پنجشنبه ۱ آذر
اشعار دفتر شعرِ عبور شاعر پگاه بنوان
|
|
من اما هرگز تورا ترک نکرده بودم
و زنانه هر روز خاطراتت را
گردگیری میکردم
|
|
|
|
|
زجه نا امیدی است
گریه کودکی نیست
در باد
|
|
|
|
|
نفرینگرم
به جستجو
از لای ب لای ورقهای کتاب
تقدیر را
|
|
|
|
|
گوشت در گلو و
لذت خوردن میان جان
|
|
|
|
|
کوچک زن بارداری به وقت درد
|
|
|
|
|
ایمان بیاور
انسانها
به حرمتی بوسه نمیزنند
به شهوتی زخمی میکنند
|
|
|
|
|
خواهم مردن
بسان مردی که شهید میشود
|
|
|
|
|
"فرسوده تر از زمین
بی سرزمین تر از باد"
|
|
|
|
|
دست برد بر آسمان که کیست او
من ترسم از نگاه به اندوه مانده اش
این بود ماجرا
|
|
|
|
|
سخت بود تصور مردی که برای همیشه میرفت
|
|
|
|
|
دخترک با چادری بر سر
سنگ از هر در به سمتش رفت
|
|
|
|
|
دستانت را بر کدامین سایه حلق آویز میکنی
اینان با عمر نو
|
|
|
|
|
بی سبب بر گرد این تابوت خالی پای می کوبی
|
|
|
|
|
کسی که رفت رفت
کسی که ماند می ماند
|
|
|
|
|
چه زود بود شکست
چه تلخ بود زندگی
بیش از اینم آزار نده
تولدی در راه است
|
|
|
|
|
از پشت مرا دریدی
آنگاه که روبرویم ایستاده بودی ....
|
|
|
|
|
کجاست شال سیاهی که به گردنت می آویختی
|
|
|