درود بر دکتر سیدهادی محمدی عزیز
این دل من به آسمان دریا می ماند هیچ خبری ازش نیست به یک آن ابری و دلگیر می شود. دوست دارم صدای خودم را خودم بشنوم افسوس که بسیاری از اوقات نفهمیده ام دردم چیست.
عارضم خدمت سروران گرامی ام، قاعده ی ابدال و تسکین بر دو هجای کنار هم اعمال می شود و هجای منفرد کوتاه قابلیت جا به جایی ندارد. بنابراین اگر قاعده قلب یا مراقبه را خواستید استفاده نمایید به این نکته نیز نظر داشته باشید.
درست است بنده حقیر پنجره سبزی بر شعر قبلی محسن گشودم ولی آنجا نیز اعلام کردم اشتباهی در نقد بنده وجود دارد. و آن اینکه بنده از روی حواس پرتی بود یا از روی عدم تسلط یا ذهنی مغشوش اشتباها قاعده مراقبه را بر هجای منفرد اعمال کردم و این شد که به جای فاعلات، مفاعیل نشست. اما اعلام کردم دچار اشتباه شده ام.
وزن مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن را به شکل زیر می نویسیم تا توالی هجاها محسوس گردد
مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل
با اعمال تسکین بر مفاعل خواهیم داشت
مستفعلن فعولن مستفعلن فعل
با اعمال مراقبه خواهیم داشت
مستفعلن فعلات مستفعلن فعل
اما مصرع اول شعر محسن جان مطابق قاعده اشباع و نه قلب از قضا صحیح از آب در می آید
شاید م/را نکشته/ ای و زنده /ام ولی : مفعول /فاعلات/ مفاعیل(قاعده اشباع) /فاعلن
اما مصرع آخر : کشتی مرا عشق تو در گل نشانده است
این مصرع را ظاهرا محسن جان بر همان وزن مستفعل مستفعل مستفعلن فعل سروده است چون شعر قبلی ایشان هم از همین وزن در چند مصرع استفاده کرده است. ابتکارات محسن جان هست، شعر قبلی را هم بنده وقتی فهمیدم با قاعده مراقبه جور در نمی آید از محسن جان خواستم مصرع ها را ویرایش کنند.
نکته ی دیگری هم که هست. چون قهقهه را دکترسیدهادی عزیز توضیح دادند. اشتباه تایپی یا املایی بود. اما یک نگاهی که بنده شخصا به شعر دارم استفاده ی درست از زبان برای انتقال معنا هست.
بعضا من دیده ام حتی در اشعار بزرگان البته در اشعار بزرگان خیلی به ندرت واقعا دیده ام که حرف ی را گاها برای درست کردن وزن تشدید می آورند.
در این مصرع آخر اگر کشتی را مشدد بخوانیم تازه به وزن مستفعل مستفعل مستفعلن فعل می رسیم که مطابق قاعده مراقبه نیز قابل توضیح برایمان نبوده است!
ببخشید طولانی شد.
دلتان آسمانی