شنبه ۱۴ مهر
|
|
مهر آمد و بی مهر مرا کشت به مهر
همراه دلش کینه به دل کشت به مهر
یخ بسته دلی سنگ دلش نیز شکست
نیمی
|
|
|
|
|
بودی تو در کنارم اگر، گم نمی شدم
محتاج مهر و ماهِ ترحُم، نمی شدم
در بیکرانِ عالمِ جهل و جمود خود
|
|
|
|
|
با این پسرا
گرم که گرفتی
بعد این دردسرا
گیرم که گرفتی
دیدی خودتو
به باد دادی
بدی بودنتو
رخ
|
|
|
|
|
شد لاله زار طرف چمن در چمن چمن
|
|
|
|
|
نوری مقدس در افق ، آنقدر دورم از تو من/پیچیده در شعرهایِ من پژواک بارانی توست
|
|
|
|
|
دانم آخر از درد عشقت، زیبایم ای پر پروازم...
|
|
|
|
|
چگونه پانهادیم براین دایره غفلت
که ورای هرتقاضایی عزابود
|
|
|
|
|
معراج در مرام ماناست
که آواز احمدی سر داده است
|
|
|
|
|
عشق امام هشتم عاشق ترم ز پیش کرد
|
|
|
|
|
مرا به وسعت اندیشه زیر خاک کنید
|
|
|
|
|
بیا ای دل بیا ای شور تنهایی
بیا بر من بزن دادی به پهنای سماواتی
تو کز این چشم پر خونم ببردی سادگ
|
|
|
|
|
قلمم... بی آنکه بدانم؛
عاشق کاغذی شده بود...
|
|
|
|
|
حیف در چشمِ تو، آن مِهر و صفا نیست که نیست
ذرّهای در دلِ سنگِ تو، وفا نیست که نیست
تو همان باغِ پ
|
|
|
|
|
همچون یک رود آرام ،
میروم به هر شیب
|
|
|
|
|
تمام ابرها را با هم امشب آشتی دادم
|
|
|
|
|
دست تقدیر گهی سوز و گدازی دارد
گذر از عشق ندانی چه هوایی دارد
گر هوا خواه نگارین رخ زیبارویی
عهد
|
|
|
|
|
تو یی علت آسایش
منم سر پا به تو خواهش
به تو نیازش
|
|
|
|
|
کلامم امتداد می یابد در واژه ای که مثل سابق نیست
|
|
|
|
|
دلم برای شما می تپد عسل بانو
برای دیدن رویت و یک بغل بانو
...
|
|
|
|
|
سنگ تنهايى به سرعت آمد و بر دل نشست
روز سختى بود آن روزى كه جام دل شكست
ساحل آرام و آبى وس
|
|
|
|
|
کابوسهایم را،
رویا کن!
از آمدنت؛
همه چیز بر میآید.
لیلا_طیبی (صحرا)
|
|
|
|
|
در این شبها یقین دارم که بیمارم
تو را میبینمت با اینکه بیدارم
ندارم چارهای دیگر فقط باید
به
|
|
|
|
|
دوش که از میکده آمد برون
سینه بر افروخته ....
|
|
|
|
|
مرگ در رگ هایم زندگی می کرد...
|
|
|
|
|
🍂پریشانم من از هر بی خیالی🍂
🍂 خروشان گشته گرمای جهانی🍂
|
|
|
|
|
در رقص قطره ها
چشم ها تر شدند
بغض های کهنه صد پاره
زبانه کشید
شعله های درد
در آغوش تنهایی ام
|
|
|
|
|
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
پرسپولیس ،پرسپولیس
|
|
|
|
|
ما را چه گریز از غم هجران تو باشد
یک جامه لمالم شده ای در نظر من
|
|
|
|
|
چه باشد رازاین پرده که بر ما بر نمیگیری
چه باشد رمزاین مستی که تو ساغر نمیگیری
|
|
|
|
|
نم نم بارونو دیدی بی صدا
که چشای ابریمو می زد صدا
تو نگفتی دل من بی سر صدا
میزنه هق هق گریه بی صد
|
|
|
|
|
تو نگو بودند کنارم محاله
تنها این یک خیاله
رسیدند به تو یک سرابه
|
|
|
|
|
✍️ تصنیف سرا
م.مدهوش
(❤️Everheart)
🎧 دکلمه: بانو هستی احمدی🌸
|
|
|
|
|
می روم تا که به اختر گله ای چند کنم
گله از بخت سیاه و دل شوریده ی این درد کنم
اخترا روی رخت آینه
|
|
|
|
|
سجاده برایم هست ،
چون دروازه ای عظیم
|
|
|
|
|
کاش من روبه روی خودم
بودم
تا به ضرب نیزه ی خشم...
|
|
|
|
|
امشب شب شعر است و شب قافیه بندی
|
|
|
|
|
مرا از این سکوتِ شب
از این باران رهایی نیست
مرا با حالِ خوبِ دل
دِگَر هیچ آشنایی نیست
|
|
|
|
|
بوی بهار می دهد شاخه پر از شکوفه ها
سوی امید می برد قلب شکسته از جفا
با چه صدای دلربا بلبل مست م
|
|
|
|
|
بگو لیلی کجاست حالا که مجنونم
|
|
|
|
|
بیهوده بود هر چه که پنداشتم ز تو
|
|
|
|
|
عناوین غلام و کدخدا را حذف می کردم
|
|
|
|
|
قشنگ تریم بهارم مهنا جان
خدایا شکر چون دختر به من دادی
یه گل از صد پسر بهتر به من دادی
نسیم لط
|
|
|
|
|
با تو هستم
دوره گردِ کوچه های بی چراغ
چند ویرانه تو را روشنگر راه شب است ؟
تا به کِی روبن
|
|
|
|
|
چشم هایت تلاویست پر از فتنه و نیرنگ
ما وعده صادق شده ایم آمده ایم جنگ
ما موشک سجیل شدیم تا که بب
|
|
|
|
|
می خانه شدم بیا که ساغر بزنی
باغ ام که تو پرانه صفت پر بزنی
در بسته ام از هر کس و آسوده شدم
خو
|
|
|
|
|
رقص شمشیرت کجا رفت ای عرب؟
|
|
|
|
|
به روی شانه ی بی عاری
انداخته زندگی
نعشم را...
|
|
|
|
|
خداوندا مرا در فقر خویش.....
|
|
|
|
|
آمدی جانی ندارم در بدن دیر آمدی
|
|
|
|
|
یکروز درمیان اینهمه یکریز یلخی گریها
|
|
|
|
|
آتش زمهربانان بر جسم و جان ندارم
|
|
|
|
|
هرکس که اذان گفت، بلال حبشی نیست
|
|
|
|
|
پس از مرگم
بسوزانیدم...
آتـش بـر سـراپـای تنـم ریـزیـد...
|
|
|
|
|
طالبِ جنت نشدم من ، مگر؛
بهرِ تماشایِ جمالِ علی «ع»
|
|
|
|
|
در زندگیم یک اشتباه کردم
آن هم زندگی بود
|
|
|
|
|
بوم ها رنگ نکنید
نقشی از چهره میانش نکشید
این حوالی همه رنگارنگند
|
|
|
|
|
پرنده ای
با یک حرف عاشق شد
پرنده ای
با دو حرف اسیر شد
پرنده ای
با سه حرف قلبش شکست
|
|
|
|
|
دیگه ندیدم تو رو ، بی من عاشق نرو ، حیفه که بی هم باشیم
|
|
|
|
|
آتش اندر دل بیافتد ، سوزد و خاکستری /
ماند از هر آرزویی ، یادگارِ بهتری
|
|
|
|
|
صداقت پلاکش هم اینجا گمه!
|
|
|
|
|
در دایرهٔ دنیا هرچند که گمنامم
|
|
|
|
|
بهشت یعنی حریم آغوشت، نیستی و جهانم جهنم است
|
|
|
|
|
من از آشوب و جنگ و آتشِ خونبار بیزارم
|
|
|
|
|
هزار نفر بوسه
به روی گونه هایت
در انتظار...
|
|
|
مجموع ۱۲۶۹۵۰ پست فعال در ۱۵۸۷ صفحه |