يکشنبه ۲۷ خرداد
|
|
من یک معلمم
عشق می آموزم به کودکی نو پا
درس می گیرم از کودکی دیگر
|
|
|
|
|
ای کاش نبودی که دلتنگ تو باشم........
|
|
|
|
|
مست از عشقم و از باده و گل
در سر آواز بلند است و نجوای دهل
عجب از گل که در دامن یار است هنوز
|
|
|
|
|
زِ دستِ زلفِ سیاهش ملالی اَسْت دلم
گرفته ماتم و غم چون عَزا لی اَست دلم
|
|
|
|
|
تضمین غزل شماره ۱۲۰ دیوان حافظ شیرازی
|
|
|
|
|
تو پر از عشقی و رویای مرا میسازی
|
|
|
|
|
صادق
اشک با چشمان من در الفتی بس صادقانه
هر دو غمگین در به در دنبال قبری بینشانه
سوک تنها
|
|
|
|
|
چشمان تو تخصیص زده بند جزا را
|
|
|
|
|
ماهی ساکت،
برکهای دلگیر،
دور از ستارگان بازیگوش!
رها_فلاحی
|
|
|
|
|
تا پای جان شدیم و امید وصال نیست
|
|
|
|
|
زبانت تلخ و لبهایت شکر دارد
|
|
|
|
|
مغزم یخ کرده
حسی دارم همچو زمهریر
|
|
|
|
|
بیر بوسه زکات ایله تئز اول کی یوباندیرما
سال برقعه نی چهروندان ایمانیمی یاندیرما
|
|
|
|
|
تو
مرا
از این
جهنم!
برهان...
|
|
|
|
|
تمنای گرسنه تیر آتشبار می زاید
|
|
|
|
|
هر شبم چهرهٔ زیبای تو دیدن دارد
|
|
|
|
|
بهار است
پرنده ها میخوانند
کاش با نوایِ باران
هم آواز بودیم
اردیبهشت استُ
در خیالم با تو می چرخ
|
|
|
|
|
رخت عزا بر شانه های روزگار
|
|
|
|
|
ای خوب تر از خوب تر از خوب ترینان
|
|
|
|
|
به عالم یک نفر لیلی نباشد
|
|
|
|
|
دئدیم ای گول اورگیم ایچره نهال ایله میسن
سینمی تنگه سالیپ عشقی محال ایله میسن
|
|
|
|
|
شعر کودکانه شهادت امام جعفر صادق (ع)
|
|
|
|
|
آمدی ، آمدنت حال مرا ریخت بهم
یک نگاهت ، همه ی فلسفه را ریخت به هم
|
|
|
|
|
ببین که نذر و نیازی نمیکنم، مرادی نیست
ز بود نبود کسی، که اعتقادی نیست
به تفکر نشستم و دیدم، بسی
|
|
|
|
|
نسلها قربانی اند و اصل ها زاری شده
وعده ها دیگر سراسر پوچ و تکراری شده
دردها درمان ندارد بانیان وی
|
|
|
|
|
در غم صادق (ع)، امام شیعیان_ ناله خیزد از زمین و آسمان
|
|
|
|
|
جهان باغ خداوند است
و مردم از همه رنگ و نژاد و خوی و فرهنگی
نهالانی شگفت انگیز
|
|
|
|
|
دوست دارم زندگی را با تو و عطر بهاری
|
|
|
|
|
✍️ تصنیف
م.مدهوش🍃
🎧 دکلمه: بانو هستی احمدی✨
|
|
|
|
|
درآن سکوت یکریز
درآن سیاه دهلیز
|
|
|
|
|
عشق در بهار.اجتماعی
همه نفع خود به خواهیم، که زدیگران جداییم
چو ز خویش ما گذشتیم . دل مان شود وفا
|
|
|
|
|
عقل یارم بود اگر ، میکرد ترکِ عشقِ یار؟
اختیار اَر بود ، راحت من نمیکرد اختیار؟
|
|
|
|
|
زمستان راغافلگیرکرده اند
شکوفه هایی که.....
|
|
|
|
|
به آینده مینگرم که همچون آینهای
پیش رویم ایستاده
و گذشتهام را بازمینماید
که قطره قطره قطره
ا
|
|
|
|
|
زیر نور ماه،
پلاک خانهی تو،
--چهاردهست!
لیلا_طیبی (صحرا)
|
|
|
|
|
ظلم در روز ازل مانند یک قابیل شد
|
|
|
|
|
موج آتش خیزد از اندوه دریای دلم...
|
|
|
|
|
گفته بودم
که بی تو هم
دوام می آورم...
|
|
|
|
|
🌹جان من قربان چشم خسته ات ای پدرم......
|
|
|
|
|
چشمهایت خلاف انصاف است
و من ضعیف تر از برگ زرد پاییزم
به روی شاخه درخت
|
|
|
|
|
چه کسی می داند؟
چه کسی می ماند؟
|
|
|
|
|
حضرت معشوق ممنوع بدان سهم منی
|
|
|
|
|
شنیدم نغمهای از دور، با آشفته حالیها
نشسته صوتِ گُل بر جان و دل، درخشکسالیها
تو گویی نیمههای گ
|
|
|
|
|
وقتی یتیمی نیمه شب در انتظار است
دلواپسی های علی در کوله بار است
تا حال مظلوم غریبی آه و زاریست
د
|
|
|
|
|
فاصله ها ...
این فاصله هایی که میان من و من هاست
انگیزۀ در ماندگی مهین تنهاست
این کهنه دیار
|
|
|
|
|
با من ز فرداها بگو، از آرزوهای لطیف!
کمکم دلیلِ بودنت را نزد من، ابراز کن
|
|
|
|
|
این شعر را به همه معلمان و استادان بزرگوار تقدیم عرض میکنم.
|
|
|
|
|
هستی معلم است و جهان از معلم است
|
|
|
مجموع ۱۲۴۷۶۴ پست فعال در ۱۵۶۰ صفحه |