جمعه ۲۵ آبان
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
لبهایت
مثل کشتی های شکر
در بوسه ی آبی فنجان حل میشود..
جهانم می چرخد
تا معبر رزهای مینیاتوری ،
تا سوزش الکل ،
-با تور و پولک و شکلات سرخ -
جهان می چرخد و تهوع آغاز میشود
.
.
.
با تو
همیشه عطر و خون به هم میپیچد
و پنجه ی مریم،
درست در نهایت عشق
در گل مینشیند
می ایستم،
درخت اوگلی به راه می افتد
در شکارگاه خسته ات
-کافه های پاریس تاول زده اند-
میدانستی
نفست ، نیمروز تابستانست،
گرم و شرجی ..؟!
در رگهای راکد صبح
بوی قهوه جاریست ،
باد در موهایم میپیچد
کراواتت، نه ماهه میشود...
.
.
با من بخند
بیرون بزن!
مثل گراوری خسته
از دستهای رامبرند...
از شعله های لیتیم
از پیراهن صورتیم ،
کتاب های نیمه تمامم
تو
شمع ها را خاموش میکنی،
گرگی درون آینه بیتوته میکند ..
شب می آید
ملول و ارزان
از ان سر آبادی .. در مه
قرص ماه را در روزنامه ی فردا حل میکند ..
زنجیر دور گردنت،
انگشتهای رنگ پریده ام ،
و اسبهای پشت پنجره،
- طلایی و سردند-
به زوزه های خاطره میچسبم
پروانه خانه روشن میشود
میدانی؟!
عطر تو گرم است، مهربان
الفبای زندگی، گرمست
عزلت پرنده گرمست
شراب جنگ ،نیز
.
.
.
زخم های بی آشیان، اما
اندوهوار
در دهان یخزده ی نقشه ، تکثیر میشوند ...
2020
|