سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        آری آن روز ...

        شعری از

        علیرضا مسیحا

        از دفتر عاشقانه نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۵۷ شماره ثبت ۸۲۴۳۶
          بازدید : ۴۵۱   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیرضا مسیحا

        آری آن روز چو می رفت کسی
        داشتم آمدنش را باور 1
        هرکه با عشق نگاهم می کرد
        دوستم بود، رفیقم، یاور

        آری آن روز صداقت در شهر
        ارزشش از همه بالاتر بود
        دل مردان و زنان این شهر
        ساده و صاف مثال یک رود

        وَ من امروز زخود پرسیدم
        پس کجا رفت وفای یاران؟
        چشمه ها خشک شده از بس که
        نگرفت است در اینجا باران

        راستی از تو خبردار شدم
        تو که فکرت شب و روزم شده بود
        تو هم از من نگرفتی خبری
        وعده ی بین دو معشوق چه بود؟

        رفتی و فکر نکردی دل من
        به چه شوقی به نگاهت دل بست
        تو چنین رفتی و من میدیدم
        پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست 2

        آری امروز اگر رفت کسی
        دگر از آمدنش هیچ مگو
        بی خیال از همه ی عالم باش
        تو بیا و سخن از دوست بگو

        علیرضا مسیحا
        پنج شنبه 15/11/1398
        ساعت:15:30

        1. با کسب اجازه از محضر استاد ابتهاج، بیت اول از ایشان است. فی الواقع شنیدن این بیت از لسان استاد ابتهاج مرا بر آن داشت تا اینگونه افکارم را بروی کاغذ بیاورم. خدا نگهدارشان باد.
        2.این مصرع نیز از حضرت حافظ است.
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۳۸
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        مینا مرادی(ققنوس)
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۳۰
        درود شاعر گرامی
        بسیار زیبا سرودید
        فروغ فرشیدفر
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۱۷:۲۸
        زیبا بود جناب مسیحا.🌹🌹🌹🌹
        مسعود میناآباد  مسعود م
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۲۵
        سلام :
        بسیار عالی
        درود بر شما . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        سه شنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۳۵
        درود شاعر
        بسیار زیبا و دلنشین
        مانا باشید به مهر گرامی
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۰۹:۱۹
        آری آن روز صداقت در شهر
        ارزشش از همه بالاتر بود
        دل مردان و زنان این شهر
        ساده و صاف مثال یک رود
        خندانک خندانک خندانک
        درود و آفرین بر شما آقای مسیحای گرامی خندانک
        جام احساستون لبریز خندانک
        ابراهیم هداوند
        چهارشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۳۱
        درود بر شما جناب مسیحا
        زیبا سروده اید شاعر گرامی
        برقرار باشید
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0