زمستان
هم رسید از راه
با آن همه سپیدی وزیبایی
همراهش
که می پوشاندسیاهی را !
وماهم
می سپاریم قدم ها و
نفس کشیدن در عاشقانه های پاییز
ورقص برگ های رنگارنگ طلایی
و روز های زرد وبرگ ریزان
پاییزی را
با همه زیبایی ویا شاید
کمی هم ازردگی ودلتنگی
در خاطر !
زمستانی که شاید
سرد وپر برف است وبارانی
وپر از خیر وبرکت
در فصل های آتی
زمستانی که ؛
شاید بَر کَند یک جا
کسانی را که
شاید در میان برف سرما ها
گرفتارند واواره
ویا در بوران وکولاکی مانده در جاده
ویا آنهایی که ؛
ندارند سر پناهی ومکانی
ویا پذیرایشان شاید نباشد
گرم خانه ویا جایی
در میان کارتون های
خیس ویخ زده از ریزش باران
وزیر طاق پل هایی
که تا دیروز سر پناهی ومکانی بود
در فصل های گرم ودر شب ها !
واما ؛
این چنین سوز وسرمای دیگر
پس از آن یخ زدن هایی
که می اید
در پی ریزش هر برف ویا باران
هر دم در
سرماهای زیر صفر زمستانی !
زمستان
هم رسید از راه
زمستانی که ؛
شاید در پی اش باشد
فراوان اتفاق تلخ
وگاهی هم اندکی شیرین !
بهرام معینی (داریان ) دی ماه ۱۴۰۰
بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
دستمریزاد
موفق باشید