يکشنبه ۲ دی
اشعار دفتر شعرِ .دفتر شاعر علی ناب
|
|
مرا روزی بود و روزگاری
غم هجران ....
|
|
|
|
|
کاش میشد دیگران را شاد کرد
اینمه ویرانه........
|
|
|
|
|
فریاد که چشم تو شکست بال و پر من
اتش بگرفت حال و هوای جگر من
|
|
|
|
|
تمام وجودم کتاب مقدس
همه تارو پودم کتاب مقدس
.....
|
|
|
|
|
خون بهای عاشقان اشعار ماست
عاشقی از رنگ و .....
|
|
|
|
|
صدای سگ میاد از تو خرابه
نمیداند که عشقم خوابه خوابه
خدایا عشق من بیدار نگردد
زخواب.....
|
|
|
|
|
در ره عشق و صداقت جان و سر ها داده ایم
آنچنان که.........
|
|
|
|
|
در های وهوی باران ماییم و شعر یاران
با چه زبان بگویم فریاد سربداران
از دست رفته گان را راهی دگر
|
|
|
|
|
بهار بوی تو را هرگز ندارد
گل روی
|
|
|
|
|
شب سرد وتب و درد و غم مرد
بیا تا قصه گویم.....
|
|
|
|
|
در شب دیدار دوست راهی بجز گفتار نیست
در شبستان خراب چیزی بجز آوار نیست
|
|
|
|
|
نه نظر باز نه نطر ساز نه نظر دارم من
نه به نقادی دوستان شعر تر ..
|
|
|
|
|
هر چه گشتم دفتر اشعارها
وصف تو........
|
|
|
|
|
یارم از مدرسه ودیر ره میخانه گرفت
صحبت علم و ادب ازدل پیمانه گرفت
|
|
|
|
|
رفتی و بعد از تو دیگر یاور ندارم
حرف کسی را بعد از این باور ندار
|
|
|
|
|
تلخ کامیهای ما شیرین نمیگردد چرا
زندگی با ما به یک بالین نمیگردد چرا
|
|
|
|
|
سکوت شب زجانم نم نمک میکاهد این جان را
زجانم میبرد کم کم همه اعضا و بنیان را
|
|
|
|
|
آرزوی دیدنت آخر مرا مجنون کند
قصه ی چشمانت آخر آتشم افزون کند
|
|
|
|
|
اه چه تلخ است لحظه های انتظار
هر دقیقه میشود صدها هزار
|
|
|
|
|
گفتگوهادارم و گفتن خطاست
گرچه صحبت بین ما اندر خفاست
صحبت دل باید اندر دل بود
عاشقی از حرف واز ص
|
|
|
|
|
دل من رفت ز دست وای به من
با نگاه تو نشست وای به من
دل من سرکش و نافرمان است
عاشق بوی گل و ریح
|
|
|