشنبه ۱ ارديبهشت
اشعار دفتر شعرِ دلتنگی های من شاعر یاسمین بازیار(صحرا)
|
|
چه اضطراب خامی میان فهم زندگیم خفته است
اه چه دردیست فهمیدن
میان حجم ناباوری های ریشه دارمان
به
|
|
|
|
|
های دریا
،صحرا بر پهنای وحشی موجهایت خواهد نشست،
وعده باران دیر نیست
خنجر از سینه برون آر
گره
|
|
|
|
|
شکوه باران
صلابت شکسته ابر بود
بر پهنای پرمعنای دشت
به پاس کدام ترنم پی سیرابی هرزه علف ها رفت
|
|
|
|
|
خدا ماشه را کشید
ما خون های بودیم
که از سینه گنجشکی
به پیراهن شب پاشیدیم
|
|
|
|
|
شاعرم
نه آن اندازه که شعر بگویم
، دارم لای این دفتر
، روی سطر اول دو بیتی های کوتاهم
، نرگس
|
|
|
|
|
دستهاییم برای دستهای تو بی تاب است
لبهایم اما به تبعید نسیان تو رفته
صبوری کردم ای جراحت قدیم عش
|
|
|
|
|
مومنم به دستهایت که منجی من است
وقتی سیلاب غم بنیانم کَنَد
تو باش و بس،نوح قصه ای بی سود است
من ب
|
|
|
|
|
تو این فکر بودم ،که عشقی نمونده
که روزای هفته پُره از این سکوته
مگه خواستنامون همش یه هوس نیس؟
چ
|
|
|
|
|
غریب در غربت این شهر عبوس
دلتنگ تو و رنگ صدای تو منم
کاش بودی و دوباره میخندیدی
محتاج کمی شعله
|
|
|
|
|
عین موجم، گیج و مست دستهای سرد تو
میزنم تن را به سنگ ساحل سرمست تو
میدرد هر بار قلبم را نگاه سرد
|
|
|
|
|
تا دیدی چشمام دنبال تو میگرده
با طعنه از چشام گفتی که ولگرده
میدونی و گفتم ،خشکی دریا بهونه اس
ک
|
|
|
|
|
تو میتپی درون سینه ی سکوتم
ولی بگو چاره چیست
وقتی زبانم لالتر از ان است
که بگوید حقیقت را
|
|
|
|
|
زیبای در باد رقصنده ی من
جسم بلورینت ترسیم عشق بود و تو
به مردن بی توام ایمان نداشتی
میدانی بار
|
|
|
|
|
چشمهایت این وحشی رمیده ی من
سیلاب غمش به ریشه ام تیشه میزند
تو تکرار دردهای خفته ای منی
برای پلک
|
|
|
|
|
اینجا کنار واژه های ویلان در مسیر باد
نشسته ام به عبور تو فکر میکنم
تو خواب بودی و رویایه صادقه ؟
|
|
|
|
|
بی توویرانم،مراجانی بده
گیج و سرگردان،مراراهی بده
تب تو،به بندبند وجودم میرسد
جان من دودستت،ر
|
|
|
|
|
من امشب دوباره، به یادت نشستم ،تورویای دریا
تو هم مثل هرشب،بشین روبرومو،بده دل به دریا
مگه میشه ب
|
|
|
|
|
من برای رفتنت آتش زدم کاشانه را
من به چشمم دیده ام جان کندن پروانه را
من هنوزم خیس و لرزان پلک بر
|
|
|
|
|
هی جانا چه میدانی
چه تلخی تو چه سرد
چه ماندگار مثل حواس من پی رد بویت
مثل عطری که به تن میزنی
|
|
|
|
|
هایی
تصویر موهای من است پنجه به پنجه باد
اسارتی از جنس بی حصاری
به بند کشیده ای رقصنده
که به ه
|
|
|
|
|
حتی در ان دم که راه نمیرود قلم به قصد نوشتن
تمام خط خطی هایم شکل تو میشود
در ان هنگام که غرقم به
|
|
|
|
|
این شعر ناگفته را
من این بغض نشکسته را کنار میگذارم
عریانی دردهایم را اشک مگر پیراهن میشود
فریاد
|
|
|
|
|
لابه لای تلخی شیرین دوریت
پشت بوی مست چای ماسالا
پشت فنجان مدهوش در دستانم
لابه لای رقص لرزان خام
|
|
|
|
|
باز نمیگردی میدانم
ومن سرگردان ویرانه های تردید
خرابه نشین نبودنت میشوم
و از اندوه سرگردان واژه
|
|
|
|
|
پدرم گاه صدا میزندم شعر سپید
بس که اشفته و رنجور و پریشان حالم
|
|
|
|
|
مومنم به چشمهایت
ای ناگریزترین جبر نازل
ای محال بر ممکن نشسته
و تن میدهم به قهقرای خواستن های
|
|
|
|
|
بر نگاهم اينچنين عصيان مكن
عشق را بر سينه ام ويران مكن
|
|
|
|
|
آبرويي عشق را بر اب داد
ان كه دل را بر دلي ناپاك داد
|
|
|
|
|
دليلي دارد اين پاها به جاده است
دليلي دارد اين اشك ها به راه است
قرارم برده دوري از دو چشمت
دلي
|
|
|
|
|
همينجا كنارت دمي مكث بايد
به دور از تو گاهي دمي مرگ بايد
نفسهاي من فداي نگاهت
تو را مثل گلها د
|
|
|
|
|
تو مثل يك گل سرخي توي دستاي يه عاشق
مثل اضطراب قلبم واسه ي حس حقايق
تو مثل اون لحظه هستي كه دل
|
|
|
|
|
داره دیونه میشه دل چرا عشقت نمی خوابه
چرا چشمای دریایی
|
|
|
|
|
نهراس
زیر تیشه پیکری خفته به ناز
غم تراش بی هراس
جسم
|
|
|
|
|
داره دیونه میشه دل چرا عشقت نمی خوابه
چرا چشمای دریایی�
|
|
|
|
|
( نمونه ویرایش شده)
از کوچه های سپید می ایم
از خاطره های دور
|
|
|
|
|
چه شبی ست شب دوری از تو
شب اندوه گناه
شب دلتنگی ها
شب مرگ همه ی خاطره ها
|
|
|
|
|
خیال خام میکند دلم نگاه می کند
ز روی سرو قامتت طلب به کام میکند
نگاه کن به چشم من
|
|
|
|
|
به تو نفرین به تو ای عشق تو ای آفت جان
به تو ای مادر درد به تو ای درد گران
|
|
|
|
|
میروم تنگ ست و غمگین این فضا
آه و حسرت سرد کرده خانه را
در تپش های جنون و التماس
میروم تا
|
|
|
|
|
بیایید ای عزیزانم جهان دار مکافات است
پریشان گر دلی کر
|
|
|
|
|
به جز شرم و به جز محنت برای من چه آوردی به جز حسرت به جز خجلت برایم چه ثمر داری تو
|
|
|
|
|
کجای این فاصله ایستادی نه میشه برسم نه از تو یک نفس رد شم عذاب باور خامم شدی برخیز بیا
|
|
|
|
|
چه کسی میشنود هق هق بغض مرا در پس اشک چه کسی یاد مرا تازه کند لحظه ی ریزش برگ من خرابم امش
|
|
|
|
|
آرام ورق بزن درد دیرین دلدادگی هایم را مگر نمی بینی چه وحشیانه پیکر خاطره هایم را شلاق زده
|
|
|
|
|
شبی افسون چشمت را به روی دفتر اوردم کشیدم حالت چشمت ترانه ها سر اوردم چه چشمان دل افروزی چه نا
|
|
|
|
|
می ریزی بر سرم خرابه های دیروز را و نفسم بند می آید
|
|
|
|
|
بر من ببخشائید بر من که به ناگاه
|
|
|
|
|
خیال چشمت مرا به خواب میبرد تو گویی موجی قایقم را بر اب میبرد رقص حروف چشمان تو زیباست برق
|
|
|
|
|
سخن را در حصار درد بستم پیاله در پیاله زهر .مستم دلم میسوزد از ناگفته هایم برای اشک های ب
|
|
|
|
|
بگذار بمیرد عشق آی تو که رفته ای.... به دیدارم نیا هو
|
|
|