محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
چهارشنبه 6 تير 1403
20 ذو الحجة 1445
Wednesday 26 Jun 2024
روز جهاني مبارزه با مواد مخدر
مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خظ قرمز ماست. اری اینجاسایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..
چهارشنبه ۶ تير
تا کی از دردِ دلم باتو بگویم، بس نیست؟
بغضِ انباشته در تابِ گلویم بس نیست؟
تو مرا در همه جا
دوباره می رسد نوروز بی تو!
آن روزبه جرم بی گناهی
درمحبس عشق خوداسیرم
روباه بعداز سی سال دوباره به سراغ زاغ میرود وچنین میگوید
معلوم تا شود که که عاشق تر از که است
قلبِ تو را بیار با دلِ من رو به رو کنیم
هرکس از من طلبی دارد نزد خدا مسئول است اگر از من مطالبه نکند تا دینش را به او ادا کنم
یقینی کاملا مشکوک
و شکی از یقین لبریز
سپاسگزارم
سپاسگزارم باران
غایب ازچشم منی ای حور مست خاطرت کی ماندم در دوردست
دلم تنگه،غصه داره
تب عشقت،یه دنیا میاره
رامو گم کرده بودم
جاده رو نشونم دادی
عطر نفساتو دوست دا
غزلی تازه بگو تا می نابی بخوریم
تا چشم کار می کند اینجا سکوت است .....
تقدیم به دوستانِ خوب شعر نابیم...
پیشاپیش سال نو مبارک....
انـگـار با بنبـسـتها بُــر خــوردهام ...
فدک ما را چه کردید که اکنون
چشمه های جوشان معرفت آن خشکیده اند ؟
میرود از دیده ام یا از دلم هم میرود؟... ...
منمنتظرمببینکهشدسالتمام
اصفهان با زنده رودش
زنده است ...
رفتن به جاهای ضروری باشه با سر خوبه که...
درختکاری
.
هر کس به احتیاجی
بر پا کند دو کاجی
از رفع خستگی نه
از قلت نتاجي
بر کاردش نهالی
ا
شعر ناب دارد نوای ماندگار
از برای اهل دل باشد همیشه افتخار
هرکه را از مهر و الفت مایه دارد یار باد
آمدی وسوسه ی سیب بخوانی به دلم
تا ببینی که پسر هست نشانی ز پدر
از تب خوشه ی انگور شرابم بدهی
تو عشقی نیازی به تحریر نیست
من روبه روتم
تو روبه رومی
زیر زمینم
رو پشت بومی
...
علی رفیعی وردنجانی
به من تعارف نکن عشقی دروغین
که بر آن زهر شیرین نیست میلی
نگو از این و از آن ها جدایی
نه آن مجنون
همانا من...
از همان نخستین روز
شاعر آفریده شدم!
-پیامبر گمنامی که تنها بر یک تن مبعوث شد-
باد
چه ترانه ی نمناکی دارد!
فتنه مي بارد اگر از آسمان چشم تو...
چشمم به آسمان افتاد که آبی بود
ابر ها را در اوج خنده یشان دیدم
به باران بی چتر وُ سقف ات قسم
که من هم به سهمِ خودم می رسم
باد با مویش نمیدانی چه کرد...
عطر گیسویش نمیدانی چه کرد...
باز آ ز مرحمت اي گل كه بوي تو...
به مامانم گفتم:مامان...یه شال گردن میخوام,برام میبافی؟
مثل همیشه...
نم نم بارون، 🌨
من تو خیابون 🚶
عیدآمدهمهشادند بجزایندلمن
حسّی پر شور
مرا با تو !
پیوند می زند ؛
الفبای روشنی
در قاموس آب
پیوندم می زند ...
با چشما
بیا و غبار سالهای
نبودنت را از تمام وجودم بتکان.......
زمانی در سپـهر آبی عشــق
مـثال طــــایر شـــهباز بودم
به اوج کهکــشان بی نـهایت
دمـادم در پی پـ
ای آن که مرا هست رضایم به رضایت
من را برسان زود به پابوس رضایت
من اما پشت پرچین خیال ازیاد خواهم رفت
گاهی زود می رسم
مثل وقتی که به دنیا آمدم
گاهی اما خیلی دیر
مثل حالا که عاشق تو شدم در این سن و سا
روزی بادسای پرازشکوفه های اشتیاق...
فدای غنچه ی موهای یک کمی به دَرَت
آتش چشم تو دیریست به جانم شده است
بگذار که در پیرهنت ماه برقصد
با هرم تب آلود تنت ماه برقصد
گیسوی رها را تو رها تر کن و بگذار
ب
به ظاهر ؛ جملگی با هم رفیقیم ...
تو آن مهری که در سرمای یلدا شب
چو خورشیدی که آید از پس تاریکی شب
ز غاری سرد و تاریک و پر درد
بد
دریغ از گوهری کم یاب،دریغ از رویی چون مهتاب
دریغ از قلب چون شیشه،دریغ از تاب،دریغ از تاب
⚫وروجک
وروجک عاشق
لابلای طنّازی هایت
وسیع شده ام!
مث:
چیزی که...
ميخواهم از این درد نهانی بگدازم
با خاطره شاد تو صد قصه بسازم
باشد كه از این ابر زمستانی غمگ
چرا خواهی که از من دور باشی
برای دیگران در تور باشی
درماندردهایدلمبوسههایتوست
خیس خیسم ،
از اشک
خانه ی خاطره خالی ست ،
ز بوی تو و من
کاش پر می شدم از بوی تو وخاطره ها.
بی تو هر صبح و شبم رنگ زمستان دارد
دل دریایی من میل به طوفان دارد
عید یعنی عطر تو ، عطر بهار
ساقه ی سبز خیال،باغ و سه تار
برای سایه ی تنها دگر بُرد قماری نیست
ماه بانوی من ! دمی بنشین
پیشِ مردی که دوستت دارد
جای سیگار کشیدن غزلی شعر بخوان
بر بال موج آبی شدم،از شعر تو ماهی شدم
من ماه را بوییدم و از قصه ای راهی شدم
شیرین تر از لیلا نبو
نمی دونم چطور شد که همچین نوشته ای به سرم زد! به هر حال شعر ناب حضرت مولانا رو با تقلید خراب کردم،
جهان را با نگاهت بین
تفکر کن
تعقل کن
سرابی بیش پیدا نیست
در این مجموع بی سامان
جانمازت مادرمن نوش داروی دعاست
ای خدای بهار کاری کن
تا به جان ها بهار ریشه کند
بتکاند دل از سیاهی ها
ریشه ی قهر و غصه تیشه
دیوارهای شهر غمت را تباه کن
معشوقه ام بیا و برایم گناه کن
بهار، نام ِ دیگرِ توست
آن جا که پنجره ی اتاق را باز میکنی
موهای بلندت را در باد رها میکنی
ای دادازبی پولی،که دل راشرمنده کرد
تحصیل وبامدرکند،پیش همه بنده کرد
ای دادازجوانی،که یک قلب پیرد
مجموع ۱۲۴۹۸۷ پست فعال در ۱۵۶۳ صفحه
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک