اذیتت-کردم-منو-ببخش .دلم .
زندگی ام شعرِ مُبهمِ
اَز سُرودنش عاجزَم !
گاهی دِلَمـــ می تِرِکَد
میریزد روی کاغَــذ
به سینه می زَندَش سر
دلـی که
کرده هوایتــــــ ...
جور دیگـــــری غمگینــــم
در بطنِ وُجودَم می پیچَد!
خسته ام! اَز جُنونِ این درد ..
اَز من چیزی در اَمان نَمیماند!
جُز؛ قلَمی که هر بار
دَر خود می چِکَد .
{اَز این زخمِ پنهان می میرَم !}
گُل ها پژمرده اند با نوازشِ
اَنگُشت هایِ زُمختِ ما ..
لُکنتِ چِشمَ ک نگاه
در ترنُمِ دوستِت-دارَم ها ..
سَرم که برایِ من درد نمی کُند
مَن درد می کُنم برایِ سَرم ..!
انچه-مهم-است-تاثیر-واژه-هاست-نه-امتداد-جمله-ها ...!
کجاست-طراوتم .... این مرد-خسته در آینه را نمی شناسم من ..
یک قطره-بغض میچکد روی دفترم .... همانجا که نوشتم ...... تو ...
من هَمان خاکستر زیرِ آتش م!
کافی ست تا اَز آن دو مشکِ نگاهَ ت
اَشک جاری شود
پ:ن:بی-خبری-و-در-بی-خبری-وارد-این-جنگ-مشو ...!!!
پ:ن:آن کس که-دیگر-خانه-ای-ندارد-در-نوشتن-خانه-می-کند .
– —––уєѕ , ι αм ƒαllιηg ¯
از-تو-بیش-از-همه-دنیا-از-خودم-بیش-از-تو-خسته-ام