دوستان جان این اولین غزل هست که گفته ام کاستی هایش را به بزرگیتان ببخشید
به خوابم آمدی ای گل ، شدم درگیر این رویا
تو با لب های شیرینت، شدی تفسیر این رویا
اگر بخشند مرا هر شب هزاران خواب همچون قند
نخواهم هیچ شهدی چون نباشم سیر این رویا
دگر بر این شب تاریک بتابد نوری از جنت
تو باشی همدم شبها و هم تعبیر این رویا
تو یک حلقه ، من و عشقم دگر حلقه و دل حلقه
به هم پیوسته هر حلقه ،شده زنجیر این رویا
تو رویایی ترین خوابی ، برای خیسی _چشمم
بخوابم تا ابد حتی ، شوم من پیر این رویا
– —––уєѕ , ι αм ƒαllιηg
پ:ن:دوستان اگر باعث رنجش خاطر عزیزی شدم به بزرگیش ببخشد مرا
این آخرین نوشته ایست که نوشتم و دیگر هیچ.......
پ:ن:مقصد فراموشی ست
من زود آمده ام ..کف گیرِ ملکه ی دردم به
انتهای بختم رسیده است!
چه عجب
کجایی ؟؟؟؟
خیلی خوش آومدی