نمیدانی چه کرد...

سلام کاوه عزیز اشعار ت زیبا ست دوست همتبارم موفق وسربلند باشی

سلامممممم
بسیاارزیبا بود
احسنتتتتتتتت
لذت بردم

ماناباشید قلم توانایی دارید

درود بر شما
غزلی شورانگیز بود
استفاده کردم
موفق باشید

درودها دوست عزیزم
لذت بردم از طنازی قلمت
ممنون که میسرایی
دستمریزاد و هزاران احسنت

در کانال تلگرام سایت قرار میدهم

........ ....... ........

باد با مویش نمیدانی چه کرد...
عطر گیسویش نمیدانی چه کرد...

درودها ...حضرت استادم...

به به ..........چقدر زیبا و طنازانه و استادنه سرودید..
بارها بارها ..غزل زیبایتان را خواندم...محظوظ شدم....
خوشحالم ک خواننده ی دلنوشته های ..خیال انگیز و زیبایتان هستم....
در محضرت میاموزم ....بزرگوارم.......


میدانم!
بهار خنده ی زیبای توست که
هر روز در دلم سبز میشود…........(تقدیمت مهربان استادم........ )

...... ........ ...........

دست به شعرتان ستودنیست

درود عزیزم

سلام جناب احمدزاده گرامی
بسیار زیباست
دریف هم عالی

با منِ بیگانه با بیگانگی
آشنا خویـش نمیدانی چه کرد...

بین " آشنا " و "خویش" حرفی بوده که به دلیل اجبار وزن حذف شده یا تایپ نشده احتمالا. خلاصه که معنی این مصرع و بیت را متوجه نشدم

برقرار باشید و بسرایید

سلام

کاش می گفتی ... چه کرد - چون نمی دانم ... چه کرد

زیبا بود و صد آفرین

عماری

درود بر شما

قلمتان را دوست دارم.

موفق باشید.

درودها بر شما،

بی نهایت دلنشین و شیرین و هوشمندانه و ظریف
قلمتان ستودنیست 🌹🌹🌹

درود بر شما

شاعر گرانقدر و توانا جناب احمدزاده بزرگوارم
درودهای بیکران بر شما
غزل هایتان هرآنچه یک غزل نو را لازم است
در خود دارد
دست مریزاد به قلم و ذوق و توانایی تان

بسیار زیبا
درودبر شما

سلام بزرگوار
بسبار زیبا ساده و صمیمی
🌹🌹🌹🌹
🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹

درودها گرامی شاعر

بسیار زیباست قلمتان نویسا به عشق تا همیشه