يکشنبه ۱۱ آذر
|
آخرین اشعار ناب مهدی محمدی
|
برف روی سر مادرم نشسته است و زار زار می گرید
زخم هایم را می شمارم به جای ستاره ها
کاش همیشه کودک بودم و قصه می خواندم
شب همیشه بلند نیست
گیسوی تو را می بافم با هزاران رویا
خیال مثل خوره به جانم می افتد
کاش این گونه نمی بارید زمستان
کاش بهار شش ماهه متولد می شد
سپیده جان فقط درآغوش تو خوابم می برد
دست تمنا بر سرخی لب پوسید
پس کی می رسد بوسه؟
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و سپاس بیکران استاد بانو عجم قلمتان تابان | |
|
درودها شاهزاده خانم، سلامت باشید و تابنده به مهر قلمتان مانا | |
|
سلام و عرض ادب بانو حسین زاده متشکرم تابنده باشید و پاینده در پناه مهر ایزدی | |
|
درود و سپاس بیکران | |
|
درودها استاد آزادبخت عزیز متشکرم | |
|
سلام و سپاس بیکران استاد مزینانی عزیز | |
|
سلام و عرض ادب استاد انصاری عزیز بی نهایت متشکرم دلتان بهاری | |
|
سلام و سپاس بیکران رفیق معنوی ام متشکریم از اشعار زیبای شما قلمتان تابان | |
|
درودها رفیق گاهی در دست گرفتن دست یک آشنای ناآشنا با خود زمستان می آورد گاهی دیدن یک تصویر تمام برف های جهان روی سرت آوار می شود. بهمن اما هنوز نامش در تاریخ پیداست. متشکریم از قلم بادرایت تان تابنده باشید به مهر | |
|
سلام و عرض ادب استاد مهدی پور عزیز متشکرم بی نهایت لطف دارید تابنده باشید به مهر | |
|
درود بانو و سپاس بیکران | |
|
درودها استاد نظری عزیز متشکرم لطف دارید قدر دانم تابنده باشید به مهر | |
|
درودها بانو عادلی شاعر کلاسیک سرا و خوش قلم سپاسگزارم | |
|
درود و سپاس بیکران | |
|
درود متشکرم تابنده باشید به مهر | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
درود برشما جناب محمدی عزیز
بسیارزیبا بود
کاش....