سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        33 سالگی

        شعری از

        علیرضا مسیحا

        از دفتر عاشقانه نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۲:۱۹ شماره ثبت ۶۵۱۰۴
          بازدید : ۱۳۸۴   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علیرضا مسیحا

        بنام خداوند خورشید و ماه
        خداوند دلهای پر سوز وآه
        خداوند شادی ، خداوند غم
        فرستنده نعمت بیش و کم
        خداوند طفلی که آمد پدید
        و آن پیرمردی که قدش خمید
        خدای جهنم خدای بهشت
        خداوند خلاق اردیبهشت
        سه ده سال قبل از چنین روزها
        پس از یک زمستان پر از سوزها
        میان بهاری سراسر امید
        چو من کودکی سوی دنیا دوید
        ز یمن قدومم جهان جان گرفت
        سراسر زمین سیل و باران گرفت
        همه غرق در اشک شوق و دعا
        پس از عطسه ای آمد از من صدا
        همه خنده بر لب و من غرق اشک
        به حال قدیم خودم برده رشک
        که ای آفریننده مهر و ماه
        کمک کن که راهم بیابم ز چاه
        من اینجا غریبم تو دستم بگیر
        خداوند قادر ، علیم و خبیر
        به ناگه تمام تنم گرم شد
        و زیر سرم کم کمک نرم شد
        همی گفت ای کودک دلبرم
        عزیزم نگه کن که من مادرم
        چو فهمید من گشنه هستم نه سیر
        به آرامی ام داد یک جرعه شیر
        کنار اتاقی دو چشمش به در
        چو قنداقه ام دید گفتا پدر
        خدایا چگونه کنم شکر تو
        به لب دارم از شکر من ذکر تو
        سپس روزگاران پس از هم گذشت
        و این چرخه نامیده شد سرگذشت
        چو چشمان من بسته و باز شد
        کلاس دبستانم آغاز شد
        زمان می گذشت و سه و چهار و پنج
        و من عاشق درس نابرده رنج
        و این دوره ها چون به پایان رسید
        همی دوره و وقت خدمت رسید
        زمستان سرد و سه ماهه اراک
        هوای گرفته پر از گرد و خاک
        دگر فصل پایان بحران شده
        زمان رسیدن به تهران شده
        نگویم چه کردند فصل بهار
        که پایان خدمت شده چابهار
        و حالا زمان وصال است و شور
        زمان کمال است و شوق و شعور
        و حوا به آدم چو می داد سیب
        نصیب دل خسته ام شد نسیب
        چو این دیده بر دیده اش چشم دوخت
        دل عاشقم تار و پودش بسوخت
        خدا عشق او را چو تعلیم کرد
        دو دنیا به این عشق تعظیم کرد
        و حالا کماکان من و فصل شور
        و یک زندگی سر به سر کوه نور
        مسیحا شدم لیک درمانم اوست
        به جان مهر او در رگ و خون و پوست
        خلاصه بسی رنج بردم در این سال سی
        و گفتم من این شعر را فارسی
         
        #علیرضا_مسیحا
        20/02/1397
        ساعت:18
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۰:۳۷
        درود مسیحای عزیز
        تولدت مبارک
        سروده بسیار زیبا و حکیمانه بود خندانک خندانک خندانک
        علیرضا مسیحا
        علیرضا مسیحا
        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۲:۵۶
        ممنون و سپاسگذارم استاد بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        علی مزینانی عسکری
        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۰۹:۱۸
        سلام و عرض ارادت
        تولدت مبارک شاعر گرانمایه ...روایت جالبی است دستمریزاد
        خندانک خندانک خندانک
        علیرضا مسیحا
        علیرضا مسیحا
        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۲:۵۷
        فدای محبت شما خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۴:۳۲
        خندانک خندانک
        علیرضا مسیحا
        علیرضا مسیحا
        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۲۲:۵۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0