پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
بی تو هوای خاطرم، سرد و فسرده می شود
پیکرِ نیک بختی ام، به هم فشرده می شود
عرصۀ آسمانِ سر، بسترِ یأس و خستگی
قدرِ ستاره های آن، چه کم شمرده می شود
تا به سرای خاطرم، سرزده سر نمی زنی
پهنهٔ سرزمین دل، به غم سپرده می شود
دار و ندارِ زندگی، بی تو چو بارِ هیزمی
رو به شرارِ گلخنی، بر سرِگُرده می شود
آه، که نیشخند تو، تیشه به ریشه می زند
چهرۀ روز و شام من، سیاه چُرده می شود
باده بدون روی تو، هوش ز سر نمی برد
سوزش کام را ولی، آش نخورده می شود
بانگِ سَحَر که می رسد، پیاله ها درپی هم
هرچه اثر نمی کند، دوباره خورده می شود
بی تو غزال واژه در، دشتِ ادب نمی دود
وزن و ردیف و قافیه، زِ یاد برده می شود
بس که به زردیِ رُخم، هیچ نظر نمی کنی
رنگِ طراوت از دلم، پاک سترده می شود
قلعهٔ امنِ خوش دلی، دستخوشِ گرد و غبار
ساحت هستی ام پر از، غبارِ مرده می شود
کوزهٔ عیش من اگر، پر نشود ، به دستِ تو
کاسهٔ پر ز خونِ دل، به رنگ دُرده می شود
کشور جسم و جان من، فتح به دست اهرمن
پرچمِ حال و روز من، به غم سپرده می شود
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
اعیاد شعبانیه و میلاد با سعادت امام سجاد مبارک باد