چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت
آه ای آسوده گی..... شعری از دانیال فریادی
از دفتر طلوعی دیگر نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ ۲ روز پیش شماره ثبت ۱۳۷۵۰۵
بازدید : ۸ | نظرات : ۱
|
آخرین اشعار ناب دانیال فریادی
|
آه
ای آسوده گی
پناه م ده
وقتی
کلاغان خبر چین
به سوگواری
پریچهره های خسته
از واماندگی
رهسپار می شوند
و من فراموش می کنم
آخرین تبسمم را
به چهره ی
ماه شب چهاردهم
و آخرین سلامم را
به طلوع سرشار آفتاب
کجاست خانه ی معشوقی
که بانگ گام هایش
شفادهنده ی قلبی ست
که لحظه احتضار
را می کشد
و شانه هایی
آنقدر تکیده
که رقص مرگ را
نیمه تمام رها می کند
بگذر بهار را
در تصویری که از چشمان تو دارم
تصور کنم
بگذر قلبی را
که بر تنه ی درخت
کشیدیم
التهام بخشیم
بگذر نعشی را
که قبله ش را گم کرده است
با دستان آرامش بخش تو
به گوررهسپار کنم
با تشکر از دوستان گرامی
دانيال فریادی
با نقد خویش راهگشا باشیم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا
وبردل نشست
هزاران درودتان باد
شاعر وادیب گرامی