رگ یا ریشه ام را بزن
جوری که بخشکد
مواظب باش خون نچکد
که از خاکم هزار لاله به انتقام بر می خیزد
من انتقام خود را با گل های خودرو می گیرم
با گل های خوش رو
با گل های خوش بو اما داغ دار
وقتی تمام مرا پر پر کردی
مواظب باش تمام من از داغ لاله لبریز است
آری من یک نقطه از شب را پنهانی در سینه ام جا داده ام
هیچ کس من را به خاطر آن ملامت نخواهد کرد
هیچ کس نخواهد پرسید پس آن نقطه ی سیاه چیست
هیچ کس نخواهد گفت تو هم گناه کاری
آن سند آزادگی من است
تمام دنیا خواهند دانست که من تن به بردگی نداده ام
هیچگاه سرد نخواهد شد
وقتی باران ببارد داغ من در جستجوی تازه ای از معنای آزادی
تمام خود را تفسیر خواهد کرد
وقتی آتش دوباره شعله ور گردد
نشان خود را به خاکستر گم نخواهد کرد
داغ من درمانده با مهر بردگی نخواهد بود
هیچگاه از درد و تالّم با من سخن نگو
من خود مرید آن داغ سخنگویم که افسار زبان را کشیده است
در سکوت من هیچگاه پادرشتی نکن
هیچ اسبی پیشرو حرکت افسارگسیخته در محضر داغ من نخواهد بود
به بهانه میخ در پای سکوت از نعلین اسب آویزان نشو
از این معرکه جان سالم به در نخواهی برد
هر چند تفسیر کامل و تمام خوش شانسی باشی
لاله ی پر پر من، عصیان سُم را بر ملا خواهد کرد
دیگر چه توفیر دارد بعد این همه تاختن از غبار به ستوه آمده باشی یا از عرق
دیگر شرم نکن
نگذار بازوی ورم کرده از تو سنگین باشد
تقدیم به بهترین مادر دنیا، حضرت زهرا (س)
چندین بار خواندم.. بنظرم خیلی قشنگ بود و قابل درک
درود بر شما جناب محمدی استاد ارجمند
همواره سلامت و ثروتمند باشید