شنبه ۷ مهر
|
|
دست در دست باد
گلها میرقصیدند
بر تن گلبوتهی یاس،
ماه ایستاده بود به تماشا.
رها_فلاحی
|
|
|
|
|
یارا !
یاورا !
ارزشمندترین چیزی که دارم جانم است ،
که به تو تقدیم میکنم
|
|
|
|
|
می رسد نیمه شبی پیک اجل پشت درت
|
|
|
|
|
فردا...یک روز پیرتر خواهم شد
|
|
|
|
|
دستم را بگیر.
بگذار؛
کودک شعرهایم
پا بگیرد!
لیلا_طیبی (صحرا)
|
|
|
|
|
ای دوست تو را چه کس به من دشمن کرد
|
|
|
|
|
دنیا به احترام مقامت سکوت کرد
|
|
|
|
|
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ درود بر ابراهيم ﴿۱۰۹﴾
كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ نيكوكاران را چن
|
|
|
|
|
بعد از تو
این فصل های بیهوده را شستم..
|
|
|
|
|
سحر به رؤیتِ رویت بهار آمد
در آن نظر از کویت قرار آمد
|
|
|
|
|
در کتاب چشمهایت عضق یعنی راه و چاه.... عشق یعنی داغ سینه راه دارد سوی ماه
|
|
|
|
|
مجازی ست
این عالم و هر آنچه دراوهست مجازی ست
البته بشر را بحق ارزنده جهازی ست
بی شک همۀ خ
|
|
|
|
|
از ظهر کمی گذشته بود
برخاست برای خدمت خلق خدا
دیری نگذشته بود آمد خبری
ای هموطنان تلخ شده ست ماجر
|
|
|
|
|
عمر بُگذشت و من از کرده ی خود ناشادم
که چرا سر به رهِ مهرِ بُتان بنهادم
|
|
|
|
|
شعر مربع
به عشقت خیانت عزیزم نکن
خیانت مکن هیچ جا درجهان
ع
|
|
|
|
|
بودنت مانند گل در خانه و کاشانه است
با تو بودن جان من حال دلم شاهانه است
|
|
|
|
|
میگذارم سر به روی شانههای سرنوشت
زیر ابری خسته با دردانههای سرنوشت
|
|
|
|
|
به جز یاد تو دیگر من ندارم
هوای از تو دل کندن ندارم
من انسا نم به انسان بودن تو
توانِ از تو بب
|
|
|
|
|
خیاطم باش
بدوز دلت را به دلم
مجید_محمدی(تنها)
|
|
|
|
|
با خیالش ابر و باران با دل من گریه کرد
|
|
|
|
|
گفته بودند او پست بیقرار داشت
حتما وگرنه چه اصرار پرواز داشت؟
هم خورد شوی از فشار مردمان
هم استخو
|
|
|
|
|
باز افتاده به دامانم عذابی دیگر
|
|
|
|
|
شاید بارها از کنار هم گذر کردیمُ
هیچ کدام نفهمیدیم...
|
|
|
|
|
عزیز و دلبری زیبای من
به عالم برتری جانان من
♥️🫠
|
|
|
|
|
بر خاک نشست عرش حق، ناله زد آسمان
گریه کرد ملک، ناله سر داد کهکشان
یار سفر کرد و غم عالم گرفت دامن
|
|
|
|
|
روزی قلبی عاشق شد به یارِخوب و،
شعله شد عاقبتش
|
|
|
|
|
مکن انکار خودرا ، توخدایی
|
|
|
|
|
از بارگاهت ای رضا شهد محبت می چکد
|
|
|
|
|
آنان که از راه وفا دل می سپارند
خونین جگر چون لاله های داغدارند
|
|
|
|
|
در سوگ انسان های عالم و مجاهد و فرهیخته
|
|
|
|
|
مـرد با چشمش در " سـوگ " فرو میرود ؛
بــا " غـــرورش " گــریـــه مـیکــنـــد ..
|
|
|
|
|
من عاشق روحت شدم؛ زیبا زیاد است
|
|
|
|
|
هر ورق از دفتر شعرم
قاب نقشی از حضور تو
در میان کوچه باغ خاطرات من
هست هر جا ردی از حس عبور تو
|
|
|
|
|
می روم آب کنم کوهِ غم و فاصله را
|
|
|
|
|
باانتخاب فرد صالح هم
کس نخاراند پشت من
|
|
|
|
|
مسخره ترین و خنده دارترین ،
لحظه ی عمرم را درک خواهم کرد اگر،
روحم زعشقِ دنیا بگوید
|
|
|
|
|
لاجرعه نوشیدم جهان را از نگاه تو ...
|
|
|
|
|
مادر غول می خواهد........
.......
|
|
|
|
|
گلستان ابراهیم ما، شهادت بود...
|
|
|
|
|
شهر یاقوت.
رنگ سرخت حامل آرامش است
کاهگل روی رخت شاه
|
|
|
|
|
سلام بر آه
آه از آه
آهِ روحِ من بی ابد بمان
به مناسبت درگذشت رئیس جمهور آقای رئیسی.
|
|
|
|
|
ذی الحَجّه نیامده مُحَرّم آمد
|
|
|
|
|
حضور تو یک معجزس گوش کن ...
|
|
|
|
|
این همه درد کشیدم ، که بمانی نروی
|
|
|
|
|
صحنه ی رقص بود به میدان
تنی رقصان به رگبارِ گلوله
|
|
|
|
|
خور خوره های نفرت
می دَرند
تنم را
از هم
|
|
|
|
|
جهان خانه ی من است
فضیلت برادرم
چشم مرکبم هر شب شخم می زند
ایمانم را در زمین بایر مغزم..
|
|
|
|
|
او در بند فراغ من در بند غم
|
|
|
|
|
قصر عشق
در میدان نبرد عشق، من سربازی دلیر هستم که با تمام قوا برای فتح قلب تو میجنگم. تو پاد
|
|
|
مجموع ۱۲۶۹۲۷ پست فعال در ۱۵۸۷ صفحه |