سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      خانه سیاه است

      شعری از

      مریم حقیقت

      از دفتر پساغزل نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۳۹ شماره ثبت ۷۹۸۹۱
        بازدید : ۸۰۷   |    نظرات : ۴۵

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مریم حقیقت

      آسمان نا شکیب مي‌‌بارد ، بغض ِ آتش‌دلان به‌هم خورده‌ ست
      دارد از دست مي‌‌رود خورشید،وسعتِ آسمان به‌هم خورده‌ ست
      تو نباشی غروب الزامي‌ ست ، عاشقی ابتدای بد نامي‌ ست
      آفتاب است و روز خاموش است ، نقش‌های زمان به‌هم خورده‌ ست
      یک نفر توی صحنه خاموش است،یک نفر توی صحنه روشن نیست
      اینکه مي‌‌ميرد عاشق من نیست ، سطرهای رمان به‌هم خورده‌ ست
      پرسناژ ِ   هميشه   محبوبم   در روایات ِ   مختلف   بودی
      تو ولی نام کوچکت من بود ، ساختار ِ زبان به‌هم خورده‌ ست
      توی ِ داغی ِ ظهر ِ تابستان ،یک قناری ِ مرده یخ بسته
      روی ِپل غرق ِ در خیالات است،فکر کرده  مکان به‌هم خورده‌ ست
      فکر کرده به اینکه :"من هستم"،بوده پس فکر کرده :منتظر است
      صحنه از هر تکثری خالی ست ، رد ِپای زنان به‌هم خورده‌ ست
      قصه برگشت مي‌خورد من را،تو ولی حدس /مي‌‌زنی / درد است
      /اینکه در چشم‌های معصومم خط شعر وبیان به‌هم خورده‌ ست
      یک قفس مي‌‌کشم بر آزادی لای ِ انگشت‌های ِ جوهریم
      واژه طعم مذاب سربی داشت،واژه طعم ِ. . . توان به‌هم خورده‌ ست
      ماهی و توی ِ چاه افتادی ، مي‌‌پلنگم به سمت پیرهنت
      عطرِخون‌های تازه مي‌ پیچد ، صبر پیغمبران به‌هم خورده‌ ست
      به سلامت دوباره‌ی سفرت ، به سلامت شروع ِ بال و پرت
      به سلامت هميشه چشم‌ترت ، استکان، استکان به‌هم خورده‌ ست
      سمت  ِ خواجو غزل  شدیم  اما  مست  حافظ  به  خانه  برگشتیم
      زیر پل‌ها سپیده مي‌لرزید ، خواب نصف جهان به‌هم خورده‌ ست
      پلک بستی ...ترانه زندانی ست،حال و روز ِ زمانه طوفانی ست
      تازه این ابتدای ِویرانی ست ،
                                                بغض آتشفشان به‌هم خورده‌ ست
       
       
      مریم حقیقت
      ۱۱
      اشتراک گذاری این شعر
      ۴۳ شاعر این شعر را خوانده اند

      اصغر محمودی( مور )

      ،

      امیرحسین مقدم

      ،

      مریم حقیقت

      ،

      محمد باقر انصاری دزفولی

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      خسرو فیضی ـــــــــــــــــ ( خسرو )

      ،

      محمدعلی جعفریان(عاشق)

      ،

      مهتاب ایزدسرشت (مه)

      ،

      سیده نسترن طالب زاده

      ،

      راضیه رحیمی

      ،

      محمد جواد عطاالهی

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      لیلا دهقانی

      ،

      ترانه قربانی نیا

      ،

      بهروز دارابی

      ،

      سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

      ،

      مژگان بصیری

      ،

      مسعود میناآباد ( مسعود م )

      ،

      فروغ فرشیدفر

      ،

      ستایشگر معروف

      ،

      محمودرضا رافعی (رافع)

      ،

      مسيحا الهیاری

      ،

      منوچهر فتیان پور (راد)

      ،

      علی ناصری(عین)

      ،

      فاطمه اصفهانیان امیری ( فریماه )

      ،

      طاهره حسین زاده (کوهواره)

      ،

      مینا یارعلی زاده

      ،

      مدیر ویراستاری

      ،

      حسین شفیعی بيدگلی

      ،

      مصطفی رضائی

      ،

      علیرضا ناظمی ناظم

      ،

      حبیب حسن نژاد

      ،

      محمدرضا ملکی باتیس

      ،

      رودابه باوان

      ،

      هنری داودیان

      ،

      باقر رمزی ( باصر )

      ،

      ملیحه ارجمند (باران)

      ،

      باقیدارامیدبیگزاد

      ،

      سید احسان موسوی ( سام )

      ،

      احمد ابراهیم زاده

      ،

      زهرا مددی

      ،

      وحید سلیمی بنی

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۴۸
      درود بانو
      دلنشین و زیباست خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۸
      درود بزرگوار سپاسگزارم خندانک
      ارسال پاسخ
      عليرضا حكيم
      جمعه ۶ دی ۱۳۹۸ ۲۰:۳۱
      درود بر شما بانوی عزیز
      غزلی زیبا خواندم
      مو فق باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۳
      درود بر شما ممنونم خندانک
      ارسال پاسخ
      امیرحسین مقدم
      سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۱۲
      یادش بخیر.....

      مدتی میشود که غمگینم ، حالم از دست غم بهم خوردست.
      این همه غصّه از کجا آخر ، روی پیشانی ام ، رقم خوردست.

      یک زمانی گمان کنم من هم ، درشمار بَـرندگان بودم.
      من نفهمیدم از کجا ؟ ازکِـی ؟ نامم از نامشان قلم خوردست.

      نامم انگار نام بی نامی است. از همان ابتدا یکی گمنام ،
      یک نفر اهل کوچهِ بن بست ، جای اهل محله غم خوردست.

      یک نفر با حکایتی کهنه. مثل خیل جماعت عاشق.
      از همان ها که قصه گو میگفت ، از همان ها که پیچ و خم خوردست.

      با ظهور دوبارهِ تردید، کارش از پیش ، بیشتر پیچید،
      بی جهت شک به کار دنیا داشت. نوش جانش اگرچه کم خوردست.

      کار دنیا همیشه این شکلی است. کج و وارونه و پراز اشکال.
      یک طرف یک نخاله از حقِّ، مردم نسبتا محترم خوردست.

      بیخودی منتظر نمان شاعر، برنمیگردد از سفر دیگر.
      هی نگو آن فلان کش بهمان، سر برگشتنش قسم خوردست.

      طفلکی شاعر از سر سیری، وسط جنگ و درد و درگیری.
      معرکه گیریِ سر پیری ، رفته معشوقه اش وَ سم خوردست.




      #امیرحسین_مقدم
      ۲۳ شهریور ۹۲

      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۸ ۱۵:۲۹
      آفرین به شعر
      غزل "خانه سیاه است" سال 89 سروده شده و در کتاب "با آفتاب رابطه دارم" /چاپ سال نود نشر شانی /به چاپ رسیده است
      ارسال پاسخ
      امیرحسین مقدم
      امیرحسین مقدم
      پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۱۸
      درود
      اگر منظورتان ازاین نشانی که دادید بنده و شعر بنده است باید عرض کنم برداشت اشتباه کردید بانوجان من اصلا چنین منظوری نداشتم فقط تشابه شعر شما با شعر خودم برایم جالب بود. گاه پیش می آید دونفر بدون اینکه حتی نام هم را شنیده باشند شعری بنویسند که این چنین مشابه باشد.
      من فکر کنم این تشابه به خاطر همان مساله ای است که در زیست شناسی به سندروم دهانه بطری شهره است. ما انسانها در ۹۹/۹ درصد ژنوم خود باهم مشترکیم. شاید برایتان جالب باشد که همه انسانهای روی زمین از یک جمعیت ۶۰۰نفری گسترش پیداکرده اند.امروزه مشخص شده همه ما پدر و مادری مشترک داریم در ژنتیک انسانی آدم کروموزوم Y جدیدترین نیای مشترکِ تمامی انسان‌ها از طرف پدری است (بدین معنی که اگر تنها در امتداد خط پدری در درخت خانوادگی به گذشته برگردیم، ادم کروموزم Y نقطه‌ایی است که تمامی این خطوط به هم می‌رسند). آدم کروموزوم Y احتمالاً در آفریقا بین ۲۳۷،۰۰۰ و ۵۸۱،۰۰۰ سال پیش زندگی می‌کرد و همتای مذکر حوای میتوکندری است. حوای میتوکندری احتمالاً ۲۰۰،۰۰۰ سال پیش زندگی کرده‌است. البته اینها هیچ ربطی به افسانه ادم و حواندارند.
      اینهمه پرچانکی کردم که عرض کنم اینکه بنده و شما در دوزمان مختلف شعری با وزن و قافیه مشابه نوشته ایم بدون اینکه اصلا بدانیم و بخوانیم که چنین شعری توسط دیگری سروده شده اصلا عجیب نیست هرچند درصد احتمالش یک به میلیون است. اما بعید نیست.

      ببخشید که پرچانگی کردم خندانک

      اصغر محمودی( مور )
      سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ۰۶:۴۷
      سلام و عرض ادب
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۸
      درود و احترام
      ارسال پاسخ
      امیرحسین مقدم
      سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ۰۷:۴۱
      تو نباشی غروب الزامی است ....
      درود و بسیار درود
      دوستان قدیمی بی شک به یاد دارند
      دراین ده سالی که گاه و بیگاه سری به شعر ناب میزنم حتی یک بار هم پیش نیامده که از سروده ای بی جهت تعریف کنم. همیشه سعی کرده ام آنچه را به تجربه در طول بیش از بیست و چند سال سروکله زدن با شعر آموخته ام ، انتقال دهم یا برعکس حریصانه بیاموزم.
      تنها سه بیت از شعر شما را خواندم که البته بعد از این یادداشت با ولع ادامه اش را خواهم نوشید
      اما همین سه بیت نشان از شاعری دارد که اندر شعر غم خوردست
      میروم برای خواندن ادامه شعر و امیدوارم تا انتها به همین صلابت پیش برود
      تا زود .... خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۹
      درود بر شما
      سپاس از لطف نظر شما
      و ممنون از حضورتان
      پربار باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۳۷
      شاعر گرامی
      شعربسیارباارزش وزیبایی بود
      درود برشما
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۹
      درود بر شما ممنونم بزرگوار خندانک
      ارسال پاسخ
      خسرو فیضی ـــــــــــــــــ  (   خسرو  )
      سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ۱۱:۴۳
      . با بهترین ردرودهایم .
      . مهر بانوی فرهیخته دوستان همه ی واژه گان تحسین و تمجید
      . و تشویق را در باره سروده دلکش و دلنشین تان به یغما برده !!
      . اینک مانده ام چه بنویسم که تکراری نباشد . و بیشتر نقش
      . یک پیشنهاد را ترسیم کند !! ردیف را با (( خورده ست ))
      . به زیبایی تصویر کرده اید . اما . در اندیشه بنده که اندکی
      . از نظم و فرهنگ لغات میدانم . ( خوردست ) گزینه
      . بهتر و منطقی تر می نماید . . موفقیت ایراندُخت گرامی
      . را آرزو می کنم . خندانک خندانک
      امیرحسین مقدم
      امیرحسین مقدم
      پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۸ ۰۱:۲۲
      درود
      یاشما همداستانم خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدعلی جعفریان(عاشق)
      سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۱۴
      سلام زیباست

      آفرین

      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۰۰
      درود سپاسگزارم خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد جواد عطاالهی
      سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ۱۹:۱۶
      درود بر شما
      بسیار زیبا سرودید
      قلمتان ماندگار
      خندانک خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۰۰
      درود بر شما
      سپاسگزارم
      همچنین خندانک
      ارسال پاسخ
      امیرحسین مقدم
      سه شنبه ۳ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۱۹
      .

      دلم شیراز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق
      دو چشم ناز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق

      دلم تنگ دلت گشته نمیدانی دلم چندی است
      دلی دلباز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق

      عجب ابرو کمانی تو ، دلم با تیر آن  ابرو
      شکار باز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق

      صدای شانه و مویت ، صدای ساز فارابی است
       دلم آن ساز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق

      برقص آورده ای مارا ، دلم با چین آن دامن
      شلنگ انداز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق

      گره بگشا ز پیراهن ، هوا گرم است ، کارونی
      دلم اهواز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق

      برای ترک شیرازی کم است آن را که حافظ داد
      که هم قفقاز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق

      ببین آخر بدست آورده این بانوی خنیاگر
      بخارا ناز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق

      دلم تنهاست ، تنها تر از این تن ها  مبادش دل
      دلم همراز میخواهد ، کمی تا قسمتی عاشق

       

      #امیرحسین_مقدم
      بهار ۱۳۹۰


       
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۰۰
      خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود میناآباد ( مسعود م )
      چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۸ ۰۴:۴۶
      سلام :
      درود بر شما
      ------------------- خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۰۱
      درود همچنین خندانک
      ارسال پاسخ
      محمودرضا رافعی (رافع)
      چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۲۵
      صحنه از هر تکثری خالیست ! خندانک خندانک
      درود بانو خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۰۱
      درود بزرگوار خندانک
      ارسال پاسخ
      مسيحا الهیاری
      چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۸ ۱۱:۴۲
      وسعت آسمان به هم خورده است خدای من عجب غزل بکری نمیدونم چی بگم آفرین
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۰۱
      درود بر شما سپاس از لطفتان خندانک
      ارسال پاسخ
      علی ناصری(عین)
      چهارشنبه ۴ دی ۱۳۹۸ ۲۰:۳۴
      باسلام ودرود
      خندانک خندانک خندانک بسیار عالی وقوی دستمریزاد برسروده ی ناب تان خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۰۱
      درود به لطف خوانده اید سپاس
      ارسال پاسخ
      مینا یارعلی زاده
      پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۴۱
      ...
      سمت ِ خواجو غزل شدیم اما مست حافظ به خانه برگشتیم
      زیر پل‌ها سپیده مي‌لرزید ، خواب نصف جهان به‌هم خورده‌ ست
      پلک بستی ...ترانه زندانی ست، حال و روز ِ زمانه طوفانی ست
      تازه این ابتدای ِویرانی ست ، بغض آتشفشان به‌هم خورده‌ ست
      مریم حقیقت
      خندانک خندانک خندانک
      درود و مهر بانو حقیقت
      بسیار عالی و پر تأمل و دلنشین
      احسنت به شما و قلم زیبایتان
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۷:۰۲
      درود سپاسگزارم از نظر لطفتان دوست عزیز
      ارسال پاسخ
      خسرو فیضی ـــــــــــــــــ  (   خسرو  )
      جمعه ۶ دی ۱۳۹۸ ۲۰:۲۲
      . با بهترین درودهایم .
      . کاش مهربانوی گرامی . به پیشنهاد بنده کمترین بذل توجه
      . می کردند و پاسخی تا بیاموزم . افسوس می خورم و گزینه های
      . خالی ( ارسال پاسخ ) را می نگرم . نقصی بزرگ که متحیرم
      . مدیران محترم سایت . خلاقانه به این مسله ورود نمی کنند
      . در هر حال روزگارتان خرم باد خندانک خندانک
      .
      رودابه باوان
      رودابه باوان
      يکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۱۵
      درودها جناب فیضی
      با کسب اجازه از سرکار خانم حقیقت بنده اینجا خیلی کوتاه پاسخی برای نظرتان می نگارم
      شاعر ردیف را خورده ست نگاشته اند و شما نظرتان این است که "ه" از خورده ست حذف شود.
      جناب فیضی عرض کنم به حضورتان که "ست" مخفف "است" می باشد و اگر ه حذف شود "است" تبدیل به "دست" می شود و این صحیح نیست
      و نگارش شاعر کاملا درست و طبق نگارش صحیح ادبیات فارسی است
      ه را می نویسیم اما نمی خوانیم
      امیدوارم توضیحاتم گویا باشد.
      ارسال پاسخ
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۴
      خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۵
      درود جناب فیضی سرکار خانم باوان زحمت ارسال پاسخ را کشیده اند مطالعه بفرمایید
      بنده با ایشان همعقیده ام و نیازی به دوباه نگاری نبود
      پاینده باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      فروغ فرشیدفر
      يکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۴۴
      سلام بانو حقیقت عزیز...🌹
      همه شعرهایی که ازشما خوندم، هم زیبا و هم به شکل قابل توجهی عمیق وپرمعنا هستند...
      وچه خوب گفتید که:
      "عاشقی ابتدای بدنامی است..."
      قلمتان تواتا ‌ودلتون شادو بی غم...
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🦋🦋🦋🦋
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۲
      سلام عزیز به لطف میخوانیدم ممنون از مهرتان به این قلم پاینده باشید و شاد خندانک
      ارسال پاسخ
      محمدرضا ملکی باتیس
      يکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۰۴
      درودها به حضورتان

      عزلی ناب خواندم خندانک دست مریزاد

      پاینده باشید به شعر خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۳
      درود بزرگوار ممنونم از لطفتان
      سلامت باشید و شاد خندانک
      ارسال پاسخ
      رودابه باوان
      يکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۰۷
      درود بانو
      آفرین و هزاران آفرین
      بسیار نغز و ناب و زیبا خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۲
      درود بانو
      ممنونم بسیار خندانک
      ارسال پاسخ
      باقر رمزی ( باصر )
      دوشنبه ۹ دی ۱۳۹۸ ۰۷:۳۶
      به سلامت دوباره‌ی سفرت ، به سلامت شروع ِ بال و پرت
      به سلامت هميشه چشم‌ترت ، استکان، استکان به‌هم خورده‌ ست

      سلام و عرض ادب
      بیت بالا به نظرم شاه بیت این غزل زیباست
      واقعا قلمتان معجزه گر است
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۱
      درود بزرگوار به لطف خوانده اید ممنونم
      ارسال پاسخ
      حبیب حسن نژاد
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۰:۳۰
      سلام خانم شاعر... دست مریزاد. شعر زیبایی خواندم. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      مریم حقیقت
      مریم حقیقت
      سه شنبه ۱۰ دی ۱۳۹۸ ۱۶:۵۱
      درود جناب حسن نژاد سپاسگزارم خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0