جمعه ۳ اسفند
صدای پروانه ها.... شعری از دانیال فریادی
از دفتر طلوعی دیگر نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ ۷ روز پیش شماره ثبت ۱۳۵۹۱۲
بازدید : ۵۷ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب دانیال فریادی
|
نقشی
بر دایره ی قلبم نشسته است
نقشی بر نقطه روشن وجدانم
نقشی زیبا...
شاید
از زخم های کودکی ام به یادگار
مانده است
نمیدانم...
انگار
صدای پروانه ها
از بال هایشان می آید
و صدای قلب
من
از زخمی کهنه...
انگار
زوزه ی باد
در گوش هایم
افکارم را سیقل می دهد
انگار
پریچهره های غمگین
که ناله هایشان
قلب زمین را می فشرد
و اندام های نهیف شان
در چهارراه فصول
درز اتومبیل های مدل بالا
پنهان است
شاید
دست های کوچک
شیشه پاکن ها
نقش آنان را بازی می کنند
و بوق هایی
به شکل ارواح
عبور منظم
مغزهای ترافیک زده نالان را
نظارگر است
شاید آنکس
که از این
دست های کوچک
گل میخرد
مجوز عبور از پل صراط را در جیب
دارد
شاید
پروانه هایی
که بشدت
به شیشه ی جلوی اتومبيل
بر خورد می کنند
در فیض خدا غرقند...
با تشکر
دانیال فریادی
با نقد خویش راهگشا باشیم
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام بر شما بانوی ارجمند تشکر ویژه بابت نظران و ممنون که به من سر زدید | |
|
سلام افتخار دادید که به صفحه من سر زدید ممنون از شما سلامت باشید و شاد | |
|
سلام و درود به شما دوست و استاد گرانقدر ممنون از نظرات سودمند شما همیشه سلامت بمانید | |
|
سلام بر شما استاد بزرگوار ممنون از شما سلامت باشید تا شاد | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
املای صحیح کلمههای سیقل، صیقل نیست؟ یا نهیف، نحیف؟...🤔
درود بر شما جناب فریادی و تفکرات زیبایتان