سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        ببار بارون

        شعری از

        مریم مرشدی

        از دفتر رسم عاشقی نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۱ ۱۳:۱۲ شماره ثبت ۱۰۲۱۶
          بازدید : ۱۰۱۸   |    نظرات : ۳۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مریم مرشدی

        من اون آیینه کهنه و پیرم

        که توی خلوت خودم اسیرم

        غبار روی من از کهنه گیم نیست

        دلم خسته است، گناه من بگو چیست

        تو رو صد بار به قلبم وعده کردم

        خودم رو از خودم شرمنده کردم

        تنم رنگ جدایی کرده آغوش

        وجودم با نبودت گشته خاموش

        چه شبهایی که لبریز تو بودم

        فقط از عشقو رویا می سرودم

        حالا دیوونه وار اینجا نشستم

        به رویای محالی دلخوش هستم

        مگه میشه برید عهدو وفا رو

        مگه میشه ندید عشق شما رو

        مگه چشمای عاشق دیدنی نیست

        مگه لبهای اون بوسیدنی نیست

        دل عاشق چیزی جزء عشق نمی خواد

        به لبهاش جزء سخن از عشق نمیاد

        نزن قفل خموشی بر لبانم

        ببار بارون و تَر کن جسم و جانم

        ببار بارون که دل بازم هوایست

        چرا آیینه با سنگ همنشین نیست

        ببارو غم رو از قلبم جدا کن

        منو با عشق اون باز آشنا کن

        من از عاشق شدن ترسی ندارم

        که داغ عشقشو تو سینه دارم

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال
        نادر امینی (امین)

        نسیم عطر قرانی بهارم می کند هردم چو برخوانم یکی آیه زاسرابا دم وبازدم
        میر حسین سعیدی

        ماییم و هشتاد و دو اسرا به متن قرآن ااا چون با وضو بخواندی لمس کنش در جهان ااا آیه هشتاد و دو سوره اسرا بشارت شفا برای مومنان

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3