سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 دی 1403
    28 جمادى الثانية 1446
      Saturday 28 Dec 2024

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۸ دی

        اشعار دفتر شعرِ غوغای آرامش شاعر عظیمه ایرانپور

        عظیمه ایرانپور

        فارغ از غوغای بین صبح و شام در سکوتی ژرف می مانم مدام تار تنهایی و پود سادگی پیش پایم ب
        ۷۰ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        چشم هايم را كه بستم روى ايوان ديدمت بر سر سجاده اى از نور ، مهمان ديدمت خواب بودم،خواب مى
        ۸۶ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        صداى پاى باران توى گوشم بى هوا پيچيد نسيمى نرم رقصيد و ميان قطره ها پيچيد نگاهم رو به بالا
        ۱۲۰ بازدید     ۳۹ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        یک امشب دور خواهم شد از اينجا هرچه بادا باد رها خواهم شد از تن پوش دنيا هرچه بادا باد يك ا
        ۷۹ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        بارالها بزند ماه در خانه ى او مرغ آمين بنشيند به سر شانه ى او آسمان نور بپاشد به سراپاى تن
        ۱۰۰ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        تكه اى از ابر سرخ كوچكى بر آسمان ساحلى آرام بود و موج دریا و غروب با نگاهى خيس از باران بى پرو
        ۱۱۳ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        اشتياق من فراوان بود اما راه…دور چشم هايم بى قرار ديدن درياى نور او شفيق ناتوانان بود و در
        ۱۱۲ بازدید     ۴۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        سنگ تنهايى به سرعت آمد و بر دل نشست روز سختى بود آن روزى كه جام دل شكست ساحل آرام و آبى وس
        ۱۴۷ بازدید     ۳۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        باز باران كاش مى باريد بر سقف كلاس در خيالم مى سپردم دل به جنگل هاى گيلان حجمى از آرامش
        ۱۹۳ بازدید     ۴۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        بر  گل نشست قايق بى بادبان من ناگاه تيره شد همه جاى جهان من ماندم ميان ورطه اى از انتظار و ترس
        ۲۷۹ بازدید     ۵۶ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        وسعت آبى آرامت مرا مسحور كرد از خودم،از مرزهاى بسته ى تن دور كرد بر تماشاى بلنداى تو ابرى
        ۲۳۲ بازدید     ۵۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        نوعى از غم در نگاه هر كسى پنهان شده هركسى كه واقعا مصداق يك انسان شده آدم از غم ها به شادى
        ۲۱۷ بازدید     ۳۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        خاموش مانده ام كه خودت را رها كنى شايد بگويى آن همه حرف نگفته را همواره حرف هاى مرا گوش كرده ا
        ۲۲۳ بازدید     ۳۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        دلم درياى خون اما نگاهم آسمان است ميان آسمان و موج خون رنگين كمان است سكون، مرداب بى رحم ت
        ۴۰۸ بازدید     ۴۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آغاز مى كنم سفرم را ، تو هم بيا شايد رها شويم از اين حال و اين هوا حال دلم سياه شده در هوا
        ۲۸۴ بازدید     ۳۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        خاطرم نيست كجا روى زمين افتادم رفته انگار همه خاطره ها از يادم ميل برخاستنم هست بپرسيد از
        ۳۱۹ بازدید     ۵۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        در سفرها گاه گاهى راه را گم مى كنم مقصدم را هم مسير حرف مردم مى كنم مى روم هر لحظه پايين تر
        ۲۸۷ بازدید     ۶۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        تا سفرهايم به دنياى درون آغاز شد  راه سبزى در زمستان وجودم باز شد گام هايى را كه با ترديد
        ۳۰۰ بازدید     ۵۳ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آواى خوشى مى شنوم، نام شماست؟ يا موج صداى نرم و آرام شماست؟ انگار نواى زندگى خورده به گوش
        ۳۷۵ بازدید     ۳۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        ناگهان اندوه با كل سپاهش حمله كرد شهر دل تسليم شد در التهاب اين نبرد از غبار غم تمام كوچه ه
        ۲۵۳ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        از ميان هاى و هوى تند طوفان هاى سرد دست در دستان هم رد مى شويم از اين نبرد لشكر طوفان هجومش
        ۱۸۱ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        هوا، هواى غريب غروب پاييز است نگاه مردم شهر از شراره لبريز است رسيده شعله ى آذر به دامن آبا
        ۴۳۷ بازدید     ۴۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        نگاه ابری دنیا خزیده در جانم سکوت مبهم قبل از شروع طوفانم فشرده پنجه ی بغضی گلوی تلخم را
        ۲۵۶ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        مدم دنيا براى چه؟! نمى فهمم چرا؟! بارها پرسيدم از خود: من كجا؟! اين جا كجا ؟! روز و شب دنبال
        ۲۹۹ بازدید     ۵۱ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        بزن كنار پرده را بيا كمى نگاه كن نگاه پشت كرده را دوباره رو به راه كن اگرچه پشت پنجره هميشه
        ۳۵۳ بازدید     ۴۱ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        در عبور از سايه هاى وهم ناك ديدمت آرام، روشن، سبز و پاك مى گذشتى با سكوتى سازگار فارغ از
        ۳۰۱ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        روزها مى روند و مى آيند در كنار سياهى شب ها من در اين رفت و آمد بسيار مى نشينم كنار اين دني
        ۸۷۷ بازدید     ۷۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        افتاده اى در دام صياد تباهى برده تو را گرد سپيدى تا سياهى اى جانشين آسمان بر پهنه ى خاك گم ك
        ۲۴۴ بازدید     ۳۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        مهرى كه باريد از نگاهت بر جهانم رفت و نشست آرام بر اعماق جانم دل مى ربود از هر كسى هر واژه ى
        ۴۸۲ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        پر از آرامش سبز بهار است وجودى كه هم آغوش قرار است گذشتن از كنار او برايم وراى حس ناب افت
        ۳۲۱ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        دنيا كمى آرام تر آخر كجا با اين شتاب افتاده زير پاى تو دل هاى بى حد و حساب
        ۲۴۶ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آتشفشان خفته را فعال كردى ناگهان پرتاب شد خاكسترم بر پهنه هاى آسمان بعد از سكوت سال ها با
        ۲۷۴ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        در ميان آب هاي راكد مرداب ها می توان مى توان امواج نورى ديد از مهتاب ها مى شود از ازدحام ش
        ۲۸۶ بازدید     ۲۸ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        بهار چشم هاى تو مرا به سمت "مهر" برد فريب سيب را دلم از آن "بهشت واره" خورد روانه شد به سم
        ۳۰۵ بازدید     ۳۶ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        برای من که همزاد غروبم غروب احساس دل تنگى ندارد غم سرخى كه اطرافش نشسته  به عمق چشم هايم مى
        ۳۳۶ بازدید     ۵۱ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        هربار مى نويسم از آن حس آشنا پرواز مى كنم به فراسوى ادعا حسي شبيه معجزه از چشم شاعرش  باريد بر
        ۲۸۶ بازدید     ۴۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آرامش آغوش ساحل در كنار غوغاى غرش هاى دريا ماندگار است یک تابلو از عشقى شگفت انگيز اينجاست
        ۳۱۶ بازدید     ۳۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        از حجم سياهى زمين غمگينم دلتنگ نگاه سبز فروردينم اى كاش بهار اجازه مى داد كه باز نزديك نگاه ناب
        ۴۰۵ بازدید     ۳۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        از پای نمی افتم، از دست نخواهم رفت بررویم اگر صدبار در بست نخواهم رفت دلبسته ی بارانم، واب
        ۵۸۰ بازدید     ۲۳ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        صداى گام هاى آسمان بر خاك مى آمد همان شب كه نگاهم سمت تو بى باك مى آمد
        ۳۴۱ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        گاهی هوای عشق هوایی مکدر است چیزی شبیه پنجره های مشجر است انگار در مسیر پر از مه رها شدی  برخور
        ۳۹۶ بازدید     ۳۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        ماه پشت ابر مانده، بادها یاری کنید شهر دارد غرق در شب می شود، کاری کنید آبروی خاک رفته پیش
        ۵۲۶ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        گاه دریا با تمام بخشش و آرامشش  مهد طوفانی مهیب و بی محابا می شود  بستر روزی رسان مردم ساحل نشین 
        ۳۴۷ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        آتش زده خونسردی تو بال و پرم را دربند کشیده شب چشمت سحرم را یک لحظه به من خیره شدی...خوب ندیدی!!
        ۵۰۱ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        ستاره در هوای تو شبیه ماه می شود  سپیده یار غار با ‌‌شب سیاه می شود  دوباره زنده می شود زمین به
        ۲۴۹ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        مثل ياس كبود شده اى در لباسى به رنگ پاك سپيد چشم هامان غم تو را ديدند قلب هامان ولى نمى فهميد كو
        ۱۲۷۳ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        حس مرموز و عجیب شب چرا درد را چندین برابر می کند ؟! روز اگر بر دل خراش افتاده است  شب همان را زخم
        ۷۷۰ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        کاش می شد آسمان یک بار می آمد به خاک  می نشست و حرف می زد با زمین سینه چاک می نشست و با نگاه آبی
        ۵۳۸ بازدید     ۲۷ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        می خواهم از مسیر زمستان سفر کنم برشانه های برف شبی را سحر کنم از مرزهای کشور خورشید و شهر نور ب
        ۷۷۸ بازدید     ۲۴ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        رفتم میان خاطره ها زندگی کنم  بی تو چگونه... آه... چرا زندگی کنم؟!  از دست های سرخ زمین زخم خورد
        ۶۲۴ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        سبز بودم، سبز هستی، سبز می مانیم ما ساکن کوی خزان اما بهارانیم ما باوجود تندباد وحشیِ گستاخ و سر
        ۹۲۴ بازدید     ۱۰۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        رنگ می پاشم به روی لحظه های زندگی  این سیاهی را نمی خواهم برای زندگی  آنقدر در خواب دنیا همنشین
        ۴۴۶ بازدید     ۴۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        برف می بارید و باران گلوله بر سرش خون و آتش بود و یاد بغض داغ مادرش  درهجوم تیر و ترکش، توی ذهنش
        ۱۰۷۴ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        سایه هایی از توهم های پوشالی تو را با خودش برده به سمت انفجار ادعا مست امواج جوانی می خروشی سهمگ
        ۶۱۲ بازدید     ۳۹ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        در بازی بی منطق احساس؛ دلم باخت  آن شب که مرا زندگی از چشم تو انداخت  هرکس که دلش باخته در معرکه
        ۵۴۴ بازدید     ۳۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        سال ها از قهر من با آینه رد می شود  دارد این دلتنگی امشب خارج از حد می شود  باز دنبال خودم می گر
        ۶۱۵ بازدید     ۲۵ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        دلم را سخت لرزانده هوای سرد دلتنگی چرا با حس سرمای زمستانی نمی جنگی!؟ برایت بافتم از واژه هایم ش
        ۸۷۴ بازدید     ۳۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        تن دنیا پر از آشوب و درد است زمین با ساکنانش در نبرد است زمستان برف پاشیده به دل ها پریده رنگها
        ۴۶۲ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        در انتهای جاده ی تاریک تنهایی در کلبه ای بی پنجره بی همسفر بودم از چشمه های آسمان اندوه می بار
        ۸۳۲ بازدید     ۲۹ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        بر مزارم بنویسید: پریشان بودم دوره گردی که در این قافله مهمان بودم در هجوم شب و شوریدگی و
        ۱۵۹۳ بازدید     ۶۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        کمی وحشی تر از طوفان و با آرامش باران خودت را می رسانی تا شب و خواب پریشانم تو رویای منی هرشب ولی
        ۷۵۴ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        عظیمه ایرانپور

        جاری شده بودم که به دریا برسم شب همسفرم شد که به فردا برسم بی راهه فراوان شده و می ترسم
        ۷۷۶ بازدید     ۳۶ نظر

        ادامه شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7