سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 5 آذر 1403
  • روز بسيج مستضعفين، تشكيل بسيج مستضعفين به فرمان حضرت امام خميني -ره-، 1358 هـ ش
24 جمادى الأولى 1446
    Monday 25 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      دوشنبه ۵ آذر

      ببخش ...

      شعری از

      علیرضا مسیحا

      از دفتر عاشقانه نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۸ ۲۱:۵۶ شماره ثبت ۸۱۰۹۰
        بازدید : ۵۳۶   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر علیرضا مسیحا

      مشت من پیش تو از لحظه ی اول وا بود
      تو چرا قصد نمودی که شوم رسوایت
      دیده ام قابل این حرف نبود اما من
      کردمش فرش قدمها و شدم شیدایت
      تو کمر بسته به رسوایی من اما من
      دوست دارم که شوم خاک کف پاهایت
      کیمیایی که از آن سنگ، جواهر می شد
      خاک کرده همه اکسیر من آن سیمایت
      گرچه تقصیر فراوان بود از جانب من اما دوست
      شده بیتاب دل از رنگ رخ مینایت
      دل من با همه ی خستگی اش خانه ی توست
      تو ببخشا که همین خانه شود مأوایت

      #علیرضا_مسیحا
      چهارشنبه 09/11/1398
      ساعت:21:30
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۰۷
      بسیار زیبا و عاشقانه بود
      و شاید هم عارفانه خندانک
      ابراهیم آروین
      پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۱:۰۸
      سلام
      زیباودلنشین‌است
      درود خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۲:۱۹
      سلام
      شاعر وادیب فرزانه
      هزاران
      درود برشما
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      سودابه طهماسبی
      پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۲۱
      درود بر شما گرامی
      ....... خندانک خندانک خندانک خندانک
      فروغ فرشیدفر
      پنجشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۴۳
      سلام ودرود🌹
      شعر زیبایی خواندم. قلمتان سبز .🌹🌹🌹🌹
      جسارتا" در مصرع آخر کلمه" این" اضافه نیست؟؟
      علیرضا مسیحا
      علیرضا مسیحا
      شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ۰۹:۵۸
      سلام و عرض ادب
      درست فرموده بودید
      تصحیح شد.
      ممنون خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      علی مزینانی عسکری
      جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۹۸ ۱۴:۰۷
      سلام و عرض ادب
      قطعه ی زیبایی سروده اید احسنت
      خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      میر حسین سعیدی

      مست از فدا نمودن سر را جدا نمودن ااا بر سر نیزه رفتن عشق از خدا ستودن ااا اشاره به حدیث قدسی من عشقنی عشقته وااا ن
      نادر امینی (امین)

      من از آنروز دیوانه لایعقل بشدم روی ماه توبدیدم سوی میخانه شدم تن وجان را برهیدم به فراموشی دل بشکستم دل خودرا سوی میخانه شدم بدر میخانه رسیدم همه دیدم مدهوش زخود وبیخودی اکنون برستم به نهانخانه شدم درنهانخانه نیافتم جز سرگشتگی روح وروان وزنهانخانه شتابان سوی بتخانه شدم چو نهانخانه و بتخانه ومیخانه همه بی روح بدیدم یکسره سوی ازل تاختم و سوخته هشیار شدم
      میر حسین سعیدی

      ما سر ز تن و دل ز جهان رسته و مستیم ااا بر زلف چلیپا دل خود بسته شکستیم ااا نزدیک دل شکسته شد منزل آن یار ااا در دل دل خود شکسته هستیم
      نادر امینی (امین)

      مستیم وزنیم دف چو دوعالم همه عشق است رقصیم وبنوشیم زقدح می که فرزانه عشقیم دیوانگی عبد همه پرتو ذات است یاهو کنیم برهنه گیتی چو دردانه عشقیم
      میر حسین سعیدی

      دیوانه ترین لایق دیوانه ی عشقیم ااا هویی به دل دف شده دردانه ی عشقیم

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      2