سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      هستی نگری

      شعری از

      روح اله سلیمی ناحیه

      از دفتر هستی نگری نوع شعر مثنوی

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۲۰ شماره ثبت ۱۰۷۵۷۱
        بازدید : ۱۸۳۱   |    نظرات : ۱۱۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر روح اله سلیمی ناحیه

      زین راه که در باب ولد میدمد از دم
      ما را به چه افسار کشد ملک دما دم
      خُسر از حَبَطه ذات مگر نیست فرا دم 
      یک دم بنگر بین که جهان نیز بنا دم
      خواهی به همه هست و فنا نیز کنی سر
      زین جمله همی بس که به جان نیزکنی سر
      مُلکی که ابد بود و شد از سازِ دگر نو 
      یعنی که ازل باز همان یک ابد از نو
      عینان چه ببینند و چه گویند و چه گیرند
      این ذاتِ خرد بر تن از این بیش نگیرند
      ان خاطره کان بود ورا در وره کیهان
      ان صد نتوان گفت که از صد زصد ارکان
      حد از نظره ذره که بنیان همه بر جاست
      زان ذره هزاران حدو بنیان به سر انجاست
      زین پرده که گاهی مه و گاهی دگر از مه 
      هر یک به کمُ مَنّو وهم نیز خزد وه
      واصل نتوان دید زحد جای به دیگر
      لازم که چنین باد ورا تا که شود سر
      افضل بر نور از معِ ذاتش نتوان دید
      هر ذات بخود ذات دگر را نتوان دید
      خاموشیو بی نوری از عالم که گمانیست
      خود ذات به هستی همه از ذاته برانیست
      یک ذره که مجزوم کشد ذات و برش را
      در هست وجودش که چنین ذات سرش را
      هستند همه از همه چون نی که به هستی
      جز ذره که نی باد توان نیست که هستی
      زین فوج عظیم از همه انوار و مدارات
      با ذات خود اندر ره خود گشته به ذرات
      خواهی نگری هستی از این دید که داری
      ی دم نگر از دید دگر، دید که داری
      گرمیل سفرداریو از دور هراسی 
      ذاتت به سفر کن همه ذر تا زحواسی
      میدان ازل بود اگر داد درونت 
      دریاب نبودی که دمی راز درونت
      شعر «روح اله سلیمی»
       
      لطفا برداشت خود را از این شعر بنویسید یا معنا یا هرذهنیتی که هست  سپاس
      ۱۵
      اشتراک گذاری این شعر
      ۴۸ شاعر این شعر را خوانده اند

      سیاوش آزاد

      ،

      حسن مصطفایی دهنوی

      ،

      نیاز ناطق

      ،

      مجیدنیکی سبکبار

      ،

      روح اله سلیمی ناحیه

      ،

      فرهاد احمدیان

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      تکتم حسین زاده

      ،

      بهزاد بهلولی تخلص بهیاد

      ،

      رضا سعادت نژاد

      ،

      مهرداد عزیزیان بی تخلص

      ،

      مسعود آزادبخت

      ،

      ماهور محمدی

      ،

      مرضیه رضایی (رها)

      ،

      محمد قنبرپور(مازیار)

      ،

      قربانعلی فتحی (تختی)

      ،

      شین بانو

      ،

      ژکا گرجاسی

      ،

      سامره حاجیان(مهربانی)

      ،

      نسرین حسینی

      ،

      محمد علی رضاپور

      ،

      سارا خوش روش

      ،

      شکوفه عابدی نژاد

      ،

      محمد علي واشقاني ( باران )

      ،

      طوبی آهنگران

      ،

      مهدیس رحمانی

      ،

      م فریاد(محمدرضا زارع)

      ،

      زهرا آهن(ملکبانوی سیب)

      ،

      مهدي حسنلو

      ،

      محمد رضا خوشرو (مریخ)

      ،

      شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

      ،

      محمدحسن پورصالحی

      ،

      طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)

      ،

      مولود سادات عمارتی

      ،

      سارا رحیمی

      ،

      علی صادقی

      ،

      حوریا.د (شاهزاده خانوم)

      ،

      علیرضا شفیعی

      ،

      ابراهیم کریمی (ایبو)

      ،

      فلاح رمضانی(عاشق)

      ،

      امیر وحدتی یگانه

      ،

      امیرحسین مرتضائی(آفتاب بهار)

      ،

      جمیله عجم(بانوی واژه ها)

      ،

      نیره صدری

      ،

      عبدالامیر الهی(مسکین)

      ،

      مینا فتحی (آفاق)

      ،

      فاطمه بهرامی

      ،

      حسین رضایی

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۶:۲۷
      درود
      وفات اسوه صبر، ایثار و مقاومت حضرت زینب کبرا( ع) را تسلیت عرض مینمایم خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۰۲
      درود جناب استکی
      همچنین تسلیت برای شما 🌺🌺🌺🌺🖤🖤🙏
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۳۵
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۴:۲۸
      درود بر شما استاد گرامی .

      قلمتان ناب .

      خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۵:۳۸
      سپاس از حضور و نظرتان
      لطف کردید استاد خوشروی بزرگوار
      🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      حسن  مصطفایی دهنوی
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۰۷:۳۰
      سلام و درود
      بسیار زیبا است
      سربلند و پاینده باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۴:۳۵
      سپاس از شما 🙏🌺🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۳۵
      خندانک
      فرهاد احمدیان
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۵:۴۶
      سلام و عرض درود خدمت جناب سلیمی بسیار عالی پاینده باشید
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۰۱
      درود جناب احمدیان عزیز
      سپاسگذارم 🙏🌺🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۳۵
      خندانک
      بهزاد بهلولی تخلص بهیاد
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۱۰
      قابل تامل است
      دستمریزاد خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۲:۵۷
      درود جناب بهیاد عزیز
      سپتس از توجهتان🙏🙏🌺🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۱۳
      ایکاش یک صدم ارزشی که به لحاضهای دیگرداده میشود به خود شعر میدادند در این جمع
      بسی جای تاسف
      چه میکنیم ما واقعا
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۲
      خندانک
      ارسال پاسخ
      رضا سعادت نژاد
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۳۴
      درود جناب سلیمی
      ابتدا عرض کنم که قالب شعرتان مثنوی است نه قصیده
      شعری طولانی گفتید با ترکیب واژه ها و کلماتی که بار ها و بار ها توسط هزاران شاعر استفاده شده اند و قدیمی هستند
      باب ولد،ملک،افسار،خسر،حبطه،عینان،کان(که ان)،و ........
      مخاطب و خواننده امروزی نمی تواند با چنین کلماتی ارتباط برقرار کند و قطعا خواندن این کلمات کلیشه ای در 20 بیت حوصله اش را سر می برد و قطعا نمی تواند برداشتی از شعر داشته باشد
      حتی شاعرانی که در سده ها و قرن های گذشته شعر گفته اند شعرشان از شعر شما روان تر است و به راحتی می توان با ان ارتباط برقرار کرد
      لزوما استفاده از کلماتی که به زور در دهان می چرخند باعث زیبایی و قدرت شعر نمی شود
      شما به جای اینکه ابتدا اشکالات خود را برطرف کنید دارید برای اعضای سایت تاسف میخورید؟؟
      در این جمع ادیبان و استادان بزرگی وجود دارند و فکر نکنم شما برایشان تاسف بخورید شکل خوبی داشته باشد
      شاعر باید صبور باشد و با هر اتفاقی که برای شعرش می افتد کنار بیاید و هیچوقت بصورت احساسی دست به نظر نبرد
      بیشتر از این چیزی نمی گویم چون اجازه نقد نداده اید و بی احترامی شما را هم به جمع سایت نادیده میگیرم
      موفق و پیروز باشید خندانک
      رضا سعادت نژاد
      رضا سعادت نژاد
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۲:۰۱
      درود جناب حق با شماست من تندروی کردم ببخشید خندانک
      حتی نمیتوانم یک مصراع از ان را بفهمم درست میگویید خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۲
      خندانک
      الناز حاجیان (مهربانی)
      الناز حاجیان (مهربانی)
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۸:۵۷
      درمیانِ نوشته هایتان
      ذره ایی آهسته تر همدیگرراهدف بگیرید
      درک شعر به سن وسال نیست
      هرکه بخواهد شعری را نپذیرد نمی پذیرد
      این نخواستن ها به درک ربطی ندارد
      گاه یکنفربا تمامِ غلط هایی که در یک شعرو داستان ذهن را به بن بست میکشاند بازهم دلش را میبرد
      گاه هم یک قلم بسیار زیبا روح را نوازش میکندواما مخاطب نمیخواهد بپذیرد که یک قلم پخته وکامل است
      به گمانم بحثِ نقدتان یک خورده به بی لطفی در لجبازی وصله خورده...اگرمیخواهید نقدهارا بالجبازی پیش ببرید سعی کنیددرخصوصی اینکار را انجام دهید... خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۱:۱۳
      من همینجا اگر باعث برداشت بدی برای شخصی شدم
      ابتدا معذرت میخواهم
      سپس سوالی برای ابهام بود داسخگو میباشم
      مهرداد عزیزیان
      مهرداد عزیزیان
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۲:۵۷
      سلام جناب سلیمی گرامی
      بنده حتی یک مصرعش را نتوانستم معنی کنم
      ارسال پاسخ
      رضا سعادت نژاد
      رضا سعادت نژاد
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۰۲
      خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۳۵
      سلام جناب عزیزیان گرامی از پیدایش ذره ایجاد هستی عظمت کیهان از نظر جسم درمقابل انسان و عظمت خیال و خرد یا اگاهی انسان در مقابل جهان
      سپاسگذارم از خواندن و توجهتان 🌺🌺🌺🙏
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۳۸
      فیزیک سخته تقصیر من نیست 😅😅مخصوصا کوانتوم و ریسمان
      مجیدنیکی سبکبار
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۵۸
      سلام عزیز دوستوم. یازدیق لاریوی نئچه دفعه لر اوخورام آمّان دوشونه بولمورم. گؤلوم ایستیر بیر آز بونّان کی وار آیدین راخ یازاسان. ساده ده اولسا عیبی یوخ ولی بولونسون منظورون نَمَنَدی.
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۲
      خندانک
      مجیدنیکی سبکبار
      مجیدنیکی سبکبار
      شنبه ۷ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۴۶
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سیاوش آزاد
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۰۲:۱۵
      سلام
      در روز ازل هستی تیره شب ظالم
      در رقص اشعه به توازن همه دائم

      در دام فتاد عکس عدم در تپش هو
      افتاده ترنم به تکاپو پی هر او

      شد ناخن هستی همگی خشک و پرستو
      زد نغمه که ای فاخته برگو همه کو کو

      فریاد ازل در خم مستی شده آبی
      ترسیم وجود ازلی گشته سرابی

      دیوانه تر از حبط عدم بر سر سفره
      هر دم به حبابی بدمد نغمه حفره

      آواره شده تابش تیره چه لاهوت
      در سینه سرخ سیه دشت برهوت

      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۰۳:۳۸
      درووود
      سذ تعظیم در مقابل این شعر فرو می اورم 🙏🙏
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۱
      خندانک
      مرضیه  رضایی (رها)
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۰۲:۴۱

      (هر جور که بر کار بری از پس و از پیش
      هرگز نبری ره بجز از آنچه قرار است کمی بیش)

      سلام و درود بر شما جناب سلیمی عالم از حصارحساب بیرون نیست حد انسان در بینهایت عدد نمیشود چون دامنه اشتیاق لازمه پس به اتصال وابسته هست
      هر خشتی قالب لازم دارد و کوره ای که به پختگی برسد و امتداد پیدا کند برای حسابی که به زیبابی اتصال باشد
      افضل از نور از معِ ذاتش نتوان دید
      مبالغه نیست اگه بگم از خوندن شعرتان لذت بردم با اینکه پی به مفهومش نبردم . مانا باشید🌹🌹🌹
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۰۳:۴۵
      درود بر بانوی مهر و ادب
      سالیان در فکرو خیال بودنم از چه و برای چی نشسنم
      هرچه پیش رفتم پس امدم
      هزچه فهمیدم در نادانی ام بیشترمطمعن شدم
      این شعر بسیار بسیار معنای زیبا و حساب شده ای دارد
      ولی افسوس که کسی نخواست بداند چیست جزانکه در تلاش برای تخریب
      این شعر و شبیه اینها حاصل بیست سال مطالعه من در عالم اتم و ماتریکس
      یک دنیا سپاس از نگاهتان 🌺🌺🌺🌺🙏
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۱
      خندانک
      مسعود آزادبخت
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۰۹:۴۵
      سلام و احترام جناب سلیمی ادیب
      ابتدا از لحن سرایش شعرتان لذت بردم ،
      بله هنوز چیزهای زیادی هستند که علم بدان دست نیافته است ،و هرچه رو به جلوتر می رویم اسراری از این جهان کشف خواهد شد،برای ذات نمیشود تصویری را متصور شد،،،همانطور که خداوند غیرقابل تصور است
      توصیه های شعرتان به جاست ،و ذات را به سفر بردن نکته ی هوشمندانه ایست،ترسی که در شعر بدان اشاره شد بنظر حقیر چند بعد دارد ترس از فهمیدن چیزی غیر از باورهایمان
      ترس از خطرات این راه،،،،البته و صد البته قدم نهادن در این راه به پتانسیل و ظرفیت های طرف نیز بستگی دارد و برای هرکسی توصیه نمیشود.
      با تشکر و احترام
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۶:۴۴
      چقدر لذت میبرم از شنیدن این حرفها ...
      احترام 🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۱
      خندانک
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۰:۵۶
      درود برشما جناب سلیمی عزیز و بزرگوار

      بسیار عالی و
      جالب بود خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۶:۴۵
      سلام و احترام جناب فتحی غزیز
      بسیار خوشحالم از توجهتان🙏🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۱
      خندانک
      شیما جریده
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۱:۵۶
      درود جناب سلیمی
      به خاطر به کار بردن کلمات قدیمی و همچنین عدم علاقه بنده به چگونگی پیدایش هستی نتونستم با شعرتون ارتباط برقرار کنم
      موفق باشید خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۶:۴۷
      درود بانو 🌺
      کلمات قدیمی بکار نبردم بلکه کلمه شناسی ما محدودتر شده
      کلمه خسر را با چه کلمه ای میتوان جایگزین کرد که نگذاشتم ؟
      بسیار سپاسگذارم از نگاه و توجهتان 🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۰
      خندانک
      الناز حاجیان (مهربانی)
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۳۵
      درودها بزرگوار
      درحدی نیستم که معنا هابخشم به واژه هایتان
      اما ازبرداشتی که از بیت بیتِ شعروفریادِ واژه هایتان داشتم
      چنین بگویم
      بگمانم تعریفی از هستی و پیچ وخم هایِ زندگی
      وذاتِ سَرکشِ انسان گفته شده من شعررا دوست داشتم وبارها خواندم
      اگر شعری کلمات را به رخِ فهم ودرکمان بکشد را دوست دارم
      زیراباعث میشود درفکر فرو روم و بی اندیشم که معنایِ روانِ واژه ها چه میشوند ...خودِ شعر معرفِ واژه هابود
      تحسین میکنم احساستان را مرحبابزرگوار خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۴۳
      درود بانو مهربانی
      شعری بجاست که برای هرخواننده معنایی داشته باشد و البته درست،
      برداشت شما بسیار هم عالی بود چون در هستی و بزرگیش انسان هیچ درهیچ هم نیست چرا این اندازه سرکش باشد
      بسیار خوشحالم از نگاه و توجهتان 🙏🌺🌺🌺🌺🌺
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۰
      خندانک
      ارسال پاسخ
      نسرین حسینی
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۲۰:۵۱
      افضل بر نور از معِ ذاتش نتوان دید
      هر ذات بخود ذات دگر را نتوان دید

      خاموشیو بی نوری از عالم که گمانیست
      خود ذات به هستی همه از ذاته برانیست
      درودها برشما جناب سلیمی عزیز و گرامی مثنوی استخواندار وزیبایی
      خواندم ولذت بردم قلمتون مانا خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۲۲:۰۵
      درود بر نگاه و درک زیبایتان که اینگونه توجه و لطف دارید
      بسیار سپاسگذارم و امیدوارم همیشه بخوانید مرا 🌺🌺🌺🌺🌺🙏
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۰
      خندانک
      محمد علی رضاپور
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۰۳
      سلام و درود
      بزرگوار!

      دعوتید به کارگاه شعر اجتماعی(در راه پیشرفت ایران)
      لطفاً به قسمت مطالب نشر شده در بالای سایت نگاه بیاندازید!
      (کارگاه شعر اجتماعی- در راه پیشرفت ایران)

      سپاس
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰ ۲۳:۰۶
      سلام و سپاس
      چشم🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۰
      خندانک
      شکوفه عابدی نژاد
      شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۱۷:۲۵
      درود وادب لذت بردم قلم شما ستودنی منتظر اشعار شما هستم
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰ ۱۹:۳۶
      سپاس گذارم استادعابدی نژاد از حضور در صفحه بنده و توجه و نظرتان
      شعر را خواننده زنده میکند 🙏🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      طوبی آهنگران
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۲۰
      سلام بزرگوار
      احسنت بر قلم. توانای شما
      بسیار زیبا نگاشته اید
      درود بر شما
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۰۳:۰۰
      یک دنیا سپاس بانو اهنگران عزیز🌺🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۲۳:۲۰
      درود جناب سلیمی بزرگوار، شعر شما را چند بار خواندم و پیچیدگیهای منحصر بفرد و مخصوص به خودتان در این شعر هم باز ذهن مرا به چالش کشید واین درگیری فکری به این صورت برایم لذت بخش بود، فکر میکنم ذهن خلاق شما باقی بودن جهان و فانی بودن انسان را روایت میکرد و ناتوانی اندیشهٔ محدود انسان در برابر مجهولات گیتی موضوع کلی این شعر عمیق است و در نهایت تشویق انسان به شناخت ذات خویشتن است،البته این برداشت شخصی من از این سروده بود.موفق باشید و ایامتان بکام.
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      سه شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ ۲۳:۵۴
      دورودها بانوخوش روش
      ممنون از توجه و خواندنو نظرتان 🌺🌺🌺🌺🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۰۳
      برداشتتان بسیار زیباست استاد خوش روش
      این شعر از ذات ذره و خاصیتش تا وحود ستارگانو جهان هستی را در مقابل خرد وخیال بیان میکند
      و جهان تاریکی و انرژی تاریک را
      و اینکه در نظر بنده اصل ما یک انرژیست و وجودمان در عالم تاریک و دو دیده پنجره ایست که به این جهان نگاه کند
      و در نهایت همان فرمایش شما که جسمو جهان ما بدون ذات هیچ میباشد
      ارسال پاسخ
      سارا خوش روش
      سارا خوش روش
      چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۱۳
      چه تعبیر و تفکر زیبایی، دیدگانمان پنجره های ظلمت درونمان هستند به روی جهان هستی، نظریه قابل تأمل و تفکر برانگیزیست،درود بیکران بر شما و قلم توانمندتان خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۱ ۰۳:۲۶
      🌺🌺🌺🌺🌷🌷
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۰۰:۰۶
      ای نور زصافی که کنی ذات عیان را
      ساغربه قدح بر یَد ازاین کونو مکان را

      ای حُسنِ جمال از همه عالم که تماشا
      گرذره ای از خویش نما، ذَر همه حاشا
       
      در دل که صُوَر معرفت ازذاتومقامت
      بردیده مزن کبرو ریا هستو کلامت

      باطن زغرض افسل اگر بوده منیّیت 
      ظاهر چه سرازافضل ان دونِ دریدَت

      اینگونه چرا گشته فریب آ تنت از سر
       مَشعَر اگرت بود عَلُو ماهیت  از سر

      نایب که نی ای ملک ازل مِه چوتهی سر
      صدبار بلیٰ  تا به ابد ملک ،تهی سر

      گر هیچ فنا ،هیچْ ابدملک،زبَر سر
      یا دید که واسع ز هزاران دَوَر اختر

      در بهت بر اینم که به کَیهان  چه زما رس
      خودگشته عدم چون به کَیاهین که در ان رس

      زین گُرده جهانی که نبوداست و نخواهد
      مارا چه رسدهستو چه داریم که خواهد
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      جمعه ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۵۵
      درود مرد سقراط مرام خندانک
      چندین بار خوندم
      و چنین برداشت کردم که ابدی و ازلی بودن جهان، درواقع یک دور تسلسل است و تکرار و تکرار و تکرار...
      مثل جرخ و فلکی که مدام میچرخد و فقط کسانی که در آن نشسته اند جای خود را به جدیدترها می دهند...
      نمیدونم
      شایدم اشتباه برداشت کردم🤔

      آفتاب اندیشه تون تابان خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۰۴:۱۸
      درود و احترام استاد زارع ، خردمند و عزیز
      این شعر اساسا در مورد خرد و خیال می گوید
      (ودر ضما از پیدایش جهان و عظمتش در نگاهی دیگر)
      از جهانی که شاید بارها هم بزرگتر از جهان بیرونی است
      جهان بار ها و بارها شروع می شود اما در نوعی شناخت
      هر روز علمی جدید نشان میدهد جهان چی هست و از این نقطه جهانی جدید شروع می شود
      تمام ابعاد و اسرار این هستی فقط در افکارها شکل گرفتند
      ذرات و اتمها وقتی شناخته شدند وجودشدند
      منظومه و کهکشانها نیز همینطور

      روزگاری شناخت این هستی حتی اندازه یک میلیون الان نبود
      و این روند تکرار می شود
      حد ذرات را به درستی اگر درک کنیم کاملا انقلاب افکاری می شود
      جهان تمام هستی اش اعمال و انشاء و اسرارش از ذاتِ این ذرات است و نمی تواند فراتر رود مگر در اندیشه و اگاهی
      انسان جسمی دارد بعد از مرگ مستقیم به اصل خود وصل میشود از بند حیات وخرد و یا روح رها می شود
      ذرات نشان می دهند حیات از چه اجتماعی و خرد از چه اجتماعی شکل می گیرد(هیچ انسانی‌تنهایی نمی تواند درک و فهمی داشته باشد واین بسیار مهم است )
      جایی دیگر اشاره به نور و تاریکی دارد و اینکه نور از دل تاریکی به وجود می اید (گناهکاران به بهشت می روند)
      اشاره ای به عدم و هستی کرده (هیچ یا عدم عالیترین وجود است و شاید بی نقص ترین )
      باز اشاره ای به دید با دیدی دیگر (نگرش و درک ما چرا باید از چشم یک شخص در دو سه هزار سال پیش باشد)
      و الی اخر که واقعا توضیحش خیلی زیاد می شود
      در واقع من نوشته هایی که گذاشتم و بحث هایی هم شد همه و همه در داخل این شعر بودن
      استاد زارع بزرگوار جسارت شد در زیادی نوشتن 🙏
      در حقیقت خواستم کمی توضیح در موردش بنویسم تا دوستانی که خواستند بخوانند
      سپاس از توجه نظرتان
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹


      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۱۵
      🌹🌹🌹
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۴۷
      سلام ودرودی مجدد

      بسیار عالی بامفهوم و

      جالب بود خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۵۰
      درود و احترام استاد فتحی بزرگوار
      سپاس تز حضور و نظر ارزشمندتان
      🌹🌹🌹🌹🌹
      طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۰۶
      درود بر شما
      زیبا سروده اید و قابل تامل
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۱۵
      درود و احترام بانو طلای کرمانی
      لطف کردید
      🌹🌹🌹🌹🍀🍀
      ارسال پاسخ
      قربانعلی فتحی  (تختی)
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۳۸
      سلام ودرودی مجدد

      عالی بود خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۱۲
      🌹🌹🌹🌹🙏🙏
      ارسال پاسخ
      سارا (س.سکوت)
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۳۴
      درود بر شما جناب سلیمی بزرگوار
      چون همیشه زیبا بود البته درونی که شاید پشت هر واژه اش را شاعر اندیشه ها داشته است
      از نظرات شاعران گرامی نیز بهره بردم

      ان صد نتوان گفت که از صد زصد ارکان
      حد از نظره ذره که بنیان همه بر جاست
      زان ذره هزاران حدو بنیان به سر انجاست
      زین پرده که گاهی مه و گاهی دگر از مه
      موید باشید وتندرست خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۱۴
      درود و سپاس بانو رحیمی بزرگوار
      لطف دارید زیبایی در نگاه و نظر شماست
      روزگارتان سبز

      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🍀🍀
      ارسال پاسخ
      محمد قنبرپور(مازیار)
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۳۸
      درود جناب سلیمی زیبا بود خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۱۵
      سپاس جناب مازیار
      لطف کردید
      🌹🌹🌹💐
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۱:۳۴
      عرض درود و احترام شاهزاده خانوم اندیشمند
      😂😂😂😂😂
      تن این فیلسوفان بزرگ و تو گور لرزوندید خخخخ
      خیلی انرژی داد این نظرتان به من
      در کل از راحت بودنو خندیدن در هر چیز یا شرایطی استقبال می کنم دمتون گرم
      اما در مورد این شعر بگم
      این شعرو پشت فرمون نوشته بودم
      یعنی کل شعر نیم ساعت نشد دقیقا یادمه
      اما چون خودمم از بعضی ابیاتش مفهوم را نمی گرفتم
      چنبار خواستم حذفش کنم
      ولی ی دوستی دارم بسیار عزیزو بزرگوار
      جناب سبحان زالی
      ارسال کرد گوشی خودش نگه داشت بعد دوهفته
      سه چها نفر دو سه روز همکاری کردیم شعرو معنا کردیم
      یادمه شب اخرش بد جوری سردرد گرفتم
      چون مطمعن بودم این شعرو یکی در عالم خیال گفت من نوشتم
      و تنها این نیست نزدیک ده تا شعر اینجوری هست
      این توضیح کذب نیست خدا شاهده عین حقیقته
      توضیحش از پنج صفحه بیشتر شد
      دیگه وقتی خودم در معنا درمانده شدم چه انتظاری از دوستان داشته باشم 😂😂
      من در کل شعر نوشتنم اینجوریه تمام سعی ام اینه از عمق ناخوداگاه وخیال و اندیشه های وجودی خودم بنویسم
      فک نمی کنم فقط می نویسم
      احتمالا چنتای دیگشو هم اشتراک کنم
      تازه اونجا باید چند روز سوژه بشه بخندیم
      ببخشید که زیاد نوشتم
      وجودتان سلامت و سعادتمند شاهزاده بانوی عزیز
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      علیرضا شفیعی
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۲۸
      درود بر شما جناب سلیمی گرانقدر
      سروده شما چند لایه و گسترده بود و نکته خاص از دید من این بود که شناخت انسان از هستی قاعدتا در حد کشفیات علم روز است و مسلما خیلی از رموز و ابعاد هستی هنوز به حیطه اکتشاف نرسیده اند هستی بینهایت است و بینهایت هر نقطه و هر بعدش بینهایت است.
      سلامت باشید و پایدار
      خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۵۰
      درود و احترام استاد شفیعی بزرگوار
      سپاس از حضور و نظرتان
      اشاره زیبایی کردید
      🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۳۵
      درود و احترام بانو رحمانی بزرگوار
      سپاس از نگاه و نظرتان
      لطف کردید 🌹🌹🌹🌹🌹🙏
      ابراهیم کریمی (ایبو)
      سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ۰۱:۰۳
      سلام ای دوست
      من در نوشتن این نقد کمی مردد بودم چه اینکه نمی خواهم دل کسی را برنجانم
      ولی ما در دنیایی زندگی می کنیم که خود به اندازه ی کافی معنای خود را از دست داده معناباختگی فغان می کند و اینکه انسان هایش همچنان که غذایشان تند خور و زود خور شده است نمی توانند نان جوین و سفت و سختی را بخورند و انتظار داشته باشید همه بگویند به به من نمی دانم از نوشته ای که دو بار خواندم و چیزی نفهمیدم چه سود این سخنان مثلا فیلسوف مابانه و مغلق و مبهم نویسی ها وقتی مخاطب نمی تواند با آن هیچ ارتباط حسی و عاطفی برقرار کند چه سود به نظر من این نه فلسفه است و نه هنر و اینکه چیزی از آب در آمده که برای ترجمانش مثنوی هفت من کاغذ و عمر نوح را طلب می کند ولله ما دو واحد خاقانی داشتیم روزی هزار بار ...نقطه چینش می کردیم هرچند سفرنامه اش شیرین ولی اشعارش سفت و سخت و واژگان نامفهوم بود و همین است که مگر به زور به خورد چهار دانشجو بدهند چه فایده چیز این گونه
      خلاصه ببخشید آقا روح الله اگر کمی تند رفتم
      خندانک خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ۰۳:۱۰
      درود بزرگوار جناب کریمی
      اتفاقا من هیچ هم ناراحت نمی شم بلکه خوشحالم می شوم
      اینکه از این شعر کسی زیاد نتواند مفهوم بگیرد برای من اصلا عجیب نیست اتفاقا همین انتظار هم داشتم
      اما من می خندم
      چون چیزهایی که نوشتم و خیلی هم ساده و روشن نوشتم هم
      چیزی درک نکردید خخخ
      از یک راننده پراید گله کردم اقا چه خبرته با ۱۵۰تا سرعت
      خیلی جالب بود جواب ایشان
      فرمودند چه با ۵۰چه ۱۵۰ امنیتش هیچ فرقی ندارد در هر صورت با کوچکترین اشتباه می کشد
      اینجا هم همین است وقتی ساده می نویسم ساعتها توضیح می دهم درکی نکردند البته نه همه عزیزان
      اینجوری باشد درک نکردند
      اما در کل این شعر در نظر خودم بسیار عالی است
      ناراحت نشوید اگر بر گردید به نظر خودتان یکبار هم نگاه کنید می فهمید چرا نتوانستید درک کنید چون معنای واقعی را درک واقعی را از دست دادید
      اگر قرار است چیزی بنویسم که هر خواننده ای خیلی راحت درک کند
      بابا اب داد و تصمیم کبری باید بنویسم
      جناب کریمی عزیز شعری با مضمون ومفهوم معنا گرایی همین است باید کمی زحمت کشید تا فهمید حتما نویسنده هم زحمت کشیده
      انگار دارم ناراحت می شم 😂😂😂
      سپاس از این نظر شما و ممنون می شوم اگر ناراحت نشوید
      🙏🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      امیر وحدتی        یگانه
      سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۲۳
      درودها جناب سلیمی و دستمریزاد
      می گویم به این سروده بسیار خاص
      که مخاطبان ویژه خود را می طلبد نه
      ما مبتدیان سهل نویس را.جناب سلیمی:
      تو در کشف معماها نمودی ترکتازی را
      که بشکافی ز معلومات و مجهولات رازی را
      سلامی گرم دارم من بر آن استاد فرزانه
      بگرمی می فشارم دست سلطان ریاضی(فیزیک) را
      استاد جانم: ما در این سایت ناب می آموزیم
      پس کاری بکنید تا بیشتر بیاموزیم و
      از این آموختنها خسته نشده بلکه لذت ببریم.
      خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ۱۳:۵۲
      درود و احترام جناب وحدتی عزیز
      برادر عزیزم من در دانایی خود همین می دانم که نادانم
      و بسیار علاقه به دانستن دارم
      شما به بنده لطف دارید
      من با نوشته هایم دنبال اموختنم
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      امیرحسین مرتضائی(آفتاب بهار)
      سه شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۴۱
      سلام و هزاران درود شعر بسیار زیبایی است ..
      اما کلمات بسیار قدیمی و از کارافتاده هستند بسیاری از مخاطبان امروز شاید معنای این شعر رو نفهمند و قالب شعر شما مثنوی‌است نه قصیده ....قصیده در اصل همان غالب غزل است اما تعداد ابیات از ۱۵ بیت بیشتر است..
      اما جدا از این مسائل از لحاظ مضمون شعر بسیار زیبایی‌ست بنده لذت بردم خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۳۴
      درود و احترام جناب مرتضائی بزرگوار
      سپاسگذترم از نگاه و نظر شما
      نظر شما محترم است 🌹🌹🌹🌹🌹🙏
      کلمات از کار افتاد و قدیمی شدن درست نیست
      کلمه حتی در جایگاه خدا نیز تعبیر می شود
      کلمات مضمونی دارند که فقط مختص خودشان است
      این شعر کلماتی که دارد نمی شود کلمه ای دیگر استفاده کرد
      چون سعی کردم ولی نشد
      اما در خصوص قالب مثنوی درست می فرمایید من حقیقتا در سبک و سیاق و قالب زیاد شناخت ندارم
      و در کل شاعر نیستم ولی نوشتن را دوست دارم و بیشتر در معنا گرایی
      تشکر می کنم از شما
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      امیرحسین مرتضائی(آفتاب بهار)
      امیرحسین مرتضائی(آفتاب بهار)
      چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۵:۲۸
      ببخشید جناب سلیمی امیدوارم از حرف های بنده ناراحت نشده باشید بنده خدایی نکرده قصد تمسخر یا تکبر نداشتم
      بلکه تنها نظر خودرا درباره شعرتان گفتم...اتفاقا به نظر من شما شاعر خیلی خوب و بزرگی هستید خندانک خندانک ....
      ارسال پاسخ
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۰۸
      خواهش میکنم جناب مرتضائی
      بنده از انتقاد و نظرتان خوشحال هم می شوم
      مطمعن باشید نظر شما بسیار ازشمند است از انهایی که نخوانده تمجید کنند
      ماندگار باشید
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      مینا فتحی (آفاق)
      شنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۴:۰۴
      درودا
      جناب سلیمی گرامی

      زیبا سرودید
      احسنت خندانک

      برقرار باشید
      خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۰۶
      سپاس گذارم بانو فتحی بزرگوار
      درود بر مگاه و لطفتان🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      فاطمه بهرامی
      دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۷:۲۴
      درود بر شما بسیار زیبا قلم زدید
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ ۰۹:۲۱
      سپاس از شما
      🌹🌹🌹🙏
      ارسال پاسخ
      حسین رضایی
      دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۷:۳۹
      سلام و درود جناب سلیمی
      موفق باشید از خواندنش لذت بردم شعر زیبایی بود 👏👏👏👏
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      دوشنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۱ ۱۸:۱۶
      سپاسگذارم جناب رضایی عزیز
      زیبایی در نگرشو خوانش شماست ممنونم
      لطف کردید
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۳:۲۰
      زین راه که در باب ولد میدمد از دم
      ما را به چه افسار کشد ملک دما دم

      درود
      کل شعر شما یه طرف این بیت مطلع طرف دیگر
      زیبا بود خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ ۱۴:۳۷
      🌺🌺🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۰۲:۰۵
      ما چو ناییم و نوا در ما ز توست
      ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست

      ما چو شطرنجیم اندر برد و مات
      برد و مات ما ز توست ای خوش صفات

      ما که باشیم ای تو ما را جان جان
      تا که ما باشیم با تو درمیان

      ما عدم هاییم و هستی های ما
      تو وجود مطلقی فانی‌نما

      ما همه شیران ولی شیر علم
      حمله‌شان از باد باشد دم‌به دم

      حمله‌شان پیداست و ناپیداست باد
      آنکه ناپیداست هرگز گم مباد

      باد ما و بود ما از داد توست
      هستی ما جمله از ایجاد توست

      لذت هستی نمودی نیست را
      عاشق خود کرده بودی نیست را...

      با سلام و احترام🌷
      جناب سلیمی ارجمند
      شعر زیبایتان را چندین بار خواندم و از محضر شما و اساتید بزرگوار بهره ها بردم
      قلمتان ماندگار🌹
      چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۰۲:۳۵
      عینان چه ببینند و چه گویند و چه گیرند
      این ذاتِ خرد بر تن از این بیش نگیرند
      ان خاطره کان بود ورا در وره کیهان
      ان صد نتوان گفت که از صد زصد ارکان
      حد از نظره ذره که بنیان همه بر جاست
      زان ذره هزاران حدو بنیان به سر انجاست

      خندانک خندانک
      درودتان
      اگر اشتباه نکنم اشاره دارد به همان مفهوم ضعیف بودن درک انسان از عظمت هستی و اینکه وجود انسان در برابر عظمت هستی هیچ است

      «وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلا» و جز اندکى از دانش، به شما داده نشده است.

      (و خُلق الانسانُ ضعیفا)

      خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۰۴:۱۶
      سلام و احترام بر بانو مهدیس رحمانی
      چقدر لذت میبرم وقتی اینگونه میبینمو میخوانم از حضورتان
      بانو رحمانی عزیز این شعر دو معنا دارد یکی همین که فرمودیدید
      و یکی معنی ظاهری
      مخصوصا و مخصوصا مصرع حد ازنظر ذره که بنیان همه برجاست
      هزاران سپاس از وجودتان 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
      ارسال پاسخ
      چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۲:۲۹
      حد از نظره ذره که بنیان همه بر جاست
      زان ذره هزاران حدو بنیان به سر انجاست

      اگر اشتباه نکنم به ذرات زیراتمی اشاره داشته اید

      زین پرده که گاهی مه و گاهی دگر از مه
      هر یک به کمُ مَنّو وهم نیز خزد وه
      منظورتان ساختار اتم است درسته؟ لایه های اطراف هسته اتم به شکل ابر(گاهی مه و گاهی دگر از مه)؟

      البته فکر می کنم خیلی عمیق تر و فراتر از شناخت حقیر باشد
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ ۱۴:۳۲
      حد ذره نوعی از ذرات است که از اول پیدایش هستی بوجود امدند و غنی ترین نوع ذرات اند برا شناخت جهان
      احسنت بر دانش و درکتان
      خوشحالم کردید از این درک و معنا کردن ⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩⁦👏🏼⁩🌺🌺🌺
      ارسال پاسخ
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۰:۵۸
      سلام استاد سلیمی
      سپاس از بازنشر این اثر فاخر
      ابتدا این تک بیت را بگویم ...
      (فهم دیوارش بلند و قد افکارم قصیر
      حاضرم تا درک آن صد بار دیگرخوانمش)
      اما استاد سلیمی میتوان با ارتباط دادن نوشته های قبلی شما و ابیات این شعر به فهم و بهره ی بسیار خوبی رسید بنده مفهوم ابیات آخر را واقعا دوست داشتم ..._ تغییر نگرش برای جهان بینی بهتر_برگشتن مفهوم دنیی و عقبی در ذات انسان _ و ...
      سلامت و پابرجا باشید خندانک

      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۱۵
      درود و احترام از حضورو نظرتان
      جناب پورصالحی شاعر گرامی و عزیزم
      باعث خرسندی من است این نگاه پاک و روشن شما
      مطمعنم اگر روزی تمرکزت را در اگاهی و حقیقت هستی زوم کنید بسیار روشن بینتر خواهید شد
      و برای اینکار باید از خیلی چیزها و نگرشها بدون قضاوت و یا تایید و عدم تایید گذر کنید
      از عقاید قومی و منطقه ای از خرافات تاریخی از خوب و بدی ها از نظر دیگران و ....
      حضورتان ارزشمند است برادر
      🌹🌹🌹🌹🌹🌹
      ارسال پاسخ
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۱۱:۵۰
      درود مجدد استاد سلیمی خندانک خندانک
      ممنونم که از فیض راهنمایی بنده را بی نصیب نمی گذارید
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۰:۲۸
      درود جناب سلیمی ِ سقراط، بقراط، افلاطون، ارسطوی زمان خندانک

      سرم گیج رفت و هچ چیزی ملتفت نشدم خندانک

      اما می دانم راز بزرگی در این شعر زیبای شما نهفته است که به علم فلسفه درونی نیاز دارد که روح من تا این حد پیشرفت نکرده خندانک

      پایدار باد افکار منحصر به فرد شما خندانک خندانک خندانک
      شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۲۵
      😳😳😳😅😅😅😅

      الحق که دمتون گرم.. خندانک
      چه اعتراف دلچسبی خندانک خندانک
      خودتون هم نفهمیدید چی نوشتید😳😳😳 چه جالب خندانک

      ولی درکتون می کنم سر این قضیه که می گید کسی توی ذهن ناخودآگاه تون بهتون میگه و می نویسید خندانک

      من نسبت به قلبم اینجوریم خندانک ولی باور کنید من متوجه نوشته هام میشم خندانک خندانک

      بهرحال بازم میگم افکار و نوشته های تان منحصر به فرد است خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۰۰:۴۶
      😂😂😂
      اتفاقا دوستانی هستند که خیلی سعی کردند هدایتم کنند
      در شعر نوشتن ولی من هیچوقت با کوشش شعر ننوشتم
      ایرادات هجا و وزنی را با اینکه می بینم ولی زیاد محل نمیدم
      اما در معنا و مفهوم حتی اگر یک کلمه هم باشد حساسیت دارم
      دوس دارم در مضمون و مفهوم در حد عالی باشد
      من نگفتم که معنای همه نوشته هامو نمی فهمم
      گفتم چنتا شعری که در ی حالتی خاص نوشته شدن تو یکی دوهفته اینجوری بودند که بعضی کلمات یا مصرع ها را نمی تونستم بفهمم
      اونجوری اگه بود که دیگه رسما جنون دار میشدم 😂😂😂
      ارسال پاسخ
      يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۱۲:۴۶
      🤭🤭جنون دار 🤪
      آقای سلیمی، کلا مرد آزاده ای هستید، آزاده بمانید خندانک خندانک
      روح اله سلیمی ناحیه
      روح اله سلیمی ناحیه
      يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۳:۳۴
      لطف دارید شاهزاده بانوی خردمند 🌹🌹🌹🌹🙏🙏
      يکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ ۲۲:۵۹
      درود و عرض ادب استاد سلیمی بزرگوار
      لذت بردم از خوانش مجدد شعر زیبای شما
      قلمتان مانا
      خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0