يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ رسم عاشقی شاعر مریم مرشدی
|
|
این وقت های تابستانی طعم زندگی را با خیالت می چشم و برای زمستان دل با رویای تو شا
|
|
|
|
|
از منجلاب خیال
از مرداب سنتهای فراموشی
در تاکستان خشک
|
|
|
|
|
تمنای صدای بودن محض در حصار تنگ قفس تن تیشه می زند بر ریشه ی باور، و در این خلسه ی توه
|
|
|
|
|
آخرین لبخند را در کدام خاطره جا گذاشتی که لبهایت، اینچنین ماسیده در قاب اندوه !! چگو
|
|
|
|
|
دلتنگ که می شوم، تک درخت حیاط خانه در آغوش ِ پُر ترحم باد شبیه تو ... برای بغض ابرها
|
|
|
|
|
میلادِ بهار دلها، یوسف زهرا تبریک و تهنیت باد شهرزاد ِ هزار و یک شب، نسیم به دنبال ِ عط
|
|
|
|
|
در غروب عصمتی آلوده در هجوم خواهش های سربُریده در باوری از درخت ِ بی ریشه در سکوت ِ بغض های
|
|
|
|
|
(راز پری چشمانش) بر ساحل چشمانت سالهاست، قایقی شکسته و بی پارو در عطش آبی ترین امواج پهل
|
|
|
|
|
وسعت ِ باور ِ من! به اندازه ی ِ پیراهن ِ تنهایی توست،
|
|
|