سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 13 اسفند 1403
    4 رمضان 1446
      Monday 3 Mar 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        تمام پلیدیها در خانه ای قرارداده شده و کلید ان دروغگویی است. امام حسن عسكري(ع)

        دوشنبه ۱۳ اسفند

        اشعار دفتر شعرِ طلوعی دیگر شاعر دانیال فریادی

        دانیال فریادی

        مجنون وار پیمودم جاده را وقتی جاده در خیسی تن مان غرق بود...
        ۴۴ بازدید     ۱۳ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        دختری بود آرزو بر لب چشم در راهو حسرتی در قلب وشبی آرزو در دلش به گل نشست وهم چو زورقی سر گر
        ۲۱۲ بازدید     ۳۱ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        صدای پروانه ها از بال هایشان می اید و صدای قلب من از زخمی کهنه...
        ۷۶ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        و انبوه ی قناری ها که بر شاخه‌ های سیب آواز می خوانند..
        ۱۰۳ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        اجتناب کردم از خودخواهی خودخواهی جلوی راهم سبز شد....
        ۱۱۰ بازدید     ۲۰ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        هاشم در راه مدرسه روی برف ها نوشت تا عید فقط یک هفته مانده است
        ۱۳۳ بازدید     ۱۹ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        وشبی آرزو در دلش به گل نشست وهم چو زورقی سرگردان در ته ذهن ش به گل نشست
        ۱۱۱ بازدید     ۰ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        گریختم... از بحث های بیهوده زیر چراغ های نفتی دودآلود...
        ۷۱ بازدید     ۰ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        کاش می شد پرسید! تا طلوع خورشید چه کسی وقت دارد چه کسی آفتاب صبح را خواهد دید...
        ۱۵۹ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        خواستم به ثریا برسم ثریا کیف گم شده اش را در بازار از من طلب کرد
        ۶۳۳ بازدید     ۴۶ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        کجا بودی آن روز که تنهایی ام کپسول اکسیژن م بود در اوج بی نفسی
        ۶۰ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        این گل ها که باز می شوند در هپروت ذهن من ....
        ۸۱ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        در خرید امروزت سیب را فراموش نکن و عشق را و گذشت را و ذوق را
        ۳۳۸ بازدید     ۲۶ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        موشی از سوراخ لانه ش ابر ها را بو می کرد
        ۶۸ بازدید     ۶ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        شاد باش وقتی هنوز زیر درخت مجنون عاشق می شوید...
        ۹۴ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        انارهای سرخ خون افشانی می کنند وقتی که پیمان صلح در قاب پوسیده ای آویزان است
        ۸۸ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        کجای این تنهایی جایست برای فراغت تن هایی که قاب تهی کرده اند...
        ۱۲۰ بازدید     ۱۷ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        چرا فراموش کنم...چرا وقتی سایه های شک از رگ گردن به من نزدیک تر است
        ۱۰۷ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        من از آسمان سهم دارم من از گنجشک های خیس زیر باران... من از مورچه ای که بارش را به لانه نرساند
        ۲۳۹ بازدید     ۱۸ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        ستون ها یک دست بود راهی برای عبور نبود گلدانی را آب دادم گلی شکفته شد....
        ۶۲ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        آفتاب خوابم را رنگی کرد چشمه شعر هایم را خیس پروانه ای بر شانه هایم نشست
        ۹۳ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        پدرم شخم میزند افکارش را پای دیواری به چه بلندی...
        ۱۱۸ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        صبح است پنجره را باز می کنم اجاق را خاموش می کنم صبحانه ی تنهایی من آماده است روزنامه را باز می
        ۲۶۸ بازدید     ۳۹ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        هوا گرفته است.. این فانوس لرزان با باد قرارداد صلح نوشته است
        ۱۴۵ بازدید     ۲۲ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        می بندم این دو چشم رویایی تا شوم مست از عطر تنش تا که نوشم پیاله افسون از دو چشم شراره فکنش
        ۱۲۱ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        خواجه در بند سر زلف نگار بود آن شب گرم تدبیر شکار دل یار بود آن شب
        ۱۲۴ بازدید     ۱۲ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        با انگشتانم می بینم باچشمانم نقاشی می کنم با لب هایم گوش....
        ۱۹۰ بازدید     ۱۴ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        می‌خواهم به آدرسی که کف دستم نوشته اند بروم..
        ۱۴۵ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        پنگوئن های امپراطور در خوابم رقص سماع بر پا کرده بودند.ماهیان مرکب انگار با چشمان من می دیدند....
        ۲۸۴ بازدید     ۲۱ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        چراغ خانه ی ما کم نور است چراغ خانه ی ما مهتابی ست چراغ خانه ی ما هر شب چشمک می زند
        ۳۶۸ بازدید     ۳۵ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        کوه راه میرود زمین می خوابد ومن شعر هایم رابر کف دریا می نویسم
        ۱۲۰ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        می‌خوام به جوانی مادرم زنگ بزنم سالهاست حالش را نرسیده ام امروزعکس ش بر دیوار انگار به من لبخند
        ۴۷۷ بازدید     ۵۹ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        ماه راه دل فریبی خود را تنها در پنهان شدن پشت ابر ها می داند
        ۲۰۷ بازدید     ۱۵ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        اگر شیری اگر میری اگر مور گذر باید کنی آخر لب گور اگر شادی اگر شوری اگر مست طریق آدمیت در سرت ه
        ۱۵۱ بازدید     ۱۰ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        مردی نشسته پشت فرمان چشم می دوزد از اینه بغل به زنی کنار اتوبان می رسد به ناکجا آباد آخر ا
        ۱۱۸ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        بر دستانم داغ بر رخسارم آتشی از شوق بر خاطراتم خطی از پیغام دوست بر آستین پیراهنم نقشی از دس
        ۱۳۵ بازدید     ۱۶ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        پرنده ای با یک حرف عاشق شد پرنده ای با دو حرف اسیر شد پرنده ای با سه حرف قلبش شکست
        ۱۳۴ بازدید     ۱۱ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        نمیدانم چرا مردم قفس را آفریدند رهایی را به دست خویشتن در بند کشیدند
        ۹۲ بازدید     ۹ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        جهان خانه ی من است فضیلت برادرم چشم مرکبم هر شب شخم می زند ایمانم را در زمین بایر مغزم..
        ۱۶۸ بازدید     ۲۰ نظر

        ادامه شعر

        دانیال فریادی

        در من زیارتگاه یست با هفتاد چلچراغ روشن و هفتاد تصویرجوان ناکام و هفتاد گلدان لاله رنگارنگ
        ۱۲۲ بازدید     ۸ نظر

        ادامه شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8