سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 27 فروردين 1404
    18 شوال 1446
      Wednesday 16 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

        چهارشنبه ۲۷ فروردين

        آوارِ آواز

        شعری از

        مریم حقیقت

        از دفتر پساغزل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۸ ۰۲:۳۳ شماره ثبت ۸۰۳۹۶
          بازدید : ۵۹۵   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مریم حقیقت

        سلام مردی سوار اسب در باران نیاید یک شب هراسان پر بگیری از خودت و دیگر به سمت پیکر تو جان نیاید گاهی نگاهی سمت کفرت می کشاند شک کن به عشقی که پس از ایمان نیاید ای خواب شیرین بر تن فرهاد بنشین تا سمت کوه وتیشه بعد از آن نیاید امشب به چشمانش بده پیراهنت را شاید صدای گریه از کنعان نیاید ِآوار ِ آواز است وقتی که شمیم گلپونه های وحشی از کرمان نیاید آشفته ام مثل هوای سبز جنگل مثل سکوتی که پس از طوفان نیاید از بس که نفرین کرده ام این ابرها را می ترسم از اینکه دگر باران نیاید زاینده رود از اصفهان خالیست بی تو شیراز وقتی از تب گیلان نیاید لیلا دوباره قسمت ابن السلام است ای کاش مجنون سمت نخلستان نیاید از خواب تلخ آرزو سیرم دعا کن مردی سوار اسب در باران نیاید #مریم_حقیقت
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۱۲:۰۸
        بسیار زیبا و دلنشین بود خندانک
        عليرضا حكيم
        شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۸ ۱۸:۰۶
        درود بر شما
        زیبا بود
        به ویژه اینکه حسن مطلع خوب داشت و ایهام شیرینی در خواب شیرین بر فرهاد بود
        و مراعات نظیر در همان بیت
        آوردن \"وَ\" در شعر کلاسیک فکر کنم اشتباه باشه به صورت ضمه با رعایت وزن صحیح تره
        موفق باشید.
        خندانک خندانک خندانک
        علی مزینانی عسکری
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۰۵
        سلام و عرض ادب
        به نظر می رسد با گوشی موبایل تایپ شده و متأسفانه خواندن این شعر زیباو ستودنی را کمی مشکل کرده است
        قلمتان سبز و مانا
        خندانک خندانک خندانک
        مریم حقیقت
        مریم حقیقت
        دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸ ۰۲:۳۸
        درود بر شما بله همینطوره متاسفانه باعث شده کل شعر به هم بریزه حذف می کنم و مجددا درج می کنم
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۰۹:۱۷
        سلام

        یک شب هراسان پر بگیری از خودت وَ
        دیگر به سمت پیکر تو جان نیاید

        گاهی نگاهی سمت کفرت می کشاند
        شک کن به عشقی که پس از ایمان نیاید

        ای خواب شیرین! بر تن فرهاد بنشین
        تا سمت کوه و تیشه بعد از آن نیاید

        امشب به چشمانش بده پیراهنت را
        شاید صدای گریه از کنعان نیاید

        آوارِ آواز است وقتی که شمیمِ
        گلپونه های وحشی از کرمان نیاید

        آشفته ام مثل هوای سبز جنگل
        مثل سکوتی که پس از طوفان نیاید

        از بس که نفرین کرده ام این ابرها را
        می ترسم از اینکه دگر باران نیاید

        زاینده رود از اصفهان خالیست بی تو
        شیراز وقتی از تب گیلان نیاید

        لیلا دوباره قسمت ابن السلام است
        ای کاش مجنون سمت نخلستان نیاید

        از خواب تلخ آرزو سیرم دعا کن
        مردی سوار اسب در باران نیاید...(مریم حقیقت)
        سید احسان موسوی ( سام )
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۱۱:۱۸
        خندانک
        علی ناصری(عین)
        پنجشنبه ۱۹ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۳۷
        باتشکر از استاد ارجمند جناب آقای زارع که مرتب فرمودند خندانک خندانک شعرعالی سروده اید خندانک خندانک خندانک ولی چون دربیت اول در مصراع ها رعایت قافیه نشده بهتر است که قالب قطعه باشد خندانک خندانک خندانک
        مسعود میناآباد  مسعود م
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۲۱:۳۳
        سلام :

        درود بر شما ...
        -------------------------- خندانک
        بهروز دارابی
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۱۱
        سلام درود شاعره گرامی قلمتان سبز .
        قافیه ها درسته بزرگوار قبل از ردیف قافیه ختم به الف و نون درسته . با توجه به عجله در نوشتن با توجه به توانایی که از شما سراغ دارم انشالله که اشکالات جزئی بعد از بازخوانی بر طرف میشود آرزوی موفقیت دارم برای شما
        👏🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        فروغ فرشیدفر
        جمعه ۲۰ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۴۷
        سلام ودرود ...
        بانوی حقیقت گوی عزیز...
        "ازبس که نفرین کرده ام این ابرهارا
        میترسم از اینکه دگر باران نیاید...."

        عالی بود...👏👏👏🌹🌹🌹🌹
        مریم حقیقت
        دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸ ۲۲:۴۱
        آوارِ آواز
        شاید دوباره فرصت جبران نیاید
        مردی سوار اسب در باران نیاید
        یک شب هراسان پر بگیری از خودت و
        دیگر به سمت پیکر تو جان نیاید
        گاهی نگاهی سمت کفرت می کشاند
        شک کن به عشقی که پس از ایمان نیاید
        ای خواب شیرین بر تن فرهاد بنشین
        تا سمت کوه وتیشه بعد از آن نیاید
        امشب به چشمانش بده پیراهنت را
        شاید صدای گریه از کنعان نیاید
        آوار ِ آواز است وقتی که شمیم
        گلپونه های وحشی از کرمان نیاید
        آشفته ام مثل هوای سبز جنگل
        مثل سکوتی که پس از طوفان نیاید
        از بس که نفرین کرده ام این ابرها را
        می ترسم از اینکه دگر باران نیاید
        زاینده رود از اصفهان خالیست بی تو
        شیراز وقتی از تب گیلان نیاید
        لیلا دوباره قسمت ابن السلام است
        ای کاش مجنون سمت نخلستان نیاید
        از خواب تلخ آرزو سیرم دعا کن
        مردی سوار اسب در باران نیاید
        مریم حقیقت
        سید امین موسوی نژاد (شیفته)
        دوشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۴۷
        خندانک بسیار زیبا بود
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سیده نسترن طالب زاده

        د ساربانا بار بگشا ز اشتران ااا شهر تبریزست و کوی دلستان ااا درودی دگربار سرکارخانم دکتر حسین زاده شهدخت ادب و عرفان و تعالی ااا اشعلری برگزیده از دیوان استاد بهار بود تقدیم حضور یازان و دوستات ااا دور است از ادب کمترین ااا طعنه و ایذا در محضر سروران عالی قدر ااا ژرف بود ابیات در نگاهم همین ااا با مهر بی مر
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        من متعجبم سلام بانو دکتر طالب زاده نمی دانم سلام و احوال پرستی تان بامن کجا و شعر طعنه دار زهرآگینِ فرومایه خواندن دوستان من یا من کجا ااا خب کدام یک را باور کنم ممنونم از فیض نصایح ملوکانه ی شما بانو واقعا نواختی مان آه و بدرود
        سیده نسترن طالب زاده

        ر مگیر از فرومایگان دوستان اااا که حنظل نکارند در بوستان اااا که ذات نکو آید از خانمان ااا چنان آب نیکو که از اسمان اااا درودتان بانوی معززنیمه شب بهارانه نیکوو بکام
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        هاتفِ جانم صبا گوی ز دلبر خبر ااا عشق بیاوَر مرا اوست نَفَس را اثر ااا سلام شب و روزگارهمگی خوش بداهه بدرود ااا ر
        علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق

        دفتر نقاشیم در زیر تل خاک پژمرده لاله ها در انتظار رنگ در کولاک پژمرده

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2