پنجشنبه ۲۰ دی
|
آخرین اشعار ناب مهدی محمدی
|
برف می بارد
آسمان هست بی تاب
کولاک
از پشت پنجره ی بهمن ماه...
دیوارها بلند و برافراشته.
شنیده ام
همه ی ما را گناه کار کرده ای
دیده ام
دیدارهای مان را بسیار کوتاه کرده ای
بر قامت پوشیده از برف بهمن رحم نکن
هیچ وقت فکر نکن پشت پنجره چه خواهد گذشت
بعد از مرگ هم زندگی خواهم کرد
داری از داد و فریاد بر پا کن
سرخیِ ردّ طناب را به نزدیکیِ رگ گردن
لمس خواهم کرد
مرا به حادثه ی پی در پیِ سحرِ خود تکرار کن
من از تکرار و از لرزش لبریزم
مرا در خودم هزاران بار دیگر تکرار کن
من انتخاب خود را کرده ام
در انتخاب تو هیچ نقشی نخواهم داشت
پیراهن من از نقش آبان خونین است
تو می خواهی نقش خیابان بر پیراهن من در دی ماه از دود و آتش لبریز باشد
خود را ستایش کن
پلیدی نقشی ست، هم اندازه ی پیراهن من نخواهد شد
من انتقامم را از تو وقتی می گیرم که خونم را کامل ریخته باشی
حکم کن
عزیزتر از فتوای تو برای من هیچ فالی نبوده
و نخواهد بود
و صد البته، تازه تر و شکوفاتر!
مواظب باش کهنگیِ من، تازگی فهم تو را خفه نکند
«من» بوی کهنگی اگر بگیرد نگاهم هرگز
هر روز از خاکم جوانه خواهد زد
نگاهم گریبان تو را خواهد گرفت
گریبان گیر نگاه من نشو
نخواه پیراهنِ خونِ من، بر تنِ تیر تو
از صدای بی واهمه و بلند لرزان باشد
شقاوت هم اندازه ای دارد
اما تو بی حد شقاوتت را بر من ثابت کن
بگذار بفهمم چه اندازه در این مسیر صبور خواهم بود
ردّ پایم را خیابان ها داد خواهند زد،
کوچه ها فریاد
دیوارها
همان دیوارهای بلند
پیراهن آغشته به خون مرا نقاشی خواهند کرد
من هیچگاه التماس شب را نخواهم کرد
من هیچگاه آتش شب را با هیزم های نازکِ التماس، خاموش نخواهم کرد
می خواهم گداخته تر بسوزی ای شب
سودای من رسوایی هر چه بیشتر تو ست
اینگونه تجارت خون و آتش پر سود خواهد بود
اشک های مادرم وقتی تو را شعله ورتر کرد
معنای رسوایی را امیدوارم هیچگاه نفهمی
تابوت مرا وقتی دستور می دهی شبانه بی تشییع در شب، ساکت و آرام دفن کنند
بیشتر یاد پیشوای خود خواهم بود
آزادی وقتی از پشت پنجره ی سیاه شهریور به انقلاب نگاه کند
خانواده ام دلسوزتر فریاد خواهند کشید
آسوده تر بخواب ای شب
آسودگی درد بی درمان تو خواهد بود
مادرم تو اما با درد پا بی خواب خواهی بود
لمس قدم های سوخته ی من تو را زیباتر خواهد کرد
هیچگاه مرا بی شیون رها نکن
سودای شب این است،
سحر تکرار شیون تو باشد
گیسوی سفید تو سوگند سپیده ی سحر است
گیسوی سیاه تو انقلاب دیگر است
غصه ی خون مرا نخور
وقتی دود و آتش مقابل نگاه تو ایستاده باشد
خون من شمشیر برنده ای ست برای دریدن پرده ی بی حیای شب
کفن پوش من باش در ورامین
تاریخ تکرار حقیقت تو باشد
بهمن که نشسته باشد بر برج
من از اقبال و ادبار ساعت ها و ثانیه ها می هراسم
طرح گلریزان اگر باشد
رز سفید بوی کفن و دفن می دهد...
دیوارها بسیار بلند است برج ها اما بلندتر
تیک تاک
کولاک است.
مادر
نگذار قامت دیدارمان را
ترور کنند.
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ادب استاد خوشرو خوش آمد عرض می نمایم متشکرم تابنده باشید به مهر | |
|
سلام و عرض ادب استاد استکی عزیز و گرانمهر صفا آوردید و نوربخش محفلم شدید متشکرم نگاهتان سبز و دلتان دریایی | |
|
سلام و عرض ادب استاد بانو حکیمی متشکرم از حضور سبز و پرمهرتان و همچنین از گل های زیبایتان تابنده باشید به مهر | |
|
سلام و عرض ادب استاد اخباری عزیز متشکرم، خوش آمدید تابنده باشید به مهر | |
|
سلام و عرض ادب بانو آهنگران مهربان خوش آمدید بسیار متشکرم | |
|
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 | |
|
سلام و عرض ادب استاد مهدی پور عزیز و گرانمهر خوش آمد عرض می نمایم و از لطف و مهرتان بی نهایت سپاسگزارم تابنده باشید به مهر | |
|
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 | |
|
سلام و عرض ادب بانو کاسیانی صفا آوردید از لطف و مهرتان بی نهایت سپاسگزارم | |
|
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 | |
|
درودها استاد بانو آوا صیاد خوش آمدید متشکرم و تابنده باشید به مهر | |
|
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 | |
|
درودها استاد نظری عزیز خیلی خوش آمدید متشکرم از لطف و محبت تان | |
|
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 | |
|
سلام و عرض ادب استاد انصاری عزیز متشکرم از حضور سبز و بداهه های پرمهرتان خوش آمد عرض می نمایم تابنده باشید به مهر | |
|
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 | |
|
سلام و عرض ادب بانو زند خوش آمدید از حضور پرمهرتان بی کران سپاسگزارم | |
|
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 | |
|
سلام و عرض ادب آقای صدقی عزیز خوش آمدید، بنده نیز از خوانش ترانه های تان محظوظ می گردم متشکرم تابنده باشید به مهر | |
|
درودهای بیکران بانو آهنگران مهربان بسیار متشکرم لطف کردید تابنده باشید و پاینده | |
|
سلام و عرض ادب آقای کریمی عزیز متشکرم | |
|
سلام و عرض ادب آقا جواد گل صفا آوردید متشکرم | |
|
درودها استاد نظری عزیز و ارجمندم متشکرم از مداقه هر چه بیشترتان در شعر که چراغ راهنمای خوبی است برای ما | |
|
سلام گ عرض ادب آقای ساری عزیز و ارجمند خوش آمدید خرسندم که موردپسندتان بوده است. در باورم تو بوده ای و درد باورت پیک فرشته روی خدا را گرفته اند | |
|
سلام و عرض ادب بر شما آقای اصلانی عزیز خوش آمدید متشکرم. تابنده باشید به مهر | |
|
درود بانو نیره صدری گرانمهر متشکرم صفا آوردید تابنده باشید به مهر | |
|
سلام و عرض ادب استاد عسکرزاده عزیز صفا آوردید متشکرم، تابنده باشید به مهر | |
|
سلام و عرض ادب متشکرم خوش آمدید | |
|
سلام شاعر ارجمند بسیار خوش آمدید تابنده باید به مهر | |
|
درود، متشکرم | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
خلاقانه و تاثیر گذار
موفق و موید باشید ـ