به کجا دلم کشانی

درود .
موفق باشید .

درود بزرگوار
جالب و زیبا بود

سلام و درود زیبا و استادانه سروده اید. اما با خوانش اول بنده به مطلب راه نیافتم امیدوارم فرصت هایی برای مراجعه و خواندن دقیق سروده تا فراهم باشد. البته این نکته در داخل یک پارانتز می توان گفت که معمولا در شعر کلاسیک و آثار بزرگان همیشه آن سادگی و شفافیت اول برای جلب نظر خواننده ای ساده مثل بنده وجود دارد و از این جا ببعد خواننده را بدنبال مفاهیم عمیق تر کنجکاور می کند . اگر اشتباه نکنم به مبحث فصاحت مربوط می شود. لطفا جسارت بنده را ببخشید.

سلام و درود
سروده زیبا و دلنشینی است
برقرار باشید استاد عزیز و بزرگوار

درود بر شما
هم خوش آهنگ بود و هم محتوای جالبی داشت
بمانید به مهر و بسرایید از شادی ها و عشق

باعرض ارادت
قلمتان همیشه جاودان بادا
شاعر بزرگوار

باعرض ارادت خدمت شما استاد بزرگوار و عزیز
من شاعر نیستم ولی نوشتنو دوست دارم
این نوشته در اندیشه ای است که من در خود و خودم در مقابل گستره ی خیال یا خرد یا خدا و آورنده من به هستی راکه به تمام نادانم در این مسیر گفته ام
جایی که دل و عقل باهم نیست جایی عقل پیرو دل و بالعکس
انسان نه در نادانی هست و نه در دانایی
ببخشید اگر نتوانستم بازتر بیان کنم🙏🙏🙏🙏🌹

درود برشما جناب سلیمی بزرگوار

بسیار عالی و
جالب بود


پیشرفت قابل ملاحظه ای دارید

درود شاعر گرامی جناب آقای سلیمی.
شعری بسیار خاص و بارها خواندنی و البته بسیار زیبا .
کشش حضرت حق تمامی سر و تمامی بی منها ست. درک این حقیقت بسیار سخت و نیازمند وارستگی بسیار است و باز کردن این حقیقت خود به درک و شهود بسیار نیازمند می باشد . قلم افکارتان متعالی

درود بر شما

با عرض سلام و ادب خدمت جناب سلیمی غزلی بسیار دلنشین قلم زدید درود فراوان بر شما

درود فراوان🌹🌹🌹

درود 🌷🌷🌷🌷🌷🌷

سلام اگر اثر را ویرایش بفرمایید
مثلا
خود از این خیال و خودسر همه ره فتاده یکسر
مبحث عدم حرفها دارد

سلام جناب سلیمی
بزرگار
اجسنت بر قلم توانایشما
بسیارشعر با آهنگ زیبایی سروه اید
صد مر حبا بر شما

با سلامی گرم همراه درود
آمدم، خواندم مکرّر این سرود
باز گویم مرحبا بر شاعرش

سلام و درود بر جناب سلیمی بزرگوار بسیار زیبا بود🌹🌹🌹

ای فروغ ما نو. خورشید تابان یا علی

واژه های ناب. قران معنی. عرفان. یاعلی

لا فتی الا لا سیف لا دالفقار

نه خدا توانمش خواند

نه بشر توانمش گفت

متحیرم چه نامم

شه ملک لا فتی را

در این شعر گمشده بودید
و گاه فرار میکردید
وگاه دوباره جویایِ خود می شدید
شاید بهتراست هر بیت را جداگانه تعریف کنم ونقد
اما دریک خط بگویم هم بی احترامی به قلم است
نمیدانم خدارا یافتید و خود را گم کرده اید
یا که خود را یافته وخدا را گم کرده اید
هر چه هست واژه ها ستیز دارندباهم