سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 1 مهر 1403
    19 ربيع الأول 1446
      Sunday 22 Sep 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۱ مهر

        حالا

        شعری از

        حسین گودرزی تشنه

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ۱۲:۲۲ شماره ثبت ۱۳۱۶۱۳
          بازدید : ۴۶   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین گودرزی تشنه
        آخرین اشعار ناب حسین گودرزی تشنه

        در وقت تماشا
        آنقدر عطش دارم و بیتابم و سرمست
        تا شوق  رسیدن
        در خود به تکاپو
        تا کام‌بگیرم زلبانت
        آنقدر لبالب شوم ازعیش تمنا و فراوانی خواهش
        حصر تن عریان تورا من
        در ذهن و خیالات خودم جان
        صد بارِ مرورش بکنم‌در دل لحظه
        حالا‌که تو در جان و دلم رخنه نمودی
        حالا که نشستی به دل و جان
        حالا که قرار ازدل بی تاب ربودی
        حالا که شدم‌مست
        حالا که فقط واژه به یاد تو ،خیالات‌مرا فتح نماید
        حالا که اشعار فقط خواهشش این است
        از وصف تو داد سخن آغاز نمایند
        من از تو چگونه نسرایم
        حالا که فقط این دل دیوانه تورا دوست بدارد
        وُسعِ دل و جانم به همین است
        از ناز نگاهت بسرایم
        در عشق ادب حکم‌ نماید
        دل را بزنی بر دل دریا
        هرگز نهراسی
        ای  دائم مطلق به دل و جان
        منشور نگاهت  زهم لحظه آغاز
        غارتگری از این دل بیتاب فقط بود
        از سمت نگاهت به همان لحظه آغاز
        شش دانگ‌ خیال و دل و جان را
        بی ثبت و اجازه
        در دفتر اسناد خمارین نگاهت
        در لحظه به نام نسخ چشم پر از جذبه ی نازت
        امضاء بنمودی
        حالا که دارایی تو گشته تمامم
        بگذار تماشای تو را من
        هر لحظه به چشمان خودم داشته باشم
        دارایی من یک دل و یک‌جان
        یک جا به فدایت
        حالا که خمارم
        منعم مکن‌از نوش نگاهت
        من تُوبه ندانم....نتوانم
        گر دیدن روی تو گناه هست
        مشتاق چنین خبط و خطایم
        هر جا که تو باشی بهشتم به هم آنجاست
        بی تو به سرم‌نیست هوایی
        هستی تو  همان‌مستی بی غش
        هر لحظه بنوشان به دل و‌جان
        از سمت خمارین نگاهت
        کین عیش مقابل به همه عشرت و عیش دو جهان است
        ای جان که جهانی
        باعشق تورا دوست بدارم
        با عشق تورا دوست بدارم
        با عشق تو را دوست بدارم

        #حسین گودرزی"تشنه"

        ۱۴۰۳/۳/۲۹
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مریم عادلی
        جمعه ۱۲ مرداد ۱۴۰۳ ۰۹:۱۰
        سلام ودرودها شاعر گرانقدر
        بسیار بسیار زیبا بود
        قلمتان همچنان زرین و اندیشه هایتان درّ تابنده
        سرافراز باشین وبرقلم
        خندانک خندانک خندانک
        حسین گودرزی تشنه
        حسین گودرزی تشنه
        ۲ هفته پیش
        درودها
        بانوی عالی مقام
        سپاس از توجه شما
        سر فروددم به مهر
        شاد باشی و سلامت
        بهترین حال نصیب دل پر مهرتان
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1