ببخشید مهدی جان بیرون بودم و چون نمیخواستم بدون دقت نظرم. و بگم( اونم مقابل شما که نکته سنج هستین) این وقفه رخ داد
متنی رو که در جواب دوست عزیز آقای ازاد بخت نوشتید خواندم
و الان خلع سلاحم / شما نگاه تبزبینی دارید به زندگی و حواشی اون و به قول امیرحسین جان مصلح هم هستین ، چیزی نمیمونه برای گفتن ، و چیزی که در ادامه میگم عملا بزرگداشت شماست/ (علائم نگارشی با یکی دوبار خواندن روشن میشن و اگه شما بگین که
پودمان نام پروانه ای در مجمع الجزایر ماداگاستریت هست و دلم خواسته توی شعر بکار ببرم ، ظاهرا و باطنا میپذیرم و این مثال خوبی از پرنده ای هست که از دلها گاهی میگریزه ، یعنی ایمان ، ایمان چیز خوبیه به خدا ، ادمو از کنکاش معاف میکنه ، یه عمره داریم مقدم و تالی میکنیم و علت و معلول ، فاتح و مفتوح ، یه جا هم بذاریم ایمان راهبری کنه . بذا ببینم
میشه جمع بندی کنم که از این هپروت زدگی در بیاد متن ؟ )
نمیدونماین سوال در گفتمان شعر سپید امروز وجود داره یا نه ولی یادمه که پیشتر این بحث وجود داشت که : کسی که شعر سپید میگه چقدر باید با شعر کلاسیک اشنا باشه و باید کلاسیک رو هم تجربه کرده باشه؟ طبق معمول این مباحث جواب قطعی هم حاصل نمیشد ولی وجود شعرای سپید سرا که شعر کلاسیک نگفتند انکار محرز بود و در مورد اشنایی با شعر کلاسیک و تاریخش هم فکر نمیکنم تشکیک بشه کرد / فاکتهایی هم میاوردن مثلا اینکه : کسانی که روزهای پیش از فوت فروغ به خانه اش رفت م امد داشتن روی میزش کلیات سعدی و دیوان شمس دیده بودن )
در مورد شما مهدی جان تسلطی که به شعر کلاسیک داری خیلی ارزشمنده و ایمانی که گفتم از همین جاست
اگه یه وقت حس و حالشو داشتی یه غزلم بگو ، نئو کلاسیک به فرض/ به خاطر ارضای عتیقگی سلیقه ما
فکرکنم امیر حسین هم غزل بگه خواندنی بشه
شما جوان هستین ، ما یه پامون تو قرون وسطی اس
درود
سر سری خواندم
برگشتم با دقت بیشتری
میخوانم
موفق باشید