سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 10 خرداد 1404
    5 ذو الحجة 1446
      Saturday 31 May 2025
      • روز جهاني بدون دخانيات

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هرگز لبخند را ترک نکن حتی وقتی ناراحتی، چون هر کسی امکان دارد عاشق لبخند تو شود. گابریل گارسیا مارکز

      شنبه ۱۰ خرداد

      اشعار دفتر شعرِ عاشقانه شاعر علیرضا مسیحا

      علیرضا مسیحا

      من فکر کنم که واقعا پیر شدم از بودن و زندگی دگر سیر شدم
      ۹۸ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      امروز شده، دوِ دوٍ دو خالیست فقط جای توُ تو مهمان دلم باش به یک نیمه نگاهی زآن پس ز کنار عاش
      ۱۸۴ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      اغتشاش تو اصل اغتشاشات است گفتگوی های ما، مماشات است چشم برهم زدی و شد آشوب در دلم موجِ ارت
      ۲۷۴ بازدید     ۱۱ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      کاش آن بودم که از من خواستی آنچه بهرش مهرت از من کاستی وقت تنگ است و زمان هم در گذر زود دیر
      ۲۲۶ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      گیسو گشود و روز جهانی سیاه کرد این نازنین که عشق منو کل هست توست گو اندکی نگهی سوی ما کند گر این
      ۵۳۶ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      مزار من چو رسیدی کمی توقف کن بکش تو دست خودت را به روی سنگم گاه
      ۲۳۶ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      یه اردیبهشتی که پاییز رو به فصل بهارش گره خورده دید....
      ۷۷۳ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      سوزاندی ام خاکسترم کردی دیگر بسان حجمی از دودم یک روز میفهمی ولی دیرست تنها فقط من عاشقت بودم
      ۴۱۹ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      هستم اکنون اسیر دربندی که خودش بوده یک زمان شاهی ....
      ۳۰۷ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      آمدی بهترین گل هستی آمدی یار و یاور دیرین گز و سوهان و نقل بی طعم اند از تو یلدا شده چنین شیرین
      ۷۰۹ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      بارشِ باران، من و پاییزِ خیس بغض کردم، گفتم ای دیوانه هیس!
      ۳۷۴ بازدید     ۱۴ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      به مادرت گفته ای آش دلم خواسته او به چه شوقی ببین غذایت آراسته غذای امروز هست آنچه که میخوا
      ۲۸۱ بازدید     ۷ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      پرچم روی گنبدت در باد قلب من کنج صحن گوهرشاد این همه لطف و مهربانی را تا قیامت نمی برم از یاد
      ۳۱۷ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      گفتم ای مادر نمیدانم چرا اصلا بهار چونکه میبیند مرا با من خزانی می کند؟ گفت ای طفلک نمیدانی تو ا
      ۳۶۳ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      آسمان دلم شده پر ابر کاسه ی عمر من لبالب صبر میروم خانه بهر آسایش بهترین خانه؛ خانه ی قبر
      ۳۵۱ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      سرِ عمرِ رفته بر باد به کجا زنم دگر داد به که راز دل بگویم؟! ز فراغ و هجر فریاد
      ۵۸۰ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      بعد هایی که پس از رفتن تو شده آینده ی این شاعر پیر آن زمانی که به خود آمده و زیر لب زمزمه داری شد
      ۳۰۱ بازدید     ۱۱ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      خواند استاد در این بزم به شور شعر، با قافیه و مصرع (نیست) یادم آمد زهمان دوست که بود هفته ی
      ۶۹۰ بازدید     ۱۴ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      اگر نماندم و ماندی در این زمانه سلامت قرار و وعده ی دیدارمان به روز قیامت وفای عهد کن و دست من ب
      ۳۲۰ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      سالها با خاطراتت زیستم گرچه صفرم، با نگاهت بیستم فکر کردم بارها و بارها حاصلش این شد که بی
      ۵۸۴ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      یاد دارم، به سوز دل مجنون زد صدا که نیامدی، شد دیر گفت پیران شهرمان مردند و جوانْ عاشقت دگر
      ۴۵۸ بازدید     ۷ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      ای جوانی، ای رفیق نیمه راه عکس هایت مانده با صد سوز و آه عاقلی بودم که مجنونت شدم با طنابت رفته
      ۵۸۴ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      قبله در کاشان کمی مایل به راست روز و شب هایش پر از شور و صفاست مردمی دارد بسی مهمان نواز هرچه دار
      ۵۸۹ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      کرونا، آمدی چه ناخوانده تا شب عید فاصله مانده...
      ۸۰۴ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      آری آن روز چو می رفت کسی داشتم آمدنش را باور 1 هرکه با عشق نگاهم می کرد دوستم بود، رفیقم، یاور
      ۵۳۷ بازدید     ۷ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      با نگاهت در آن شب آخر آذرخشی درون قلبم خورد تو که رفتی تمام من هم رفت عاشق خسته ات همان شب مرد
      ۵۸۲ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      یکی را دوست میدارم وَمیدانم که میداند نگفتم حرفهایم را ولی ناگفته میداند
      ۵۱۳ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      بارش باران دوباره زنده کرد خاطرات رفته ی از یادمان ...
      ۴۶۳ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      نازنینا در فَراقت سوختم دیده ام را بر دوچشمت دوختم رفتی اما بعد تو عاشق شدم عشق را با دیدنت آموخت
      ۵۸۰ بازدید     ۳ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      مشت من پیش تو از لحظه ی اول وا بود تو چرا قصد نمودی که شوم رسوایت...
      ۵۶۸ بازدید     ۷ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      ای بهترین بهانه ی خندیدن لبم بیمارم ازندیدن رویت، پر از غمم چشمم امید وصل تو دارد، ببین کنون بر
      ۵۱۶ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      دلم آغوش گرمه تو رومیخواد هوای خونمون ابری و سردِ ببین اشکای رویه گونه هامو ببین این اشکها،اشک یه
      ۶۰۶ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      چشمهايت بهانه ي شعرم دستهايت به گرمي خورشيد قلم از دست من زمين افتاد آمدي ، دست و پاي من لرزيد...
      ۱۹۴۹ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      از دوزنگی ، ریا ، هراسانم عاشق مشهد و خراسانم زیستم در قم و کنون چندی است ساکن شهرتان لواسا
      ۶۱۷ بازدید     ۲۴ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      با تو هی بحث کنم ! فایده اش اما چه تو به بیراهه زنی و من سرگشته خمار
      ۵۸۷ بازدید     ۱۴ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      بس کن حافظ ، دروغ می گویی یوسف ما دگر نمی آید عمر این غصه های تکراری عاقبت هم ؛ به سر نمی آید
      ۶۹۷ بازدید     ۲۰ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      با همان ظاهری که یادم بود با همان شال آبی نفتی کیف چرمی که بود در دستت با همان ها ، زپیش من
      ۶۷۶ بازدید     ۱۱ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      ای جوان گر که نداری مال ، هرگز زن نگیر سربلند و خنده رو ، در زیر منّت ها نمیر قدر آزادی بدان ، ه
      ۸۶۸ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      به نگاهی به تن خسته ی من جان دادی ای که محتاج نگاهت شده ام دریابم روزها فکر تو ، در ذهن و دلم گر
      ۶۷۵ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      حرف های نگفته ی بسیار عقده هایی که مانده در سینه آه از مردم حسود شهر آه از سینه های پر کینه
      ۷۲۵ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      آنقدر پشیمانمو آنقدر تباهم گز این همه بیچاره گی ام غرق در آهم هر در که تو گویی زده ام باز نبوده ا
      ۶۸۵ بازدید     ۱۷ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      تقدیم به مردم عزیز و تیم ملی فوتبال ایران بوسه یک معجزه ست ، باور کن میشود بعد بوسه ها خندید
      ۵۷۲ بازدید     ۹ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      خسته از روزهای تکراری گذر عمر و رنج بی یاری گاه خندان و غالبا نالان گاه خوابم ، میان بیداری
      ۱۱۱۹ بازدید     ۱۰ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      من از بازی در این سریال تکراری از اوهام و خیال خواب و بیداری
      ۶۷۳ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      تنها سلاح من فقط شعر است گاهی برایت شعر می گویم بهر بیان اصل مقصودم من هیچ آدابی نمیجویم
      ۵۸۸ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      قلم امشب هنر نمایی کن واژه واژه تو خود نمایی کن معنی عشق را مصور کن ذهن تاریک را منور کن
      ۵۷۲ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      خدای جهنم خدای بهشت خداوند خلاق اردیبهشت
      ۱۴۵۶ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      الهی زلزله تو قلب هامون بیاد تا تشنه ی دیدار باشیم ندیده روی ماهت رو نخوابیم تا وقت دیدنت بیدار ب
      ۵۴۸ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      چنین گفت پیری به فرزند خویش که در مسلک دین و آئین و کیش بود تا ابد نفرت آنسوی عشق چه از مرد
      ۷۴۵ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      زمان برای نوشتن چقدر کوتاه است  و این دلی که شکسته چقدر پر آه است اگر که بسته شده درب حاجتت
      ۹۲۷ بازدید     ۲ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      نمونده تویه ذهن تو برای تو نفس دادم برو اما نمیدونم تقاص چی رو پس دادم؟
      ۶۶۷ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      گفته بودم ما به ناز او جوانی داده ایم آن جوانی ها که از هر یاد رفت روز و شب هایی که مثل خواب بود
      ۸۵۵ بازدید     ۱۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      بعد مرگم شعرهایم را بخوان تا بشنوی سرگذشت و در گذشتم ، زهرمارم بوده است.
      ۶۷۸ بازدید     ۲۶ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      غرورم با تو شعله ور شد شهید وَ عشقت وجودم رو پر میکنه به اون عکس آخر قسم میخورم نگاهت چقدرا رو حر
      ۶۵۰ بازدید     ۶ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      حال من بد شده نمی دانم از چه رو این همه هراسانم همه آرامشم تویی وقتی من کنار تو در خراسانم
      ۶۵۶ بازدید     ۵ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      در بین مردم باز پیچیده امشب دوباره ماه میگیره انگار از خورشید رنجیده از دست عشقش باز دلگیره
      ۶۴۲ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      چشمهایم دوباره باریدند دفتر شعر من چه بارانیست من که از عشق تو شدم مردود تو ولی بازهم گرفتی
      ۷۲۹ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      رفتی ولی یادت ببین سید در ذهن هر پیر و جوان مونده هرکس که امروزه شده مداح حتما یه شوری از ت
      ۸۴۸ بازدید     ۲۲ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      دلم تنگه برای لحظه ای که نگاهم میکنی از پشت شیشه بمونی زندگی معنا میگیره نباشی بی تو دلتنگم همیشه
      ۸۳۴ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      وقتی که میرفتی هوا بد بود تا قبل بارون کاش برگردی گرمیه آغوش تو رو میخوام با من نگو از عشقمون سرد
      ۷۴۲ بازدید     ۱۲ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      از این هیاهوها نمی ترسیم حتی نفس با مکث میگیریم ما لحظه ی شلیک پی در پی همراه با هم عکس میگ
      ۱۰۵۵ بازدید     ۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      یه شاعر ، تو یه شعرش بحث می کرد جهان بی ماه دوم زشته زشته (سخاوت و جونمردی یکی از خواص مردای اردی
      ۹۹۵ بازدید     ۱۹ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      به ظاهر زنی و پر از عاطفه چقدر خوب کرده نگاه تو درد دلت گرم و چشمای تو پر زمهر الهی نشه زندگی تو
      ۹۰۰ بازدید     ۴ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت تنها تو را بدست خدا میسپارمت
      ۳۰۳۵ بازدید     ۲۰ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      تو در کیش و من مات این رفتنم فدای نگاهه تو جون و تنم کنار تو ، دریا چه زیبا شده! تو میخندیو عاش
      ۶۷۴ بازدید     ۱۸ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      امروز ، روز توست ، روزیکه دنیا به اسمت می کنه تعظیم روزت مبارک ای پزشک من این شعر با عشق تو شد تن
      ۸۳۴ بازدید     ۱۷ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      سخته ببینی اونیکه داریش اصلا شبیه فکر و رویات نیست وقتی میپرسه نمره ی من چند؟! با زور ده میدی بهش
      ۷۵۸ بازدید     ۲۲ نظر

      ادامه شعر

      علیرضا مسیحا

      بازم هوای شهر ابریه ابری تر از حالی که دارم من بارون نمی باره تو میدونی بارون و خیلی دوست دارم من
      ۸۸۵ بازدید     ۱۶ نظر

      ادامه شعر

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      7