سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 8 خرداد 1404
    3 ذو الحجة 1446
      Thursday 29 May 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        روح ما با این افکار پست و اندیشه های که از حدود معده و شهوت تجاوز نمیکند،آیااگر از بین برود بهتر نیست!؟ موریس مترلینگ

        پنجشنبه ۸ خرداد

        اشعار دفتر شعرِ بِرکه و مآه شاعر آگرین یوسفی

        آگرین یوسفی

        چه آمد بر سرِ عشق علفِ هرز ، پیچکی پیچیده در دلِ عشاق شد. آگرین_یوسفی
        ۲۸ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        شبُ یک بغل خیالِ تو آگرین_یوسفی
        ۹۳ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        میانِ بغضهایِ شبانه دلم خوش است به نورِ ستاره ای کوچک در سیاهیِ شب و ابرهایِ بهم گِرِه خورده که
        ۷۹ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        کاش حافظ مژده یِ آمَدَنت را در شبِ یلدا بگوید. آگرین_یوسفی
        ۷۹ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        خورشید خودنمایی می‌کند من هنوز رویایِ با تو بودن را زیرِ نورِ ماه در آغوش گرفته ام. آگرین_یوسف
        ۱۰۸ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        رفت چشمانی خیره به در ماند نمیدانم چند فصل را با رویایِ تو زندگی کردم. آگرین_یوسفی
        ۱۲۸ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        وقت رفتن آسمان میبارید لبهایت را بوسیدم و تو اشکِ دلتنگی ام را زیر باران ندیدی. آگرین_یوسفی
        ۱۳۰ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        ماه من شدیُ بیخیالِ سیاهیِ غم می‌شوم. آگرین_یوسفی
        ۱۰۸ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        باران میباردُ آسمان ناله میزند خاطره ها خیس شدند چشمها گریان دستها تنها نوازشِ اشکها عشق میخواهد
        ۱۴۷ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بهار است پرنده ها میخوانند کاش با نوایِ باران هم آواز بودیم اردیبهشت استُ در خیالم با تو می چرخ
        ۱۴۱ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بهار استُ اُردیبهشتُ بادِ لطیفی می وَزَد عطرِ گلهآ خاطره یِ آغوشَت را برآیم زمزمه میکند. آگرین_
        ۱۷۴ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        اُردیبهشت هم آمد آرام بیصدا مثلِ برفِ زمستان که باریدُ به انتظارِ تو بودمو نیامدی. آگرین_یوسفی
        ۱۵۷ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        نیستیُ من ترانه ای خواهم ساخت به وسعتِ سکوتِ شبهایِ بلندِ تنهایی. آگرین_یوسفی
        ۲۴۲ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        وَ من در آغوش میگیرم تورا به وقتِ خیال آن هنگام که ستارگان در آسمان می‌رقصند. آگرین_یوسفی
        ۱۴۶ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        دلتنگی را بوسیدم طعمِ لبانَت عجب دلچسب بود. آگرین_یوسفی
        ۱۵۰ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بی تابی می‌کند دلم امشب کاش نمِ باران با بوسه ات شَبَم را رویایی کند. آگرین_یوسفی
        ۱۴۱ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        نمِ بارانُ کوچه یِ بهارنارنج عابری رد شد عطری در هوا پیچید خاطره ای جوانه زد. آگرین_یوسفی
        ۲۰۵ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        دلتنگت بودم از تو گفتم ندیده عاشقت شد بیچاره من آگرین_یوسفی
        ۱۴۴ بازدید     ۰ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        نه سهرابم نه فروغ نه دخترکِ پاییزی من همان دخترِ داغِ تابستانم شعرهایم همه از توست که رویایِ من
        ۱۷۵ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        تو همان خیالِ شیرینی که با قهوه یِ تلخ مینوشَم. آگرین_یوسفی
        ۲۰۷ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        مقصد اگر دیدنِ چشمانِ تو باشد تیشه به دست فرهادِ کوه کن میشَوَم. آگرین_یوسفی
        ۲۳۳ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        سرد استُ آسمان میبارد زیرِ باران راه رفتن عالمی دارد اگر یار باشدُ عشق باشدُ خاطره بازی آگرین
        ۲۱۵ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        رویایِ من همیشه پاییز است سردُ بارانی بهانه ای برایِ آمدن در آغوشَت زیرِ چترِ سیاهَت گرفتنِ دست
        ۱۷۶ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        تنها سکوتِ شب برآیم مانده است خیالَت را دستِ باد سپرده ام که شاید تو را برآیم به ارمغان بیآورد.
        ۲۲۲ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        خوشا اِی بادبادکِ عاشق میچرخیُ میرقصیُ آزاد عشق در آغوشت پرواز میکند. آگرین_یوسفی
        ۲۱۱ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        تنهاییِ شَبَم را بی تو ورق میزنَم ماه به میهمانی ستاره ها میروَد کاش بادی بِوَزَد عطرِ تورا به
        ۲۷۵ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بهار در راه است کاش عطرِ بدنش با گلها به مشامم برسد او دِگر رویا نیست حِسی در رگِ من است. آگری
        ۱۸۰ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        نوشت اشک ریخت و خوابید او شاعری دلشکسته است لطفا آهسته بخوانید. آگرین_یوسفی
        ۲۱۳ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        خواب از چشمانم رُبود مست شدم با دیدنِ چشمِ خُمارَت. آگرین_یوسفی
        ۱۷۳ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بهار، درِ خانه یِ بی یار را نزن چون همدم ندارد صاحبش با عطرِ تو دلتنگِ عشقش میشوَد. آگرین_یو
        ۱۶۵ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        شعرهایم بی تو بارانیست که از چشمانم بر رویِ کاغذ نم نم می بارد. آگرین_یوسفی
        ۲۵۰ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        دلبسته ام کردی وقت رفتن سایه ام تورا در آغوش گرفت وَ مرا ترک کرد. آگرین_یوسفی
        ۱۸۱ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        دیر آمده ایی یار عاشقانه هایت و گُلِ سرخی که آوَردِه ای پَرپَر کن بِسپار به گورِ خاطراتمان. آگ
        ۱۷۱ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        کرم شبتاب سوسو میزند راهم را به بیراهه میکشاند آن نور. آگرین_یوسفی
        ۱۹۱ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بی تو اشکی رویِ گونه سرازیر شد دلی شکست آینه ترک خورد پاره شد عکسِ خاطره ها. آگرین_یوسفی
        ۱۷۶ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        عابری رد شد عطری در هوا پیچید من ماندمُو خاطره ای که دیگر نیست. آگرین_یوسفی
        ۱۹۱ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        در خواب پرنده عاشقش شدُ بیدار که شد کنارِ او قلبِ تپنده ای نبود. آگرین_یوسفی
        ۲۰۲ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بی تو هیچَم مانند صدفی بدونِ مروارید. آگرین_یوسفی
        ۱۹۸ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        چه ساده کتاب عشق را ورق زدی من هنوز رویِ سطرِ اولِ دلدادگی ام مانده ام آگرین_یوسفی
        ۱۹۹ بازدید     ۳۱ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        چشمهایم رازِ دل را بَرمَلا کردند تا تورا دیدند گفتند عاشقت هستم آگرین_یوسفی
        ۲۳۱ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        چشمهایم حرف دل را گفت پس لبهایَم بسته ماند.
        ۱۷۸ بازدید     ۳۹ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        عاشقِ آزادی بود چه دیر درِ قفس را گشودن پرنده پرواز از یادش رفته است آگرین_یوسفی
        ۱۷۶ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        عشق یعنی فرهاد برای شیرین تیشه به دست گرفت و زندگی بر او تلخ شد. آگرین_یوسفی
        ۱۸۱ بازدید     ۳۳ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بیا آشتی کنیم زمان خوبیست هوا سرد است نم بارانی میزند بهانه اییست برای آمدن در آغوشت بیا آشتی
        ۳۳۶ بازدید     ۴۵ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        کاش معجزه ای شود بیایی در آغوشم سرخیِ لبانت را ببوسَم تا نقره باران شود آسمانِ ابریِ شَبَم آگر
        ۲۷۴ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        عطرت را با گلها پیوند زده ام تا همه جا پُر شود از بویِ خوشِ بودنت آگرین_یوسفی
        ۱۷۸ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        هوایِ سرد بوسه هایِ داغ زمستان باتو را دوست دارم آگرین_یوسفی
        ۲۸۲ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        یلدا فالِ حافظ اَشک قطره هایِ اَناریست که از چشمانِ دخترکی تنها میچِکد. آگرین_یوسفی
        ۱۷۴ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        آغوشم را گشودم تا تورا در آغوش بگیرم نمیدانستم باد پاییزی مرا از خواب بیدار میکند. آگرین_یوسفی
        ۱۶۷ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بس است عاشقی باران نمیبارد سرود تنهایی را فریاد بزن. آگرین_یوسفی
        ۳۲۳ بازدید     ۴۷ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        سوار بر قایقِ عشق از دوست داشتن گفت چشمانم برقی زد باران بارید پاییز چه میدانست قایقِ کوچکِ رو
        ۲۵۰ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        آمدی خورشید رقصان شد رفتی دستانم تنها آسمان تیره و تار بارید گریان شد. آگرین_یوسفی
        ۲۴۳ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بارِ اول دیدمَش باران بود بارِ آخر خاطراتُ نم نمِ باران بود. آگرین_یوسفی
        ۲۱۴ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        آغوشت را میخواهم تا عطشِ عشق بسوزاند تنِ عریانم را آگرین_یوسفی
        ۲۲۵ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        راستی می دانی بی توحوضِ نقاشیِ من بی رویاست؟! آگرین_یوسفی
        ۲۴۵ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        رویابافی بس است آسمانِ پاییز برف میبارد کجایی گرمایِ آغوشت را میخواهم خیالَت دیگر مرا گرم نمیکن
        ۲۲۸ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        تو در رویایِ منی وَ من با خیالِ تو عاشقی خواهم کرد. آگرین_یوسفی
        ۱۹۵ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        بی عشق قدمها کوتاه مسیر طولانی. آگرین_یوسفی
        ۱۹۸ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        در هَیاهویِ سایه هایِ پاییزی دلگرم به ذره ای نور خورشید آگرین_یوسفی
        ۱۷۲ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        گُلی کاشتم به نامِ تو نیامدی باغچه گریان شد. آگرین_یوسفی
        ۱۸۸ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        باران میبارد پاییز است دلتنگم باد آرام می وَزَد کاش او نامِ مرا صدا کند. آگرین_یوسفی
        ۱۸۹ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        نیستی به وقتِ خیال غُنچه یِ لَبانَت را می بوسَم وَ رویاهایَم را دَستِ باد میسپارم. آگرین_یوسفی
        ۱۸۲ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        نسیمی وزید عطرِ یار آورد حیف جایِ بوسه اش خالیست. آگرین_یوسفی
        ۱۵۱ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        آنگاه که بوسه ها را رویِ لبهایَت ورق میزنم و تو دوستَت دارم را زمزمه میکنی دوست دارم. آگرین_یوس
        ۲۵۰ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        کاش بادِ پاییزی نَوَزَد تا عطرِ تَنَت دلِ هر رهگذری را نَبَرَد آگرین_یوسفی
        ۲۳۴ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        دلتنگی مرا به کوچه پس کوچه هایِ شهر می کِشانَد دلتَنگمُو کسی نمی داند قدمهایَم به سمتِ تو ناله
        ۱۸۹ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        هرچیز را میشود فراموش کرد جز بوی عطرت که جا مانده بر رویِ تَنَم آگرین_یوسفی
        ۳۱۶ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        من به عَطرِ جا مانده به رویِ پیراهَنَت هم حس حسادت دارم. آگرین_یوسفی
        ۳۶۱ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        هوا سرد است لبخندی برلَب دخترکی خجالتی آغوشِ بازِ پسرکی جوان چه گرمایی...کاش پاییز تمام نَشَود.
        ۳۷۵ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        قرارِمان بهار بود فصلِ شکوفه هایِ گیلاس پس چرا با برفِ زمستان آمدی؟ نگو که قرار است بهارم را تلخ
        ۱۸۸ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        باران بارید شقایق واژگون شد مَرد سردیِ گور را به تنِ بی جانش سپرد. آگرین_یوسفی
        ۲۳۰ بازدید     ۳ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        یک عکس یه دیوار پنجره ای که رفتنت را فریاد میزند! آگرین_یوسفی
        ۲۷۴ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        یلدا
        ۲۹۵ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        گفت برایم زار نزن گریه نکن! برایش اشک چشمانم را نقاشی کردم. آگرین_یوسفی
        ۳۴۶ بازدید     ۵ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        گفت برایم زار نزن گریه نکن! برایش اشک چشمانم را نقاشی کردم. آگرین_یوسفی
        ۲۷۹ بازدید     ۲ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        چه آمدَنی چه رفتنی بهار شد تابستان گذشت فصل رنگارنگ تورا فریاد میزند! آگرین_یوسفی
        ۶۳۵ بازدید     ۴ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        شعرهایم را در آغوش گرفته ام چون نوشته هایم بویِ تو را میدهد. آگرین_یوسفی
        ۲۹۴ بازدید     ۰ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        شعرهایم را در آغوش گرفته ام چون نوشته هایم بویِ تو را میدهد. آگرین_یوسفی
        ۵۶۹ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        شعرهایم را در آغوش گرفته ام چون نوشته هایم بویِ تو را میدهد. آگرین_یوسفی
        ۳۰۷ بازدید     ۰ نظر

        ادامه شعر

        آگرین یوسفی

        شاعر شدم وقتی رقصِ موهایت را در باد دیدم! آگرین_یوسفی ♀️
        ۶۱۰ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        مجموع ۱۳۸ پست فعال در ۲ صفحه

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7