محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
چهارشنبه 6 تير 1403
20 ذو الحجة 1445
Wednesday 26 Jun 2024
روز جهاني مبارزه با مواد مخدر
مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..
چهارشنبه ۶ تير
تضمین غزل شماره ۱۲۰ دیوان حافظ شیرازی
تو پر از عشقی و رویای مرا میسازی
صادق
اشک با چشمان من در الفتی بس صادقانه
هر دو غمگین در به در دنبال قبری بینشانه
سوک تنها
چشمان تو تخصیص زده بند جزا را
ماهی ساکت،
برکهای دلگیر،
دور از ستارگان بازیگوش!
رها_فلاحی
تا پای جان شدیم و امید وصال نیست
زبانت تلخ و لبهایت شکر دارد
مغزم یخ کرده
حسی دارم همچو زمهریر
بیر بوسه زکات ایله تئز اول کی یوباندیرما
سال برقعه نی چهروندان ایمانیمی یاندیرما
تو
مرا
از این
جهنم!
برهان...
تمنای گرسنه تیر آتشبار می زاید
هر شبم چهرهٔ زیبای تو دیدن دارد
بهار است
پرنده ها میخوانند
کاش با نوایِ باران
هم آواز بودیم
اردیبهشت استُ
در خیالم با تو می چرخ
رخت عزا بر شانه های روزگار
ای خوب تر از خوب تر از خوب ترینان
به عالم یک نفر لیلی نباشد
دئدیم ای گول اورگیم ایچره نهال ایله میسن
سینمی تنگه سالیپ عشقی محال ایله میسن
شعر کودکانه شهادت امام جعفر صادق (ع)
آمدی ، آمدنت حال مرا ریخت بهم
یک نگاهت ، همه ی فلسفه را ریخت به هم
ببین که نذر و نیازی نمیکنم، مرادی نیست
ز بود نبود کسی، که اعتقادی نیست
به تفکر نشستم و دیدم، بسی
نسلها قربانی اند و اصل ها زاری شده
وعده ها دیگر سراسر پوچ و تکراری شده
دردها درمان ندارد بانیان وی
در غم صادق (ع)، امام شیعیان_ ناله خیزد از زمین و آسمان
جهان باغ خداوند است
و مردم از همه رنگ و نژاد و خوی و فرهنگی
نهالانی شگفت انگیز
دوست دارم زندگی را با تو و عطر بهاری
✍️ تصنیف
م.مدهوش🍃
🎧 دکلمه: بانو هستی احمدی✨
درآن سکوت یکریز
درآن سیاه دهلیز
عشق در بهار.اجتماعی
همه نفع خود به خواهیم، که زدیگران جداییم
چو ز خویش ما گذشتیم . دل مان شود وفا
عقل یارم بود اگر ، میکرد ترکِ عشقِ یار؟
اختیار اَر بود ، راحت من نمیکرد اختیار؟
زمستان راغافلگیرکرده اند
شکوفه هایی که.....
به آینده مینگرم که همچون آینهای
پیش رویم ایستاده
و گذشتهام را بازمینماید
که قطره قطره قطره
ا
زیر نور ماه،
پلاک خانهی تو،
--چهاردهست!
لیلا_طیبی (صحرا)
ظلم در روز ازل مانند یک قابیل شد
موج آتش خیزد از اندوه دریای دلم...
گفته بودم
که بی تو هم
دوام می آورم...
🌹جان من قربان چشم خسته ات ای پدرم......
چشمهایت خلاف انصاف است
و من ضعیف تر از برگ زرد پاییزم
به روی شاخه درخت
چه کسی می داند؟
چه کسی می ماند؟
حضرت معشوق ممنوع بدان سهم منی
شنیدم نغمهای از دور، با آشفته حالیها
نشسته صوتِ گُل بر جان و دل، درخشکسالیها
تو گویی نیمههای گ
وقتی یتیمی نیمه شب در انتظار است
دلواپسی های علی در کوله بار است
تا حال مظلوم غریبی آه و زاریست
د
فاصله ها ...
این فاصله هایی که میان من و من هاست
انگیزۀ در ماندگی مهین تنهاست
این کهنه دیار
با من ز فرداها بگو، از آرزوهای لطیف!
کمکم دلیلِ بودنت را نزد من، ابراز کن
این شعر را به همه معلمان و استادان بزرگوار تقدیم عرض میکنم.
هستی معلم است و جهان از معلم است
خسته از مهر مادری از لطف پدری
خسته از همه گشته ایم حتی یارمان
از نور عشق تو
ای اشتیاق سبز
سنگ صبور دلهره هایم شکوفه داد
نه ماه در بطن ِ رحِم گفتم :
« من نطفه ام باید پسر باشد »
گفتند : « ساکت .. هیس .. شرمت باد
دختر
فکرهایت را برهنه کن، در آغوش نگاهم...
هنگام رفتن تو جان از بدن درآید
دستم بگیر و میمان تا درد من سرآید
« بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید در گنج حکیم
... خواجه حافظ...»
( شاید این بغض فرو خورده زم
ای علمــــدارِ بــا وفـــا عباس
Find my heart with your breath, with the scent of spring flowers
مجموع ۱۲۴۹۸۷ پست فعال در ۱۵۶۳ صفحه
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک